سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 10 دی 1403
    1 رجب 1446
    • ولادت حضرت امام محمد باقر عليه‌السلام، 57 هـ ق
    Monday 30 Dec 2024

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۱۰ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      خالد شیدا شاعر اربیلی
      ارسال شده توسط

      سعید فلاحی

      در تاریخ : چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ ۰۴:۱۵
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۰ | نظرات : ۰

      آقای "خالد شیدا" (به کُردی: خالید شەیدا) شاعر کُرد، زاده‌ی ۱ ژانویه ۱۹۶۷ میلادی، در شهر اربیل عراق و اکنون ساکن هانوفر آلمان است.

      ▪ نمونه‌ی شعر:
      (۱)
      نرو، به دنبالت خواهم آمد!
      هر کجا که بروی، من هم همان‌جا هستم،
      هر راهی که قدم بگذاری، من هم خواهم آمد 
      و تا به تو نرسم، توقف نخواهم کرد،
      اگر تو را هم، پیدا نکنم 
      و دیگر چاره‌ای نداشته باشم،
      مجبورم که من هم گم و گور شوم.
      تا کسی به دنبالم نگردد.
      بسیار سخت است، کسی مرا بیابد 
      چون من در عشق تو سوختم و آب شدم،
      در عشق تو گم و گور گشته‌ام.

      (۲)
      حرف‌هایم همه تار و مبهم‌اند!
      سیاه پوشیده‌اند،
      آسمان پرده‌ای فراخ به تن دارد 
      شعرهایم، بر خاکستر لاشه‌ی تو می‌رقصند 
      با مرگ شاعرها، 
      ستاره‌ها هم خودکشی می‌کنند 
      و اگر عشق شعله بکشد 
      جنگل‌های سیاه این سرزمین پهناور 
      به سوی عدم رهسپار می‌شوند 
      اما مرگ تو، به ما زندگی می‌بخشد!

      (۳)
      مدت‌هاست چشم انتظارتم 
      اما هرگز بازنگشتی به نزد من،
      بخاطر فراق تو و تنهایی خودم،
      دلم آتشدان غم شده است 
      دیگر تمامش کن این انتظار بیهوده را،
      موهایم تمام سپید شدند،
      همانند برف‌های نشسته بر قله‌ی آن کوه روبرویی...

      (۴)
      هرچە‌قدر به تو نگاه می‌کنم 
      آه ای دخترک زیبا، 
      از پنبه نرم‌تری،
      از آب چشمه‌ساران روان‌تر،
      و چون در کنارت می‌نشینم، و می‌بوسمت،
      عطر تنت چنان بوی تن فرشته‌ها به مشامم می‌آید.

      (۵)
      باد در موسوم وزیدنش 
      درختان را به آغوش می‌کشد 
      درخت هم آرام و آهسته 
      میان بازوانش تسلیم می‌شود و آرام می‌گیرد 
      سینه و گریبانش را می‌گشاید.

      (۶)
      باد در کوچه‌های شهر 
      دخترکان را به آغوش می‌گیرد 
      و ناگهانی می‌بوسدشان
      و خنده بر لب‌هایشان می‌نشاند.
                               
                                     
      شاعر: #خالد_شیدا
      برگردان: #زانا_کوردستانی 
       

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۴۹۵۰ در تاریخ چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ ۰۴:۱۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1