سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        ☄️ قند و پند ۷☄️
        ارسال شده توسط

        مسعود مدهوش( یامور)

        در تاریخ : سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۰۴:۵۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۲۴ | نظرات : ۱۷

        روزی مردی پیاده از جاده ای عبور میکرد و از دور چندین درخت پدیدار گشت،باخود گفت زیر یکی از آن درخت‌ها قدری استراحت کرده سپس به راه خودم ادامه میدهم.

        بر زیر درختی نشت و بی حرکت به زمین خیره شد،ناگهان گنجشک کوچکی بدون انکه بداند او انسان است و حرکت میکند برای پیدا کردن چیزی برای خوردن، زمین را جستجو میکرد و اهسته اهسته به نزد مرد رسید،مرد با حرکتی او را در دست گرفت.


        مرد رو کرد به گنجشک و گفت تو را به خانه میبرم و کباب خوبی از تو درست میکنم...

        گنجشک به مرد نگاهی کرد و گفت : من که چندان گوشت دندان گیری ندارم اما می توانم سه پند گوهر بار بدهم که بیش از گوشت ناچیزم  مفید واقع گردد.

        مرد نگاهی به گنجشک کرد و گفت: باشد قبول است.

        گنجشک گفت: شرطی دارد که  دو پند را در اسارت و یک پند را پس از ازادی میدهم.

        مرد قبول نمود،سپس گنجشگ گفت:

        * هرگز حقی که برای تو مقدر شده باشد  نصیب دیگری نخواهد شد.

        * هر چیزی را که شنیدی ابتدا با خرد،بینش و تعقل،تحلیل و سپس پذیرا باش.

        مرد را که خوش امده بود طبق قول و وعده گنجشک را رها کرد،گنجشک جستی زد و بر شاخه ای نشست سپس به مرد گفت:

        * ای نادان من چند صد گرم طلا در بدن خود داشتم و تو آنرا به اسانی از دست دادی..

        مرد شروع به اه و ناله کرد و از کرده ی خود پشیمان...

        گنجشک که به او نگاه میکرد گفت:

        ای نادان مگر نگفتم اگر چیزی مقدر باشد  نصیب دیگری نخواهد شد؟
        مگر نگفتم هرچه شنیدی خوب بی اندیش؟


        من کلا چند ده گرم هستم چگونه میتوانم صد گرم طلا در بدن خود داشته باشم؟

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۲۴۳ در تاریخ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۰۴:۵۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۰۹:۰۹
        درودبرشما مسعود جان عزیزم بسیار زیبا وعالی بود احسنت برشما 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        مسعود مدهوش( یامور)
        مسعود مدهوش( یامور)
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۶:۴۰
        درودتان جواد جان عزیزم ادیب گرامی🌱🌾🙏🍃🪴🌹🤞🪷🌸🌸

        سپاس از همراهی ارجمندتان🌸🪷🤞🌹🪴🪴🪴🍃🙏🙏🌾🌱
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۲۴
        درود بر جناب دکتر عزیز..
        مثل همیشه آموزنده و شیرین معنا..
        خندانک خندانک
        مسعود مدهوش( یامور)
        مسعود مدهوش( یامور)
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۶:۴۱
        درودتان جناب نجفی شاعر توانا🌱🌾🙏🍃🪴🌹🤞🤞🪷🌸☄️☘️☘️🌟

        سپاس از همراهی ارجمندتان گرامی🌟☘️☘️🌸🪷🤞🌹🌹🪴🪴🍃
        ارسال پاسخ
        المیرا قربانی
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۱۸
        عرض ادب و احترام خدمت شما استاد فرهیخته 🌺
        هیچ وقت به انسان‌ها آرزویی داده نمی‌شود، مگر اینکه رسیدن به آن در تقدیر
        شما باشد.
        و قدرت به واقعیت پیوستن آن در شما قرار داده‌ شود.فقط اینکه شما برای رسیدن محکوم به تلاش هستید🌺
        آموزنده و موثر بود..🌺🌺
        با تشکر 🌺
        مسعود مدهوش( یامور)
        مسعود مدهوش( یامور)
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۶:۴۳
        درودتان ادیب بزرگمهر بانو قربانی ارجمند🍃🪴🌹🤞🪷🌸☘️☘️🌟☄️

