سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        جلال و غازهایش
        ارسال شده توسط

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        در تاریخ : چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۰۳:۳۶
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۵۵ | نظرات : ۳۸

        تجلیلی که از شخصیت های واقعا برجسته در تاریخ می شود «قدیس سازی» یا «اسطوره سازی» نیست. نام دقیقش «اسطوره گرایی» است. اسطوره ها در گذر تاریخ ظهور می کنند و آیندگان آنان را کشف می کنند. همانگونه که فرانسوی ها در مورد «ژاندارک» اسطوره گرایی می کنند و انگلیسی ها ...
        با این وصف در عرصه ادب و هنر، جلال آل احمد می تواند برای بسیاری از آرمان گراها از جمله خودم، اسطوره باشد.
        آیا به جلال احتیاج دارم؟
        قطعا بله.
        جلال آل احمد، اواخر عمر توسط ساواک تبعید شد به ساحل اسالم. منطقه ای در سواحل استان گیلان. من آنجا رفته ام. هنوز انارستان ها و خاربوته های پرپشتی دارد در ساحل. آن اواخر جلال چند غاز گرفته بود و با تکه چوبی در سبزه زار می چراند. شمس آل احمد در خاطراتش تعریف می کند...
        جلال در تبعید مرد. برخی احتمال داده اند ساواک همانجا خلاصش کرده باشد. همان موقع نویسندگان و شاعران بنامی بودند که در تهران، پای بساط شیره و هروئین نئشه می کردند و ساواک هم کاری با آنها نداشت. آنها هم کاری با ساواک و شاه و مردم نداشتند...
        من به جلال خیلی احتیاج دارم. شیدای تصویر ذهنی از جلال و غازهایش هستم. جلال برای من نماد شرافت است. نماد خوب زیستن و قشنگ مردن.
        من به جلال احتیاج دارم که برای شعر، ادبیات و هنر، بساطی همسنگ بساط «شیره و شراب» راه نیاندازم. من به جلال احتیاج دارم که در بحبوحه رخدادهای عظیم ملی، «نزنم به کوچه علی چپ» و «پریشان گویی» و «پرت گویی» نکنم.
        من می خواهم زندگیم در حد خودم شاهکار باشد پس بدون الگویی همانند جلال، چگونه ممکن است؟!
        نسل جوان آرمانگرا همیشه شیفته شریعتی و جلال آل احمد خواهد بود. کم ندیده ام جوانانی که پوستر شریعتی و جلال را در اتاقشان نصب کرده اند. اگر عمری بود از این پس هم خواهم دید...

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۸۳۵ در تاریخ چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۰۳:۳۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۰۰


        سلام استاد زراعتی اندیشمند خندانک


        روح جلال آل احمد و همه رفتگان ازین دیار فانی
        در رحمت و مغفرت الهی شاد خندانک



        مختصری از بیوگرافی جلال آل احمد


        «جلال آل احمد» نویسنده ، روزنامه‌نگار و فعّال اجتماعی در آذرماه سال ۱۳۰۲ ه . ش هم‌عصر و همسایه‌ی دیوار به دیوارِ نیما یوشیج ، در خانواده‌ای مذهبی متولّد شد. پدرش از روحانیانِ آن زمان ولی مخالفِ تحصیلِ پسرش در دبیرستان‌های دولتِ شاهنشاهی بود. ولی او برخلاف عقیده‌ی خانواده‌اش ، به مدرسه‌ی دارالفنون ، برای کسب سواد و برخوردار بودن از دانش که حقّ ِ طبیعیِ او و هر انسانی بود ؛ رفت و توانست دیپلم بگیرد.

        جلال در جوانی با «احمد کسروی» ، تاریخ‌دانِ ایرانی و «محمدحسن شریعت سنگلجی» آشنا شد و به خواست پدرش برای تحصیل در علوم دینی به نجف اشرف سفر کرد. او مدّت سه ماه را در نجف همراه برادرش زندگی کرد و با تفاوت‌های اساسی در تفکّراتِ آرمان گرایانه اش نسبت به دین و مسائل اجتماعی - سیاسی و زیستی و فرهنگی و هنریِ جوامع ، به ایران بازگشت. او در آن زمان ، مثل اکثر دانشجویان به حزب توده ، پیوست و به این دلیل از سوی خانواده هم طرد شد.

