خیلی از دوستان خواهان نگارش داستان کوتاه یا همان Nouvelle هستند اما چون منبع درستی برای دسترسی به المان های آن ندارند همیشه در نوشتن لنگ میزنند
هدف از این نوشتار و دروس ارائه راهکارهایی برای درست نوشتن داستان کوتاه است.
داستان کوتاه چیست؟
به جرات می توانم اذعان کنم در ادبیات فارسی چیزی دشوارتر از تعریف جامع و کامل از داستان کوتاه نداریم.
اما برای اینکه به یک تعریف جامع و کامل برای داستان کوتاه برسیم باید هر آنچه که داستان کوتاه نیست را بشناسیم و آنالیز کنیم تا آن موقع یک تعریف کامل از این نوع نوشته در دست داشته باشیم
داستان کوتاه قصه نیست
قصه محصول ذهنیت جمع است و خالق مشخصی ندارد و با نقل پی در پی، جمع بر روی آن اثر گذاشته اند.
قصه بر اساس حوادث پشت سر هم كه ممكن است رابطه علت و معلولی هم بر آن ها حاكم نباشد شكل می گیرد.
قصه ها معمولاً قهرمانانی دارند كه از الگوهای مشخصی پیروی می کنند و صف بین خوبی و بدی مشخص است.
ساختمان ادبی قصه معمولاً ساده بوده و تنها در آن چهارچوب ها بیان می شده و جزئیات در آن راهی نداشته و توسط گوینده به آن اضافه می شده است
زبان قصه شفاهی بوده و ماهیت گفتاری دارد
قصه های سنتی تعلق زمانی و مکانی آشكار ندارند. یكی بود یكی نبود غیر از خدا هیچكس نبود، جنگلی بود، قصری بود، خانه ای بودو…
در قصهها بر اتفاق و رویداد تاکید میشود نه بر شخصیت.
پیرنگ در قصه خطی است، مثلاً یک ماجرایی از یک زمانی شروع میشود و اغلب برش زمانی خاصی نداریم، در بی زمانی و بی مکانی رقم میخورد
پیرنگ چیست
طرح داستان - قصه یا پیرنگ (plot) بدون شک مهمترین عنصر یک داستان یا قصه است. پیرنگ در واقع مجموعه ای از رویدادهایی است که توسط این رویدادها با شخصیت های داستان یا قصه ، فضاسازی و هدف داستان یا قصه آشنا می شویم. در واقع پیرنگ بدنه ای است که سایر عناصر داستان یا قصه بر روی آن رشد میکنند.
پی نوشت :
منابع در آخرین جلسه عنوان میگردد
#سید_هادی_محمدی
کتاب هنر رمان، نوشته ی میلان کوندرا است که نخستین بار در سال ١٩٨۶ منتشر شد. کوندرا در این کتاب ارزشمند، به شکلی درخشان به بررسی آثار چهره های برجسته و متنوعی همچون رابله، سروانتس، استرن، دیدرو، فلوبر، تولستوی و موزیل می پردازد. او به طور ویژه، تفکرات هرمان بروخ را مورد تحلیل قرار می دهد و کاوش جذابش در دنیای رمان های کافکا، پرده از ترس طنزآمیز موجود در جهان بروکراتیزه شده ی کافکا برمی دارد. کوندرا علاوه بر این ها، مباحثی را درباره ی آثار خود مطرح می کند و نگرش خود
درباره ی نقش رویدادهای تاریخی در داستان ها، مفهوم یک رویداد داستانی، و خلق شخصیت در رمان های پساروانشناسانه را به تفصیل شرح می دهد.