        فرمایش صحیح و دقیقی را متذکر شدید،تلاش برای کسب بهترینها👏👏👏👏👏

        سپاس از همراهی ارجمند و پر مهرتان گرامی🍃🙏🌾🌱☘️🌸🪷🤞🤞🌹🪴
        ارسال پاسخ
        آذر دخت
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۲۰
        عرض ادب
        درود بر شما
        مطلب بسیار آموزنده ای بود
        فراموش می کنیم و برای عبث می جنگیم
        تلاش هایمان بیهوده می شود وقتی چیزی که برایمان مقدر نشده را می طلبیم
        در قسمتی از زیارت امین ا... آمده است که :
        اللّٰهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ ، راضِيَةً بِقَضائِكَ
        خدایا قرار ده نفسم را آرام و مطمئن (پذیرنده )در برابر تقدیرت، خشنود به قضا و قَدَرَت
        موفق باشید و سعادتمند
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود مدهوش( یامور)
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۶:۴۵
        درودتان شاعر بانو اذر دخت ارجمند🍃👏🌟🤞🌸☘️🌱🌾🙏

        بله متاسفانه برای کسب موفقیت فقط منتظریم،برای چیزهایی که مقدر نشده بیهوده چنگ میزنیم🪴🌹🪷☄️🌾🌱☘️🌸


        سپاس از همراهی ارجمندتان گرامی🤞🌟👏👏🌸☘️🌱🌱🌾☄️☄️🪷🪴
        محمدرضا آزادبخت
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۲۱:۵۶
        درود عرض ادب خدمت استاد مدهوش
        پندهای حکیمانه وجالبی بود
        مسعود مدهوش( یامور)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۲:۱۲
        درودتان استاد ازاد بخت ارجمند🌹🙏👏🌱☘️🍃

        سپاس از همراهی ارجمندتان🌾🌸🌟👏🙏🌹☄️🪷🪴
        محمدرضا آزادبخت
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۱۲:۲۶
        خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۳۰
        درود خندانک

        جناب مدهوش چیزی از روانشناسی میدونید؟

        بنظر شما من چرا از نصیحت کردن و نصیحت شدن نفر دارم؟
        مسعود مدهوش( یامور)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۱۱
        درودتان جناب افشاری ارجمند🌸🪴🌱☄️☄️


        نه ربطی به علم روانشناسی نداره ،مشکلی نیست،برخی دوست دارند همه چیز را خود تجربه کنند،برخی تمایل به استفاده از حکایات و تجربه ی دیگران برای میانبر دارند گرامی☄️🌱🌱🪴🪴🌸🌸
        نرگس زند (آرامش)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۲۳
        درود وعرض ارادت خدمت جناب دکتر بزرگوار خندانک
        بسیار حکیمانه بود خندانک وجالب
        موفق باشید ..اتفاقا استفاده از تجربیات دیگران رو دوست دارم وهمیشه سعی می کنم پای سخن بزرگان بنشینم واز سخنانشون پند بگیرم بسیار به صرفه تر از تجربه کردن خودمان است ..
        مسعود مدهوش( یامور)
        پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ ۱۱:۲۶
        درودتان شاعر بانو ارامش ارجمند🌹🤞👏👏👏🙏🌸🌸🪴🪴🌱☄️

        سپاس از همراهی ارجمندتان☄️🌱🪴🪴🌸🙏👏🤞🤞🌹🌹🌟

        بنده نیز بسیار علاقمند به حکایات و داستانها و تجربیات هستم🌟🌹🤞🙏🌸🌸🪴🌱🌾
        مهدیس رحمانی
        شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲ ۱۳:۳۵
        درود و عرض ادب استاد مدهوش بزرگوار خندانک
        بهره بردم از پست زیبای شما و نظرات عزیزان خندانک خندانک

        بهترینها قرین لحظه هایتان خندانک خندانک

        مسعود مدهوش( یامور)
        شنبه ۴ آذر ۱۴۰۲ ۱۷:۱۶
        درودتان شاعر بانو رحمانی ارجمند🌱🤞🌹👏🙏🪷🪴🍃🌾


        زیبا نگاه پر مهر شماست،سپاسمند حضور ارجمندتان هستم،تنور دلتان گرم شاعرانگیتان مستدام🌹🍂🌾🌿☘️🙏🙏👏🍃🍃🤞💐🌹🥀🌺🌷🌸🌸💮🏵️🌻🌼🍂🍁🌾🌱🌿🍃☘️🍀🪴🌵🌴
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1