        «جلال آل احمد» تحصیل در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در دانش‌سَرای عالی تهران را آغاز کرد و تا مقطع دکترا آن را ادامه داد.

        جلال آل احمد در این دوران خفقانِ سیاسی مجموعه‌ی «دیدوبازدید» را منتشر کرد که شامل داستان‌های «دیدوبازدید عید»، «گنج‏»، «زیارت»،‏ «افطار بی‌‏موقع» ، «گلدان چینی» ،‏ «تابوت» ، «شمع قدی»، «تجهیز ملّت» ،‏ «پستچی‏» ، «معرکه» ، «ای لامسبا / لامذهبا!» و «دو مرده‏» بود.

        این داستان‌ها اغلب روایت زندگانی پُر فراز و نشیبِ مردمانِ آن دورانِ پُر‌تلاطم هستند و نویسنده اغلب با زبانی طنزرئال و کُمیک ، مسائل اجتماعی و برخی از رفتارهای سنّتی و خرافه‌گرای جامعه‌ی آن زمانی را روایت و نقد می‌کند.

        جلال آل احمد در دهه‌ی بیست تا سی ، علاوه بر نوشتنِ داستان‌هایش پژوهش و ترجمه‌ی آثار بین‌المللی را نیز آغاز کرد. او با روزنامه‌ها و نشریات مختلفی همکاری داشت و با قلم نثر توانایش بر جامعه‌ی روشن‌فکریِ آن زمان تاثیر گذاشت.

        «جلال آل احمد» ، نویسنده‌ی مآثربیانِ معاصر ایران در عرصه‌ی سیاست نیز فعالیت داشت. او با پیوندِ تنگاتنگِ ادبیات و سیاست وارد صحنه‌ی پرآشوب اجتماعی آن دوران شد. او در سال ۱۳۲۶ دومین اثرش ، با نامِ : «از رنجی که می‌بریم» را منتشر کرد که شامل هفت داستان کوتاه است.
        این نویسنده طی داستان‌های این کتاب وضعیت نابسامان زندانیان سیاسیِ آن زمان را نشان داد و مسائل اجتماعی را به تصویر کشید. در همین زمان‌ها بود که از حزب توده نیز کناره گیری کرد و در سال ۱۳۲۷ با «سیمین دانشور» ، اولین بانوی داستان‌نویس ایرانی صاحب رُمان « سووشون » آشنا شد.

        «سیمین دانشور» تحصیل‌کرده‌ی رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود و به داستان‌نویسی و ترجمه‌ی آثار مشغول بود. او آثار «جلال آل احمد» را همواره مطالعه‌ می‌کرد و باعث آرامش روحی و روانی او پس از فراز و نشیب‌های خانوادگی و اجتماعی‌اش شد. «جلال آل احمد»، در همین سال کتاب «قمارباز» اثر «فیودور داستایِفسکی» را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد.

        «جلال آل احمد» در پایان دهه‌ی سی به طرفداری از «محمد مصدّق»، سیاست‌مدار و حقوق‌دان فعال در زمینه‌ی ملّی شدن صنعت نفت در ایران ، سخنرانی کرد. او در این دوران علاوه بر فعالیت‌های سیاسی‌اش در جبهه‌ی ملّی، ترجمه‌ی آثار فرانسوی را نیز ادامه داد . او جامعه‌ی ادبیات ایران را با نویسندگان بین‌المللی آشنا کرد و آثار افرادی همچون «آندره ژید» و «ژان پل سارتر» را به فارسی ترجمه نمود. اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوران ایران بر سرنوشت و قلم نویسندگان آن دوره بسیار تأثیرگذار بوده است . خفقان و آشوب اجتماعی درون‌مایه‌یِ اصلیِ داستان‌های آن زمان شد.

        «جلال آل احمد» دو اثر « سرگذشت کندوها » و « مدیرِ مدرسه » را در سال ۱۳۳۷ نگاشت و بار دیگر جامعه‌ی اطرافش را در قالب داستان روایت کرد . او پس از این دو اثر، کتاب «غرب‌زدگی» را نگاشت که توجه «سید روح‌الله خمینی» را به خود جلب کرد.

        «جلال آل احمد» به همراه «علی‌اکبر کنی پور»، شاعر و نویسنده‌ی ایرانی به مکّه نیز سفر کرد و داستان سفرش را در سفرنامه‌ی «خسی در میقات» منتشر نمود.

        «جلال آل احمد» به همراه سیمین دانشور در دهه‌ی سی چند ماه به اروپا سفر داشت که از فرانسه و ایتالیا بازدید کردند. در این سفر «سیمین دانشور» در دانشگاه بیروت سخنرانی کرد و آ‌ن‌ها با هنر و سینمای این کشورها بیشتر آشنا شدند.

        در این سال‌ها «بهمن محصص»، نقاش و مترجم مشهور ایرانی اثر «صندلی‌ها» از اوژن یونسکو را به فارسی ترجمه کرده بود و به «جلال آل احمد» هم پیشنهاد ترجمه‌ی آثار این نویسنده را داد. او نمایشنامه‌ی «کرگدن» را که در سال ۱۹۵۹ میلادی منتشرشده بود را به فارسی ترجمه کرد که «انتشارات مجید» این اثر را اولین بار در سال ۱۳۷۶ ه . ش منتشر کرد.

        «جلال آل احمد» ادامه‌دهنده‌ی راه «محمدعلی جمال‌زاده» پدر داستان نویسی ایران و «صادق هدایت» صاحب بوف کور بود و خود بر قلم «نادر ابراهیمی» و «غلامحسین ساعدیِ» نمایشنامه نگار تأثیر گذاشت.

        جلال آل احمد در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ ه . ش در چهل‌و شش سالگی به گفته‌ی خانواده اش براثر مصرف بی‌رویه‌ی دارو درگذشت درحالی‌که گروهی ازجمله برادرش «شمس آل احمد» بر این باور بودند او چون تبعید هم شده بود ؛ به دستِ ساواک کشته شده است .

        او وصیت کرده بود که جسدش را در اختیار دانشجویانِ پزشکی برای تشریح قرار دهند که این کار صورت نگرفت و او را در شهر ری به خاک سپردند. هم‌اکنون منزل شخصی او و «سیمین دانشور» که در اسفند سال ۱۳۹۰ ش درگذشت به موزه‌ی «سیمین و جلال» تبدیل‌شده است.

        نامه‌های این دو نویسنده‌ی فاخر و تأثیرگذار به یکدیگر در سه‌جلد به همت «مسعود جعفری جزی‌» گردآوری‌شده است که نامه‌های آن‌ها را هنگامی‌که «سیمین دانشور» برای تحصیل به آمریکا رفته بود را پوشش می‌دهد.

        کتاب «سنگی بر گوری» نیز اتوبیوگرافی‌ «جلال» است که روایت بخشی از زندگی‌اش است.


        سبک داستان‌نویسی جلال آل احمد منحصربه‌فرد است. زبان محاوره و عامیانه‌ی او در داستان‌ها جذّابیتِ فوق‌العاده‌ای دارد.

        شخصیت‌پردازی‌های‌ دقیق و واضح به‌همراه مهارت در گنجاندن نکات سیاسی - اجتماعی در ضمن داستان، تسلط وی بر نویسندگی را نشان می‌دهد. «مدیر مدرسه» مهم‌ترین داستان‌ جلال آل احمد محسوب می‌شود که حول وقایع مدرسه‌ای در اطراف شهر تهران شکل می‌گیرد.

        جلال آل احمد در این داستان ضمن توصیف مشکلات دانش‌آموزان و معلمان ، به نقد مسائل اجتماعی می‌پردازد.


        داستان‌ها‌ی جلال آل احمد به‌ترتیب سال چاپ
        عبارت‌اند از:


        - دید و بازدید : در سال ۱۳۲۴ چاپ شد و ۱۰ داستان کوتاه را در برمی‌گرفت ؛ اما در چاپ هفتم ، ۱۲ داستان در آن گنجانده شد. محتوای کتاب که به زبان طنز نوشته شده به انتقاد از مسائل اجتماعی و باورهای قومی می‌پردازد. جلال آل احمد این کتاب را زمانی نوشت که نثر او خام بود و هنوز تجربه نویسندگی چندانی نداشت.


        - از رنجی که می‌بریم : در سال ۱۳۲۶ نوشته شد و محتوای آن هفت داستان را در بر می‌گیرد. استفاده از تشبیهات ساده در متن داستان، تصویرسازی‌های آن را زیباتر کرده است. جلال آل احمد این داستان را دو سال بعد از دید و بازدید نوشت. این دو سال فرصتی بود تا نثر او به انسجام و پختگی برسد.


        - سه تار: با ۱۳ داستان کوتاه در سال ۱۳۲۷ نوشته شد که در آن ناکامی‌های قشر فرودست جامعه را به تصویر می‌کشد.


        - زن زیادی: در سال ۱۳۳۱ چاپ شد و دارای یک مقدمه و ۹ داستان کوتاه است. جلال آل احمد کاراکتر و شخصیت طبقات و اقشار مختلف جامعه ی خانم ها از مرفّه و تجدّدطلب تا سنّتی و فقیر را در این داستان‌ها به تصویر کشیده است.


        - سرگذشت کندوها : اولین داستان نسبتاً بلند جلال آل احمد است که محتوای آن با عبارت حکایتیِ «یکی بود یکی نبود» آغاز می‌شود و به مبارزات سیاسی سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۱ می‌پردازد.


        - مدیر مدرسه: در سال ۱۳۳۷ نوشته شد و داستانی نسبتاً بلند است که خاطرات فرهنگی جلال آل احمد را در بر می‌گیرد. این داستان روابط افراد در مدرسه با یکدیگر و با جامعه را گزارش می‌دهد. نثر نویسنده در این کتاب به پختگی و اطمینانِ کامل رسیده و همچنین اندیشه‌ و عقیده او شکل نهایی به خود گرفته‌ است.


        - نون‌ و القلم : داستانی تاریخی که محتوای آن به اوایل دوره‌ی حکومت صفویان می‌پردازد و نویسنده آن را در سال ۱۳۴۰ ه .ش نوشته است.


        - نفرین زمین: در سال ۱۳۴۶ نوشته شده و به جریان اصلاحاتِ ارضی ، پرداخته است.


        - پنج داستان: دو سال پس از مرگ جلال آل احمد در سال ۱۳۵۰ چاپ شد.


        - چهل طوطی اصل: در سال ۱۳۵۱ با کمک سیمین دانشور چاپ شد و ۶ داستان کوتاه قدیمی از طوطی‌نامه را در بر می‌گیرد.


        - سنگی بر گوری: رُمانی کوتاه که در سال ۱۳۶۰ و بعد از مرگ جلال آل حمد چاپ شد. محتوای این کتاب که آخرین اثر داستانی جلال آل احمد محسوب می‌شود، به تنهایی های جلال آل احمد می‌پردازد.


        جلال آل احمد سفرهای زیادی به پیرامون ایران و خارج از ایران داشت و سفرنامه‌هایی که می‌نوشت ؛ حاصل مشاهدات عینیِ او در مسافرت ها بوده است.


        - جلال تحصیلات مردم‌شناسی نداشت ؛ اما نکته‌بینی و ظریف‌اندیشی اش که در بیان مشکلات روستائیان و شرح فرهنگِ عامه و سنّتی مردم جاهای مختلف ایران در سفرنامه‌های او دیده می‌شود ؛ استعداد و تیزبینیِ وی را به تصویر می‌کشد.


        - ویژگی مهم سفرنامه‌های جلال آل احمد ، غلبه‌ی احساسات بر قلمِ نویسنده است. «خسی در میقات» از مهم‌ترین سفرنامه‌هایی است که جلال آل احمد در آن سفر حجِ خود را شرح می‌دهد. سفرنامه‌های دیگر جلال آل احمد شامل «اورازان»، «تات‌نشین‌های بلوک زهرا» ، «جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس» و «سفر به ولایت عزرائیل» می‌شود.


        - برخی از آثار جلال آل احمد که در آن اندیشه را هدف قرار داده است ؛ صورتِ تحلیلی دارند. بارزترین اثر تحلیلی او کتاب «غربزدگی» است که در آن به شرحِ عللِ عقب‌ماندگیِ کشورهای شرقی و علّتِ توجّهِ خاصِ ایرانیان به کشورهای غربی می‌پردازد. او در این کتاب ، تنها راهِ مقابله با فرهنگِ غربی را روی آوردن به اصولِ اسلام می‌داند.


        - کتابِ « در خدمت و خیانت روشنفکران » اثر دیگر جلال آل احمد است که در آن نظرات روشنفکران، دیدگاه‌ها، روش‌های اندیشه و عمل به‌همراه دیگر خصوصیات آن‌ها را تحلیل می‌کند. کتاب‌های تحقیقی و مقالات دیگر جلال آل احمد شامل «گزارش‌ها»، «حزب توده بر سر دو راهی»، «هفت مقاله»، «سه مقاله»، «کارنامه سه‌ساله»، «یک چاه و دوچاله»، «گفتگوها» و «ارزیابی شتابزده» است.


        - ترجمه‌های زیادی از جلال آل احمد باقی مانده است که «قمارباز» فیودور داستایوفسکی ، «بیگانه» آلبر کامو ، «دست‌های آلوده» ژان پل سارتر ، «بازگشت از شوروی» آندره‌‌ژید ، «سوء تفاهم» آلبر کامو ، «مائده‌های زمینی» از آندره‌ژید ، «کرگدن» از اوژن یونسکو ، «تشنگی و گشنگی» از اوژن یونسکو ، «عبور از خط» ارنست یونگر ، تلخیص و بازنویسیِ داستانِ کهنِ «چهل طوطی» با همراهیِ خانم سیمین دانشور را شامل می‌شوند.


        مقبره‌ی جلال آل احمد در شهر ری ، خیابان عروجی ، مسجد فیروزآبادی است خندانک یادشان تا ابد گرامی خندانک


        خندانک خندانک خندانک



        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۴۶
        خیلی ممنونم خواهر عزیز از این پست عالی تون خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۹
        درود بر همیشه استاد مهربان خندانک
        سرکار خانم دکتر حسین زاده عالیقدر
        سپاس از حضور سبزتان
        مطالب منسجم و بسیار مفیدی از زندگی و آثار جلال مطرح کردید. سپاس بیکران
        خدای مهربان توفقیقتان دهد هر چه در زمین می نگارید خطی از نور باشد در نظر قدسیان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۹
        بانو زند ارجمند خندانک
        سپاس از حضور سبزتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۳
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۴
        درودبرشما استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم حسین زاده عزیز بسیار عالی بود اطاعات 👌👌👌👌👌🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۹

        سلام مجدد
        سپاس قدردانم بر لطف ذرّه‌نواز یکایک شما گرانقدران
        الهی که یگانه نورِ هستی‌بخشِ عوالم نگهدار و یاوَرِ همگی شما عزیزانِ مهربان و شریف باشد در سلامتی و عزّت مستدام تان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        پنجشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۴۸
        جناب کاظمی نیک گرانقدر خندانک
        سپاس از حضور سبزتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۲ ۲۰:۱۷
        خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ ۲۳:۵۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۰۷:۲۰
        درود وعرض ارادت خدمت جناب ارمان بزرگوار وفرهیخته خندانک
        ممنون بابت اشتراک این پست خندانک
        ترغیب شدم زندگی جلال ال احمد رو بخونم ..
        موفق باشید وپایدار خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۰
        درود بر بانو زند اندیشمند و تیزاندیش خندانک
        خوش آمدید.
        خیلی خوب است می خواهید با جلال بیشتر آشنا شوید. جلال از ابعاد بسیاری در تاریخ معاصر روشنفکری ایران، همتا ندارد.
        پاینده و بالنده بمانید به لطف یزدان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه بهرامی
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۰:۱۹
        درود بر شما استاد بزرگوار
        جالب بود خندانک
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
        درود بر بانو بهرامی مهراندیش خندانک
        سپاس از حضور و نظر سبزتان
        به مهر یزدان بمانید با قلمی درخشان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۱:۳۳
        درودبرشما شاهین جان عزیزم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم بسیار جالب وعالی بود 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
        درود آقا جواد گل و عزیزم خندانک
        خوش آمدید و سپاس بیکران
        خدای مهربان با اندیشه و قلمتان برکت دهد. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر دخت
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۱:۵۹
        من می خواهم زندگی ام در سطح خودم شاهکار باشد
        این جمله بسیار ارزشمند است
        خداوند متعال هم بر این اساس ما را محاسبه می کند
        اساتید متعهد و کاردرست نیز بر این اساس می سنجند دانش پژوهشان را در هر مقطعی
        هیچوقت تلاش کسی که 100 است و 102 بشود با کسی که زیر 10 بوده و 50 بشود قابل قیاس نیست هر چند که نمره اش بیشتر باشد
        تلاش ما در این دنیا برای تعالی ارزش دارد و محاسبه می شود بی شک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام و عرض ارادت جناب زراعتی اندیشمند
        مطلب قابل تاملی بود ممنونم
        من آن قسمت زندگی جلال که در همسایگی نیما بوده را نیز دوست دارم
        هر روز سری می ‌زدیم؛ آرام بود و چیزی نمی ‌خواست و در نگاهش همان تسلیم بود، و حالا ... .

        چیزی به دوشم انداختم و دویدم. هرگز گمان نمی ‌کردم که کار از کار گذشته باشد. گفتم لابد دکتری باید خبر کرد یا دوایی باید خواست. عالیه خانم پای کرسی نشسته بود و سر او را روی سینه گرفته بود و ناله می ‌کرد: «نیمام از دست رفت!».

        آن سر بزرگ داغ داغ بود؛ امّا چشم‌ ها را بسته بودند؛ کور‌ه‌ای تازه خاموش شده. باز هم باورم نمی‌ شد. عالیه خانم بهتر از من می ‌دانست که کار از کار گذشته است؛ ولی بی تابی می‌ کرد و هی می پرسید: «فلانی! یعنی نیمام از دست رفت؟».



        و مگر می‌شد بگویی آری؟ عالیه خانم را با سیمین فرستادم که از خانۀ ما به دکتر تلفن کنند. پسر را پیش از رسیدن من فرستاده بودند سراغ شوهر خواهرش. من و کُلفتِ خانه کمک کردیم و تن او را، از زیر کرسی درآوردیم و رو به قبله خواباندیم.

        گفتم«برو سماور را آتش کن؛ حالا قوم و خویش ها می ‌آیند» سماور نفتی که روشن شد، گفتم رفت قرآن آورد. لای قرآن را باز کردم؛ آمد: «و الصافّات صفّا»

        پیرمرد چشم ما بود . جلال آل احمد

        درود بر شما
        موفق باشید و سعادتمند خندانک

        شاهزاده خانوم
        شاهزاده خانوم
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۲:۱۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۵
        درود بر بانو شرقی فرهیخته خندانک
        خوش آمدید و نکات ارزشمندی مطرح کردید. استفاده کردم.
        سپاس برای یادآوری مناسبات بین جلال و نیما. دلنشین بود.
        سبز و سبزاندیش بمانید به لطف یزدان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۳
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۱۹
        خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۲۱
        درود بر شاهزاده خانوم ژرف اندیش و نیک اندیش خندانک
        سپاس بیکران برای گلباران خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جواد کاظمی نیک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۳
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        ارسال پاسخ
        روح اله سلیمی ناحیه
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۳۷
        درود جناب زراعتی گرامی
        جالب بود
        من همیشه با جمله از ماست که بر ماست که درداستان کباب غاز بوداگر اشتباه نکنم به ایشان درود فرستادم
        🌹🌹🌹🌹
        درضمن بازدم ساواک گرم نکشته فقط تعبیدکرده
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۵۸
        درود بر جناب سلیمی عزیز خندانک
        خوش آمدید. سپاس از حضور و نظر سبزتان
        جمله آخرتان چقدر ملیح و دقیق بود. مهم نیست موافق باشم یا نه. از نظر ادبی و چینش کلمات واقعا زیبا بود. باور کنید آنقدر خندیدم که دیافراگمم درد گرفت... خندانک
        پاینده و بالنده بمانید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۱۹:۵۵
        درودتان باد جناب استاد زراعتی ادیب گرانقدر 🌞
        ایران مفاخر علمی و ادبی معاصر و غیر معاصر فراوان دارد
        ولی متاسفانه هیچگاه از این بزرگان تجلیل
        نمی شود،
        دریک دوره از تاریخ که دیگر تکرار نخواهد شد اساتید و نام آوران صاحب سبک و توانا با هم هم دوره بودند
        و چه عالی است که از زنده یاد جلال آل احمد یادی شد مطالب ارزشمندی در این صفحه خواندم
        زنده باد 👏👏👏👏💯💯🌸
        صمیمانه سپاسگزارم
        نویسا مانید وسبز باشید و سرفراز
        🌱🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌱
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۳:۴۸
        درود بر بانو سمیعی فرهیخته و اندیشمند خندانک
        سپاس از حضور سبزتان و مطالب مهمی فرمودید.
        به دوره تاریخی تجمیع اعجوبه های ادبیات معاصر اشاره کردید. چون می دانم پژوهشگر و جستجوگر هستید توصیه می کنم بر سه دوره تاریخی متمرکز شوید و از دستاوردهای مطالعاتی خود، برای انتخاب مضامین ناب و تکامل قلمتان بهره ببرید:

        دوره اول: اواخر سلطنت رضاشاه تا کودتای 28 مرداد و کانون های گردهم آمدن ادیبان از جمله «کافه نادری»
        دوره دوم: پیدایش کانون نویسندگان با مساعی هسته اولیه شامل جلال آل احمد، سیمین دانشور، نادر ابراهیمی و...
        دوره سوم: انقلاب اسلامی و شروع جنگ با عراق و انشقاق بزرگ در کانون نویسندگان و جدایی نادر ابراهیمی و... از اکثریت اعضای کانون

        به قلم اندیشه ورزتان امید زیادی دارم. خندانک
        به مهر یزدان بمانید تا همواره ناب بنگارید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۳
        🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۳:۴۹
        درود بر آقا جواد گل و عزیزم خندانک
        صفحه ام عطرآگین شد با حضورتان
        خیلی دوستت دارم جواد جان
        بهترین را برایت آرزو می کنم. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۱:۰۹
        سلام و درودها بر ادیب اندیشمند و پژوهشگر و زیباقلم جناب زراعتی بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک

        خیلی عالی بود این نوشتار و خیلی خوشحال شدم که یادی کردید از این مرد بزرگ و دانشمند جلال آل احمد که خیلی به قلم زیبا و کتابهاشون علاقه دارم و تقریبا همه کتاب ها و مقالات ایشون رو مورد تورق قرار دادم و بسیار لذت بردم از غرب زدگی تا تات نشین های بلوک زهرا از زن زیادی تا مدیر مدرسه و داستان های جذاب و خواندنی ایشون و بسیار خاطره دارم از قلم ایشون و برای من همیشه مفرح ذات هست حتی خواندن چندباره آثار این مرد بزرگ خندانک خندانک خندانک ظلم های زیادی نسبت آل احمد صورت گرفته و چه تهمت ها و زخم زبان ها که به این مرد آزاده نزدن...امیدوارم روح ایشون قرین رحمت الهی باشه خندانک خندانک

        سپاس که یادی کردید از این بزرگمرد دوستداشتنی خندانک خندانک

        اما چون متنتون رو بادقت خوندم فقط یک نکته عرض میکنم که با بکاربردن کوچه...چپ اصلا موافق نیستم خندانک خندانک

        موید باشید و سلامت خندانک
        💐💐💐💐💐💐
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۲ ۲۳:۵۳
        درود بر جناب رمضانی فرهیخته و زرنگار خندانک
        خوش آمدید و ممنون از توضیحات ارزشمندتان
        در مورد آن مثل، علامه دهخدا معتقدند ربطی به مولای متقیان ندارد و خاستگاه این مثل معلوم نیست.
        اما اگر عبارت جایگزینی پیدا کردم که با بقیه متن همنوا باشد بدم نمی آید عوضش کنم. در هر حال ممنونم که تذکر دادید.
        خدای مهربان به اندیشه و قلمتان برکت دهد. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان فلاح رمضانی
        احسان فلاح رمضانی
        پنجشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۲ ۰۱:۲۴
        بسیار سپاسگزارم از لطف و محبت شما ادیب اندیشمند خندانک خندانک خندانک

        بله همینطور هست که عنوان کردید خندانک اما برداشت ها و تفسیرهای مردم گاهی متفاوت هست در استنباط معانی و ‌مفاهیم از برخی ضرب المثل ها

        بهر حال بسیار ممنونم از سعه صدر شما و وقتی که در اینزمینه گذاشتید خندانک

        در پناه خداوند مهربان سلامت باشید خندانک
        💐💐💐💐💐💐
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        پنجشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۲ ۰۲:۲۳
        جناب رمضانی ارجمند خندانک
        لطف دارید. ارادت دارم. خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2