پنجشنبه ۱ آذر
خر سواری!
ارسال شده توسط احمدی زاده(ملحق) در تاریخ : يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۶۰ | نظرات : ۶۶
|
|
ملانصرالدین ده راس خر داشت که آنها را بسیار عزیز می داشت روزی سوار بر یکی از آنها شد تا همه را برای چرا و خوردن علفهای تازه به دشت ببرد .وقتی که بر روی خر نشست شروع کرد به شمردن خرها
یک دو سه ....نه
نه خر را شمرد خری را که خودش روی آن نشسته بود به حساب نمی آورد دوباره شمرد .بازهم یک خر کم بود.از خر پیاده شد و روی سنگی بلند ایستاد و شمرد. خرها ده راس بودند.
باز هم سوار خر شد تا راه بیفتد . ولی پیش خود گفت:شاید اشتباه کرده باشم .دوباره شمرد.اینبار نه خر بودند .با تعجب گفت:عجیب است وقتی سوار می شوم نه خر هستند و وقتی پیاده می شوم ده خر؟!
بعدخنده ای زیرکانه کرد و از خر پیاده شد و گفت :اصلا پیاده می روم خرسواری به گم شدن یک خر نمی ارزد.!!!
#منبع:نت
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۴۰۸۴ در تاریخ يکشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید