سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- نهاد نیک ۲- طُعمه .. ۳- دنیا ۴- نوبت مطب ۵- خویشاوندان بی مقصد ۶- خورشید به تاراج رفته ۷- هوای هار ۸- چی چی نی ۹- ☄️ به من چه☄️ ۱۰- آدم حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزپنجشنبه 1 آذر 1403 20 جمادى الأولى 1446 Thursday 21 Nov 2024 |
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
 |
 |
|
| 
این پست با شماره ۱۳۷۵۴ در تاریخ پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
۴۹ شاعر این مطلب را خوانده اند
رحیم فخوری،سیده نسترن طالب زاده،شاهزاده خانوم،شادان شهرو،محسن ابراهیمی اصل (غریب)،مریم کاسیانی،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،محمد اکرمی (خسرو)،جمیله عجم(بانوی واژه ها)،نرگس زند (آرامش)،عباسعلی استکی(چشمه)،افسانه پنام (مولد)،مسعود مدهوش،اصغر ناظمی،علی نظری سرمازه،نیلوفر تیر،زهره دهقانی ( شادی)،علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق،مهدی محمدی،آذردخت شرقی(آذر دخت)،طاهره حسین زاده (کوهواره)،سروش نیکزاد،جواد کاظمی نیک،وحیدی شیرازی،اميرحسين علاميان(اعتراض)،فرشید ربانی (این بشر)،سید هادی محمدی،محمد محمدنژاد(آشوب)،احمدی زاده(ملحق)،ابوالحسن انصاری (الف رها)،عارف افشاری (جاوید الف)،طوبی آهنگران،محمدرضا آزادبخت،محمد گلی ایوری،محسن گودرزی،مهرداد عزیزیان،راضیه خضری،اصلانی (امی)،فاطمه بهرامی،آذر مهتدی،منیژه قشقایی،مهدي حسنلو،روح اله سلیمی ناحیه،فیروزه سمیعی،ساسان نجفی،نیما ابراهیمی،فرشید به گزین،بابک ایرانی،رامینا یاراحمدی
نقدها و نظرات
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۳۱
 درودبرشما جناب فخوری عزیزاستادپرتلاش وباانرژی خداقوت بده به شما بسیارعالی 
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۰
سلام و عرض ادب در زمان بیماریِ استاد شهریار و پس از درگذشت \\"نیما یوشیج\\" ، هوشنگ ابتهاج (سایه) به دیدارِ شهریار می رود و غزلِ \\"شهریارا تو بمان\\" را با مضمون زیر برای شهریار می سراید: با منِ بی‌کسِ تنها شده ، یارا تو بمان همه رفتند از این خانه ، خدا را تو بمان منِ بی‌برگِ خزان‌دیده ، دگر رفتنی‌ام تو همه بار و بری ، تازه بهارا تو بمان داغ و درد است همه نقش و نگارِ دلِ من بنگر این نقشِ به خون شسته ، نگارا تو بمان زین بیابان گذری نیست سواران را لیک دلِ ما خوش به فریبی‌ست ، غبارا تو بمان هر دم از حلقۀ عشّاق ، پریشانی رفت به سر زلف بتان سلسله دارا. تو بمان شهریارا تو بمان بر سرِ این خیلِ یتیم پدرا، یارا ، اندوه گُسارا ... تو بمان \\"سایه\\" در پای تو چون موج ، دمی زار گریست که سرِ سبز تو خوش باد ، کنارا تو بمان هوشنگ ابتهاج شهریار نیز چنین پاسخ غزل ابتهاج را این‌گونه می‌دهد: سایه جان رفتنی هستیم بمانیم که چه؟ زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه؟ درسِ این زندگی از بهرِ ندانستنِ ماست این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه؟ خود رسیدیم به جان ، نعشِ عزیزی هر روز دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه؟ آری این زهرِ هَلاهل به تشخّص هر روز بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه؟ دور سر هلهله و هالۀ شاهینِ اجل ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه؟ کشتی‌ای را که پیِ غرق شدن ساخته اند هی به جان‌کندن از این وَرطه برانیم که چه؟ بدتر از خواستن این لطمۀ نتوانستن هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه؟ ماطلسمی که قضا بسته ندانیم شکست کاسه و کوزه. سرِ هم بشکانیم که چه؟ گر. رهایی‌ست برای همه خواهید از غرق وَرنه تنها خودی از لُجّه رهانیم که چه؟ ما که در خانۀ ایمانِ خدا ننشستیم کفرِ ابلیس به کُرسی بنشانیم که چه؟ مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار این قدر پای تعلّل بکشانیم که چه؟ شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه؟ شهریار روح همگی رفتگان قرین آرامش سلام اوستاد فخوری مهربان آتا چوخ ساغولاسیز قدردان و شرمنده‌ی محبت‌های شما زنده باشید شما و سایت شعرناب‌ساغیاشیاسیز بیداهه ای ناقابل تقدیم شما : حالِ مَجلّه ات خوب ، حالِ دلِ تو بهتر دنیات خوش ، سلامت ، اوستاد ، آتا ، سَرور  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۲۳
درود بر شما جناب فخوری هنرمندماشاالله لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ واقعا بسیار زیبا شده و طراحی فوق العاده دستمریزاد آفرین ها فونت و نحوه ی چیدمان سطور هم عالی عالی است خدا به استاد احمدی زاده مدیر مدبر سایت وزین شعر ناب و شما و همه ی دوستانم عزت عطا فرماید یا حسین بن علی
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۴
درودوخسته نباشید مجدد خدمت شما جناب فخوری استادهنرمند.. تصویر زیبایی داده بودید برای الهام شعر تصوی. این دخترو من خیلی دوست دارم بارها روش شعرامو نوشتم ویه وقتی هم تصویرپروفایلم بود خیلییی حس زیبایی دارم بهش ... بااجازه تون دوتا کوتاه دردوقالب متفاوت برآن نوشتم: مزین کرده ام قاب خیالم رابه چشمانت کبوترهانیاوردندآیا نامه ی دلتنگی دل را!؟ نشستم منتظراینجا کناردست غم هایم نگاهم کن که درآرم به شوقت جامه ی دلتنگی دل را ✍️جمیله عجم دوری وغم هایم دوباره بدجورعودکرده اند! مشغول می کنم خودم را باکمی کبوتروکاسه ای پرازمحبت عشق می پاشم برایشان شاید برای لحظه ای فراموشت کنم وپایین بیاید دوزدلتنگی هایم! امانه انگارنمی شود پرنده های عاشق خیالم گرسنه ترندازاین کاکلی های سربه هوا هرچه به تومی اندیشم سیرنمی شوند دیگرباچنددانه گندم یادت فریب نمی خورند دلشان بدجورهوای گندمزار کرده! ✍️جمیله عجم باآرزوی سلامتی وتوفیق بیشتربرای شما استادعزیز  چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۰۶
درود جناب فخوری گرامیاز حیث کیفیت و خوانا بودن این شماره خیلی بهتر بود در مورد مطالب هم به شما و تمامی دوستان خسته نباشید میگم خواندم و بهره بردم👏👏🌺🌺 در مورد شادروان ابتهاج هم بنده با آگاهی از اینکه نظر بنده حتما مخالفان پر و پاقرصی دارد دست به تایپ شدم، و زیبایی حق حیات قائل شدن برای نظرات ناهمسو همین است که فرصت همنشینی می‌یابند و همدیگر را از نزدیک بررسی میکنند موفق باشید🙏🌺🌺  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۳۰
ضمن عرض خیر مقدم به سروران عالیقدر برای شادی روح رفتگان خود همچنین پدرو مادر، برادر ارجمندومتوفی مدیریت محترم جناب استاد ملحق عزیز ، روح شیدای استاد هوشنگ ابتهاج وپدرومادر این کمترین را فاتحه ای قرائت بفرمائیدتقدیم با احترام 
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۵۸
درودتان جناب فخوری هنرافریناستاد بزرگمهر بسیار عالی ،از رشحات قلم اساتید ارجمند بهره ی فراوان بردم. و یادی زیبا از شادروان استاد امیرهوشنگ ابتهاج ،پیر پرنیان اندیش مردی که هنر را با چشم جان میدید، مردی فراسوی دیوارهای بویناک سیاسی ایران ، مردی که علارغم غنای اقتصادی همدرد و همرنگ اندیشه های برابری بود ، هیچگاه ،هیچگاه خودش و هنرش را به نخالگان سیاسی حال حاضر ایران نفروخت، هنرمندی آبرومند از دل مردم این سرزمین! و بزرگ بود ،بزرگ است ،بزرگ خواهد ماند کمال امتنان از فضای هم اندیشی با مهر  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۴۲
درود استاد فخوری خداقوت و خسته نباشید باورکنید روزبه روز بهتر شده است جدی میگم👏👏👏 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۴۷
از استاد ابتهاج احساساتی که موقع خوندن اشعارشون بروز می دادند رو خیلی دوست داشتم و همیشه تو ذهن من می مونهمطالب هادی عزیز و مهرداد جان هم خیلی مفید بودند می خواستم ببینمت اما جهان تویی هرجا که چشم می نگرد دیده آن تویی شاعر که رفت تازه عیان گشت ماجرا یار همیشه همدمش آن "ارغوان" تویی روحشون شاد ویادشون گرامی🙏🙏🙏  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۴۰
درود بر پدر واستاد دلسوز وپر تلاشم اول از هرچیز تندیس شعر ناب تقدیم به شما که برازنده ترین هستید  دوم ازسخنان جناب سید بزرگوار بهره بردیم وحتما باید موسیقی رو که خیلی هم علاقمندیم یاد بگیریم ..سوم جناب عزیزیان خیلی ساده وبی الایش نظرشون رو بیان کردند وبنده هم با ایشون هم عقیده ام که تمام اون مواردی که عرض کردند خیلی کمک کردند به شناخته شدن ومعروف شدن جناب ابتهاج نه اینکه ایشون شاعر عالی نبودند چرا اتفاقا شاعر بسیار ادیب وسخن وری بودند ولی شاید اگر موارد بالا رو نداشتند مهجور می ماندند وکسی ایشون رو نمیشناخت..چهارم منتظر ادامه داستان هستیم..پنجم اشعار خواهر عزیزم وجناب حاجی پور بزرگوار هم مثل همیشه عالی ششم کارکاتور که گویای درد مزمن این جامعه است که همیشه بالانشینان از تمام ثروت کشور استفاده کنند ومردم جامعه در حسرت وسختی باشند وروز به روز هم بدتر میشه..باور بفرمایید هر موقع وارد مراکز دولتی میشم که انقدر برق اسراف می کنند حسرت میخورم وبیشتر اوقات هم با اون اشخاص بحث میکنم که اقا یا خانم شما که انقدر اتاقتون روشنه چرا باید تمام لامپ ها هم روشن باشه در جواب همیشه شنیدم بابا دلت خوشه همه دارن میخورن ما هم این طور استفاده ببریم خب خودمون به خودمون رحم نداریم  بماند که در باب کاریکاتور میشه کتابها نوشت ..هفتم شعر جناب استاد صبور ومهربان هم عالی هشتم بر میگردم ودر مورد تصویر مطلب مینویسم نهم صور خیال همه دوستان عالی وقبلا هم تایید کرده ام دهم شعر استاد ناظمی هم عالی یازدهم باز هم بر میگردم  دوازدهم نظر بانوی عزیز عالی بود سیزدهم شعر جناب ازاد بخت زیبا بود چهاردهم ارسالی های جناب دکتر مدهوش عالی وپند اموز بود پانزدهم ترانه هم عالی وای کاش میتونستیم صوتی بشنویم شانزدهم از تمام عزیزان کمال قدر دانی رو دارم وخدا قوت می گم وشما پدر عزیزم رو هم براتون سلامتی وارامش ارزو دارم  واااای ناتاشا خانم رو از یاد بردم از ایشون معذرت می خوام ..ایشون هم عالی بود شعرشون  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۴
سلام و درود جناب فخوری بزرگوارعجب مجله ی نابی برایمان تحفه آوردید من که خدایی خیلی برایم جذاب بود. شاید باورتان نشود ولی وقتی به صفحه ی آخر رسیدم انگار دلم می خواست که بیشتر از این باشد چونکه سراسر عشق از این مجله چکه می کرد. نظرات استادان بزرگوار جناب محمدی گرانقدر و جناب عزیزیان بزرگوار را با دقت خواندم.. گفته های هردو عزیز را درست می دانم و واقعا خوشحال شدم نظر استادان را در رابطه با مرحوم ابتهاج رحمت الله علیه خواندم من که بسیاری ازشعرهای این شاعر را که می خوانم احساساتم برانگیخته می شوند و بنظرم استاد محمدی بزرگوار در این خصوص با نهایت دقت نوشته اند و واقعا همینطوراست. و بنظرم قدرت رسانه هم خیلی مهم است. ارسالی های استاد کوهواره ی عزیزم و جناب حاجی پوری بزرگوار و پدربزرگوارمان جناب انصاری،واقعا زیبا بودند. شعر تقدیمی جناب آزادبخت بزرگوار هم بسیار زیبا بود. و ارسال های دوستان هم در رابطه با صورخیال خیلی جالب و خواندنی بودند. مذهب من از جناب ناظمی بزرگوار هم واقعا برایم زیبا و جالب بود،ارسالی جناب مدهوش چقدر مرا متاثر کرد واقعا باید چند روزی به این جمله ی پیرزن فکر کرد،براستی چقدر زیباست که خداوند به ما نگاه می کند ولی چقدر دردناک است که من بی تفاوتم می گذرم...  و واقعا خوشخالم در محضر استادانی چون شماها هرروز با عشق یادمی گیرم و هرروز بیشتر از دیروز عاشق شعر و ادبیات می شوم خداوند به تمامی شما عزیزان سلامتی و تندرستی و عمری بابرکت عنایت فرمایند تا ما جوانان از شما بزرگان بیشتر بیاموزیم آمین آمین
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۵۲
درودتان استاد فخوری شاعر توانا و هنرمند و ادیب گرانمهر🌴🌲💐🌾🌾🌱🌱🌳👏👏روح استاد امیر هوشنگ ابتهاج شاد،خالق اشعار زیبا و ادیب بزرگوار ،یادش در قلبهایمان جاری و ساریست☘️🌸☄️🙏🌹🍂🍃👏🌳 از زحمات شما و تلاشهای شبانه روزی شما بسیار سپاسمندم،مجله هربار بهتر و زیباترمیگردد🌱🌾💐💐🌲🌲🌴🥀🥀🏵️🌷 از همه ی ادبا که در ارائه ی مطالب تلاش کردند سپاسگزارم،تندیس مبارک تمام ادبای سایت وزین ناب باشد👏🍃🍂🌹🌹🌹🙏 سلامتی،سربلندی و شادکامی تمامی عزیزان⭐⭐🌟🌟🌟🧿🧿🧿🧿☄️☄️☄️🌸☘️☘️☘️🌴🥀🏵️🌷👏🍃🍃🍃🍂🌹🙏🙏🧿🧿🧿🧿🧿🤞🤞🤞🔥🔥🔥🌹🍂🍂🍃🍃🍃👏🌷🏵️🏵️🥀🌴  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۳۲
سلام و درود استاد فخوری بزرگوارمثل مجله های قبلی عالی بود...انگار تمام حسن ها را شاهزاده خانوم عزیز و سایر دوستان برشمردند👌🌹👌🌹👌 زیبا،جذاب و جامع...چه خوبه موضوع های متنوع و چالش برانگیز استفاده می کنید...💯💯💯 عالی...💐💐💐 در پناه یزدان مهربان ✨🌿  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۱
درود در بدو امر بر خودم لازم می دونم از استاد فخوری ارجمند سپاسگزاری ویژه ای کنم به خاطر مجله پرباری که ایجاد و سردبیری می کنند و بی مزد و منت وقت و انرژی و علاقه شون رو در این راه قرار داده اند. همچنین بسیار سپاسگزار استاد ملحق عزیز مدیر ارجمند سایت وزین ناب هستم برای ایجاد چنین بستر ادبی، هنری و ادیبانه ای از اساتید عزیز سایت بسیار سپاسگزارم که درس ها ازشون می آموزم و همچنین بسیار سپاسگزار دوستان شاعرم هستم که با حس زیبای شعری شون شوق و شور در دل من کمترین هم می اندازند  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۸
درود بر شما استاد فخوری بزرگوار 🌺💐🌺بسیار عالی و لذت بخش همه مطالب عالی و بدون ایراد
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۵۴
درودی دیگر در عصری زیبا در حیاط خانه ام به یادت کبوتران راآب ودانه می دهم شاید از این انفاق روحت شاد در رویا مرا میهمان نگاهت کردی.... برای تصویر ... سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۱۸
این شماره مجله رو خیلی خیلی دوست داشتم و قطعا بیش از یکبار خواهم خواند یاد ایام کودکی افتادم که با چه شوقی منتظر مجله کیهان بچه ها و .. بودم الان هم همین حس قشنگ رو به مجله ناب دارمابتدا دوست دارم در مورد استاد ابتهاج عزیز صحبت کنم و فارغ از جهت گیری های سیاسی سال های خیلی قبل که جمعی از شاعران هم رده و دوستان ایشان هم متاثر از این دیدگاه ها بودند(که نه تنها ایشان بلکه بسیاری از مردمان دنیا در برگرفت)، یکی از شاعرانی است که اشعار و ترانه هایش در دل و زبان مردم و عوام هم سالهاست راه یافته است. خصوصا در سال های اخیر اینستاگرام باعث شد دکلمه های زیبایی که خود استاد از اشعارش داشت توجه جوانان هم به سمت شعرهای وزین جلب شد و این باعث مباهات است که شاعری پس از سال ها توانست نگاه اقشار مختلف رو به شعر فاخر فارسی مهربان تر کند. نکته ای که هست اینکه زبان این شاعران عجیب نیست و شاید همین باعث ماندگاری شان در دل مردم است یادشان گرامی و نامشان جاودان هزار سال میان جنگل ستاره ها - هوشنگ ابتهاج هزار سال میان جنگل ستاره ها پی تو گشته‌ام ستاره‌ای نگفت کزاین سرای بی کسی، کسی صدات می‌کند؟ هنوز دیر نیست هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست عزیز هم‌زبان تو در کدام کهکشان نشسته‌ای؟  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۱
سلاموعرض ادب واحترام استاد ارجمند وبزرگوار فخوری عزیز که وظیفه ای سنگین را مشتاقانه به دوش گرفته اید وبا کمک دیگر استادان وادبای فاخر سایت شعر ناب آن را دنبال می فرمایید وباتشکر از استاد گرامی جناب آقای احمدی زاده مدیریت محترم....
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۱۲
به به ! که چه خوب جانش آرام گرفت در دامن ِِ دودمانش آرام گرفت هم سایه ی شعر بود و هم همسایه در سایه ی ارغوانش آرام گرفت
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۱۶
سلام و عرض احترامبسیار عالی بود و خواندنش لذت بخش برایتان آرزوی موفقیت و سلامتی می کنم و امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشید و تشکر می کنم از تمام عزیزان و مطالب مفیدشون روح استاد ابتهاج شاد ارغوان شاخه همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی‌ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است آسمانی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آنچه می‌بینم دیوار است آه این سخت سیاه آنچنان نزدیک است که چو بر می‌کشم از سینه نفس نفسم را بر می‌گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک قدمی می‌ماند
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۸
درود بیکران بر ابر مرد خستگی ناپذیرانصافاً عالیست دست و دلتان همیشه به عطر قلم بهاری باد... همه ی مطالب مفید و مؤثر شایسته ی سپاس سی پاسی و ستایش سی تاسی هستید سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۱۵
تقدیم با احترام خدمت استادنظری عزیز
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۵۶
درودبرشما استاد عزیزم رحیم جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ششمین مجله هم بسیار عالی است عزیزم من سرم شلوغه انشالله سرفرصت دوباره برمیگردیم بادست پر برات مینویسم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۰۹
به باد ه. الف. سایه، هوشنگ ابتهاج… سکوت… به تو ای دوست سلام دل صافت نفس سرد مرا آتش زد کام تو، نوش و دلت گلگون باد بهل از خویش بگویم که مرا بشناسی روزگاریست که هم صحبت من تنهایی‌ست یار دیرینه من درد و غم رسوایی‌ست عقل و هوشم همه مدهوش وجودی نیکوست ولی افسوس که روحم به تنم زندانیست چه کنم با غم خویش؟ گه گهی بغض دلم میترکد دل تنگم زعطش میسوزد شانه ای میخواهم که گذارم سر خود بر رویش و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم ولی افسوس که نیست کاش میشد که من از عشق حذر میکردم یا که این زندگی سوخته سر میکردم ای که قلبم بشکستی و دلم بربودی زچه رو این دل بشکسته به غم آلودی؟ من غافل که به تو هیچ جفا ننمودم بکن آگه که کدامین رهِ کج پیمودم ای فلک ننگ به تو خنجرت ازپشت زدی به کدامین گنه آخرتو به من مشت زدی؟ کاش میشد که زمین جسم مرا می بلعید کاش این دهر دورو بخت مرا برمی چید آه ای دوست که دیگر رمقی در من نیست تو بگو داغتر از آتش غم دیگر چیست؟ من که خاکسترم اکنون و نماندم آتش دیگر ای باد صبا دست زبختم بردار خبر از یار نیار دل من خاک شد و دوش به بادش دادم مگر این غم زسرم دور شود ولی انگار نشد بگو ای دوست چرا دور نشد؟ من تماشای تو می کردم و غافل بودم کز تماشای تو خلقی به تماشای منند گقته بودی که چرا محو تماشای منی و چنان محو که یکدم مژه بر هم نزنی مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود ناز چشم تو بقدر مژه بر هم زدنی سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۶
درود استاداختیار دارید فقط بینی ام را بزرگ نکنید که جهان بینی ام کوچک شود! 
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۶
صور خیال۱؛سکوت عزیز من خیالی نیست امروز آمدی و با یک تک سلام به اتاقت فرو رفتی مانند همیشه‌های جدید سلامت به من بود یا کبوتر تنهاییم... مهم نیست اما من نگران تو و این عشق پر آشوب توام راستی حالت بهتر نشده؟ بداهه... سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۲۹
صور خیال۲؛تصویر رنگی امروزمان را ببین با هم نیستیم اما هنوز در دل هم خانه داریم با قلب‌هایی بزرگتر راستی من و خواهرم بسته‌ی زنجیر نبودیم اما آن حصارهای لعنتی سیم‌های خاردار ممنوعیت بین ما و دلمان مانعی نبود و رویاهایمان یادت بود سری به کاخ‌های باشکوهمان بزن به خواهر معلمم و من شاعر. بداهه...  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۰۷
بنام خالق شعربا عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان گرانقدر ناب سپید گیسوانی و بلند محاسنی مانند برف چین‌وچروکِ چهره‌اش از جدال با زندگی حکایت‌ها داشت با صدایی ارغوانی که آغشته به رنگ غم بود... آری هوشنگ ابتهاج را میگویم: که به معنای کلمه شاعری صاحب اندیشه بود و زخم‌خورده‌ی دولت عشق. استاد هوشنگ ابتهاج از چهره‌های برجسته و ماندگار ادبیات ماست؛ بی‌شک نام و شعر ایشان تا همیشه در دیوانِ بلندبالای شعر پارسی می‌درخشد. درباره‌ی ”سایه“و سبک نئوکلاسیک (غزل نو و نیمایی) او و البته راجع به گرایشات چپی که داشت میتوان زیاد و خیلی زیاد و باز هم خیلی خیلی زیاد حرف زد اما گاهی اوقات سخن گفتن، جانِ مطلب را چاق نمی‌کند! گاهی فقط باید سکوت کرد و خواند... روزی که هوشنگ ابتهاج فوت شد، اهالی ادب تیتر زدند: «ارغوان هم بی‌سایه شد... وقتی سایه بی‌سایه شد!» به‌نظرم سراسر عمر و زندگیِ شاعرانه‌ی سایه را میتوان در این شعر شاهکار و ماندگارش دید و خواند و لمس کرد: ارغوان شاخه همخون مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه آن چنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک قدمی می ماند کورسویی ز چراغی رنجور قصه پرداز شب ظلمانی ست نفسم می گیرد که هوا هم اینجا زندانی ست هر چه با من اینجاست رنگ رخ باخته است آفتابی هرگز گوشه چشمی هم بر فراموشی این دخمه نینداخته است اندر این گوشه خاموش فراموش شده کز دم سردش هر شمعی خاموش شده باد رنگینی در خاطرمن گریه می انگیزد ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست ارغوانم دارد می گرید چون دل من که چنین خون آلود هر دم از دیده فرو می ریزد ارغوان این چه رازی است که هر بار بهار با عزای دل ما می آید؟ که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است وین چنین بر جگر سوختگان داغ بر داغ می افزاید؟ ارغوان پنجه خونین زمین دامن صبح بگیر وز سواران خرامنده خورشید بپرس کی بر این درد غم می گذرند؟ ارغوان خوشه خون بامدادان که کبوترها بر لب پنجره باز سحر غلغله می آغازند جان گل رنگ مرا بر سر دست بگیر به تماشاگه پرواز ببر آه بشتاب که هم پروازان نگران غم هم پروازند ارغوان بیرق گلگون بهار تو برافراشته باش شعر خونبار منی یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشته باش تو بخوان نغمه ناخوانده من ارغوان شاخه همخون جدا مانده من “هوشنگ ابتهاج“ (سایه) عشق بورزید و شعر بخوانید که زندگی، سروده‌ای کوتاه است در پناه حق🌹  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۳۱
سلام و عرض ادب استاد فخوری عزیزقلمتان مشک افشان استاد جان گویا بعضی از حضرت به بنده حقیر گمان برده اند به جهت ارادت نقد نمی کنم و پیشاپیش همه چیز را تایید می کنم. البته از نقدهایی که در خصوصی ارائه می دهم ناآگاهند ولی لااقل همین نقد که از بنده حقیر در مجله منتشر کرده اید نشان می دهد که نه تنها چنین نیست بلکه ما بر عزیزانی که ارادت داریم از جهت دوستی گاهی سخت گیرتر هم می شویم. چندین نفر از دوستان به بنده حقیر پیام دادند و دعوت به صبوری کردند. اکنون می بینم ارادت بنده به استاد فخوری نه تنها مانع نقد نشده است بلکه زبان به اعتراف می گشایم نقد حقیر تند بوده است و از شما استاد عزیز عذرخواهی می نمایم. عزیزانی که جویایی احوالات بنده بوده اند خدا را شکر بهترم. نگران نباشند و سپاسگزارم بنده که سیاسی نیستم و از سیاست سردر نمی آورم. چپ و راست نمی دانم چیست فقط دست راست و دست چپم را می شناسم. اما در خصوص قلم استاد ابتهاج حق مطلب فراتر از این هاست و استاد سایه استادی بی نظیر به تاریخ قلم ادبیات و شعر فارسی هستند. روحشان شاد
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۱
درودها سرور نازنین و با ادبماین چه فرمایشی است میفرمائیئ شما که از خصم لب به تندی نه گشودید! البته تند هم نبود عامرانه و حکیمانه ایراد ما را گفتید و هم بدون اینکه بخواهیم شعار بدهیم بسیاربسیار ممنون اخطار و هشدار شما شدیم همینطور که جناب هادی خاننیز به این امر اشاره فرمودند خدای سایه شما اساتید را از سرما کم نکند انشالله والله این مجله هم نه برای در آمد و نه برای کسب شهرت اینجانب که در این مرحله سنی و زندگی خدا را صد مرتبه شکراز لذت هردو بی نیازم وفقط شوق و ذوق شنا در حوض ادب و معرفت را دارم منتها دوستانی نجات غریق هستند و تنی نیز مترصد غفلتی تا بزیر آب بکشاندمان نمی دانم کدام شیر پاک خورده دی دیروز کل پیام خصوصیم را هک کرده و هرچه دوستان مطالب برای انتشار فرستاده بودند کلان صندوق را خالی کردند چیب گم والله. . . در هر حال ما شرف انسانیت را به قافیه نمی بازیم ما هر خرابی را را شبیه به زیبای صورت خدا می سازیم شما خیلی خوبید آقا مهدیعزیز بنده صادقانه دوستتان دارم عین یک برادر تنی  
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۲
تقدیم با احترام
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۱۱
سلام خدمت رحیم جان عزیزمممممم خیلی خیلی دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم جات توقلبمه عزیزدلم واینکه بازهم ممنونم که مجله ششم هم زحمت کشیدید وبه تصویر کشیدی دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ودوستان عزیزمممممم درشعرناب واساتید بزرگوار وگرامی وگرانقدر دوستتان دارم واینکه هرکجاهستید شاد وپرازانرژی داشته باشید وتندرست وسلامت باشیدقسمت اول به اهالی اهل قلم وشاعران گرامی وگرانقدر شعرناب وبه خانواده استاد عزیز کشورمان سالگرد🖤🖤🖤 استاد عزیزم جناب هوشنگ ابتهاج عزیزم را تسلیت می گویم و روحشان شاد باشد دوم اینکه روز خبرنگار هم تبریک می گویم قسمت دوم مجله >>>خداقوت میگم به استاد عزیزم جناب هادی جان محمدی عزیزم بسیار استاد توانا وقوی وبسیار درقلم زدند شعرها عالی هست واستاد بسیار توانا در هرگونه شعری واینکه در مورد مطالبی که درمورد استاد سایه ها نوشتید بسیار سپاسگزارم بسیار عالی نوشتيد وعالی توضیحات دادید خداقوت بهتون میگم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ قسمت سوم مجله >>>ادبیات جهان هم بسیار عالی بود وبسیار جالب برایم بود مثل همیشه عالی بود لذت بخش احسن برشما رحیم جان عزیزمممممم که این ادبیات جهان را تهيه میکنید ممنونم بابت زحمات شما عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ قسمت چهارم مجله >>>درودبرشما استاد عزیزم جناب عزیزیان عزیزم بسیار دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم بسیار خوب وعالی نوشتی درمورد استاد سايه ها بسیار عالی نوشتيد مطالب را احسنت خداقوت عزیزدلم ❤️🌹❤️🌹❤️ قسمت پنجم مجله >>>دفتر خاطرات یک دیوانه بسیار عالی وبسیار خوب وجالب بود ومنتظر بقيه داستان هستم........ قسمت ششم مجله >>> درودبرشما استاد عزیزم جناب حاجی پوری عزیزم بسیار عالی نوشتيد برای استاد سایه ها .... ودرود برشما استاد عزیز سرکارخانم حسین زاده عزیز بسیار زیبا نوشتيد درمورد استاد سایه ها بسیار عالی بود..... قسمت هفتم >>>قسمت کاریکاتور بسیار پرمفهوم بود احسنت برشما رحیم جان عزیزمممممم بابت این تصویر کشیدی واینکه هی هی هی هی هی چی بگم ازاین زمانه بی رحم که آب را هدر می‌دهند واسراف میکنند واین نعمت بزرگ را قدرش را نمی‌دانیم واینکه خطاب به اونایی که آب را خدمات رسانی خوب نمی‌کنند به مردم الان برخی از روستا هنوز ازاین نعمت بهره مند نیستند واینکه خیلی عذاب آور است واینکه متاسفم برا مسولان کم کاروتنبل که کاری انجام نمی‌دهند وفقط پشت صندلی نشسته اند وشکم گنده کردند وهار،هار خندیدن خلاصه چه مسؤل وچه مردم وهم خودم اسراف نباید کرد آب نعمت بزرگی هست واگر ازبین رود دیگر منو شمایی وجود نداریم...... قسمت هشتم >>>اگر شعر نبود به به به‌به چقدر زیبا نوشتيد استاد عزیزم جناب انصاری بزرگوار وگرامی وگرانقدر بسیار زیبا بود وپرمفهوم احسنت برشما خداقوت بهتون میگم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️ قسمت نهم >>>درمورد تصویر بسیار زیباست احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هست در گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود ....... قسمت دهم>>>صورخیال ،دوستان عزیزم ❤️🌹استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم عجم بزرگوار ❤️🌹و سرکارخانم زند بزرگوار ❤️🌹محسن جان عزیزم❤️🌹 سرکارخانم بهرامی بزرگوار❤️🌹 علی جان عزیزم سرکارخانم تیر بزرگوار ❤️🌹 بسیار زیبا نوشتيد❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️ واینکه رحیم جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ممنونم که صورخیال منو هم به تصویر کشیدی......❤️🌹❤️❤️❤️🌹❤️❤️🌹🌹❤️ قسمت يازدهم >>>شعرنو بسیار زیبا بود احسن برشما جناب استاد عزیزم جناب ناظمی بزرگوار وگرامی وگرانقدر بسیار زیبا بود وپرمفهوم وعالی بود احسنت برشما خداقوت بهتون میگم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️🌹❤️🌹🌹❤️🌹❤️🌹❤️ قسمت دوازدهم >>>تصویر بسیار غمگین هست سیم خاردار دستانم را زخم کرد کاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها..... قسمت سیزدهم >>>تعبیر تصویر مجله شماره ۵ بسیار عالی نوشتيد استاد بانو نسترن طالب زاده گرامی وگرانقدر بسیار حرف دل را نوشتید احسنت برشما استاد بانو مهربان و عزیز....❤️🌹❤️🌹❤️ قسمت چهاردهم >>>درودبرشما استاد عزیزم جناب محمدرضا جان آزاد بخت عزیزم بسیار عالی وپرمفهوم قلم زدید احسن برشما استاد عزیزم خداقوت عزیزدل دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم قلمتان همیشه سبز ونویسا باشدعزیزدل ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️❤️🌹❤️🌹🌹❤️❤️❤️🌹 قسمت پانزدهم >>>شوخی وطنز بسیار عالی وپرمفهوم نوشتيد لذت بردم احسن برشما مسعود جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم بيست دلاری خوب آمدی نوشتید 👌👌👌👌😂😂😂👌👌🖋👌👌👌👌👌😂 🌹❤️😂❤️🌹😂🌹❤️😂❤️❤️😂🌹❤️🌹 قسمت شانزدهم >>>هرچه می خواهی ازدل تنگت بگو بسیار عالی بود مسعود جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم بسیار عالی نوشتيد شکرگذاری بسیار مهم است متاسفانه درجامعه الان کمتر وکم رنگ شده است ..... 👌🖋🌹❤️🖋❤️🌹🖋🖋👌👌👌🌹🌹❤️🌹 قسمت هفدهم >>>بسیار ترانه زیبایی بود روح استاد عزیزم جناب هوشنگ ابتهاج عزیزم شاد باشد خدارحمتش کند هی جایش خالی هست ولی نوشته هایش مثل خورشید می درخشد ...... 🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤️❤️ قسمت آخر هجدهم>>>بسیار مبارک دوستان عزیزم درشعرناب واساتید بزرگوار وگرامی وگرانقدر باشد تندیس شعرناب واینکه بسیار ممنونم رحیم جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم که بنده را لایق دانستید که من را هم جز دوستان عزیزم قرار دادید سپاسگزارم عزیزدل دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم همیشه بدرخشید مثل خورشید دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️ واینکه منو ببخشید بابت این همه نوشتن و بازهم منو ببخشید دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم همیشه آروزمیکنم هم شمارو وهم دوستان عزیزم درشعرناب را درقله افتخار ببینم وروز به روز پرافتخار تراز قبل به درخشیدن ببینم وآروزی سلامتی وشادی را براتون دارم دوستتتتتان دارم ❤️❤️❤️🌹🌹❤️🌹❤️ کوچک همه شما 🖋جوادکاظمی نیک 🖋 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۶
درود بی پایان به تمامی اساتید و هنرمندان اهل دل شعر نابهمگی خسته نباشید مطالب متنوعی رو خوندم و جالب بود برام در خصوص سایه شعر ایران زمین ، آثار به جا مانده از استاد خود موید هنر والا و مقام شامخ ایشان در ادبیات پارسی بوده و میتونم عرض کنم اینکه فعالیت هنری ایشون نسبت به فعالیت اجتماعی و سیاسی ، چربش بیشتری در شناخته شدنشون داشته روحشون شاد
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۷
گنج وارونهمشتی خاک غنیمت یک عمر در دستان بی دستم سرزمینم بود چشمانت می سوخت پایکوبی بمب ها بود بداهه ن . تیر درود استاد فخوری ارجمند تصویر بچه ها و سیم خاردار من رو یاد جنگ انداخت متاسفانه سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۲۹
تقدیم با احترام
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۳۲
سیم خاردار دستانم را زخم کردکاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۳۹
درود تان باد استاد فخوری گرانقدر.خداقوت و خسته نباشید. سپاسگزارم که در فراهم کردن مندرجات مجله ی وزین آفتاب ناب وقت گذاشتید و متحمل زحمات شده اید.خیلی عالی بود. از قلم اساتیدودوستان ارجمند بهره ی وافر بردم. سلامت و سرفراز باشید.  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۵۴
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۲۴
درود بیکران استاد تعبیر تصویر پشت سر دود و آتش پیش رو میدان مین باید میانبُر بزنیم به آسمان برین...
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۰۶
درود ی دیگرتصویربعدی کفترها دور و بَرَ م را گرفته اند فضای مجازی بازارشان را کساد کرده است به تو می اندیشم بی آنکه نامه ای بنویسم... سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۱۷
سیم خاردار دستانم را زخم کردکاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙  سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۲۲
درود استاد فخوری گرامی پدر مهربان وارزندهخداشاهد است در تمام قسمتها محشر ومعرکه بود الحق شوکه شدم ممنونم از تندیستان شما استاد گرامی به شاگردان خود لطف دارید خوب می دانیم از این کار فرهنگی بهره ای از زر وسیم نخواهی برد فقط این شوق است که هنر می آفریند واین ذوق است هنر را درچشمه جان ودل شکل می دهدسپاس از تمام ذوق وشوق هنرتان تمام ارسالی ها عالی بود همه راخواندم اما شعر خود را وقتی دیدم بی نهایت شعرم باتصویر عجین شده بود چه هنری دارید دستتان ژان نکی....کردی است یعنی دستتان درد نکند ما که پسندیدیم خدا قوت بدهد سپاس ازتمام هرچه هست ونیست شاگرد کوچک شما آزادبخت سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۵۴
درود جناب فخوری عزیز در زمان جنگ مناطق مین گذاری شده را با سیم خاردار مشخص می کردند هنوز هم در مناطق جنگی هست
 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۵
سلام و عرض ادب و احترام بر شما استاد خودم جناب فخوری عزیز و گرامیبسیار زحمت کشیده اید و مطالب جالبی را خواندم و آموختم الهی که سلامت باشید و سربلند
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۲۵
سلام خدمت رحیم جان عزیزمممممم خیلی خیلی دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم جات توقلبمه عزیزدلم واینکه بازهم ممنونم که مجله ششم هم زحمت کشیدید وبه تصویر کشیدی دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ودوستان عزیزمممممم درشعرناب واساتید بزرگوار وگرامی وگرانقدر دوستتان دارم واینکه هرکجاهستید شاد وپرازانرژی داشته باشید وتندرست وسلامت باشیدقسمت اول به اهالی اهل قلم وشاعران گرامی وگرانقدر شعرناب وبه خانواده استاد عزیز کشورمان سالگرد🖤🖤🖤 استاد عزیزم جناب هوشنگ ابتهاج عزیزم را تسلیت می گویم و روحشان شاد باشد دوم اینکه روز خبرنگار هم تبریک می گویم قسمت دوم مجله >>>خداقوت میگم به استاد عزیزم جناب هادی جان محمدی عزیزم بسیار استاد توانا وقوی وبسیار درقلم زدند شعرها عالی هست واستاد بسیار توانا در هرگونه شعری واینکه در مورد مطالبی که درمورد استاد سایه ها نوشتید بسیار سپاسگزارم بسیار عالی نوشتيد وعالی توضیحات دادید خداقوت بهتون میگم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ قسمت سوم مجله >>>ادبیات جهان هم بسیار عالی بود وبسیار جالب برایم بود مثل همیشه عالی بود لذت بخش احسن برشما رحیم جان عزیزمممممم که این ادبیات جهان را تهيه میکنید ممنونم بابت زحمات شما عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ قسمت چهارم مجله >>>درودبرشما استاد عزیزم جناب عزیزیان عزیزم بسیار دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم بسیار خوب وعالی نوشتی درمورد استاد سايه ها بسیار عالی نوشتيد مطالب را احسنت خداقوت عزیزدلم ❤️🌹❤️🌹❤️ قسمت پنجم مجله >>>دفتر خاطرات یک دیوانه بسیار عالی وبسیار خوب وجالب بود ومنتظر بقيه داستان هستم........ قسمت ششم مجله >>> درودبرشما استاد عزیزم جناب حاجی پوری عزیزم بسیار عالی نوشتيد برای استاد سایه ها .... ودرود برشما استاد عزیز سرکارخانم حسین زاده عزیز بسیار زیبا نوشتيد درمورد استاد سایه ها بسیار عالی بود..... قسمت هفتم >>>قسمت کاریکاتور بسیار پرمفهوم بود احسنت برشما رحیم جان عزیزمممممم بابت این تصویر کشیدی واینکه هی هی هی هی هی چی بگم ازاین زمانه بی رحم که آب را هدر می‌دهند واسراف میکنند واین نعمت بزرگ را قدرش را نمی‌دانیم واینکه خطاب به اونایی که آب را خدمات رسانی خوب نمی‌کنند به مردم الان برخی از روستا هنوز ازاین نعمت بهره مند نیستند واینکه خیلی عذاب آور است واینکه متاسفم برا مسولان کم کاروتنبل که کاری انجام نمی‌دهند وفقط پشت صندلی نشسته اند وشکم گنده کردند وهار،هار خندیدن خلاصه چه مسؤل وچه مردم وهم خودم اسراف نباید کرد آب نعمت بزرگی هست واگر ازبین رود دیگر منو شمایی وجود نداریم...... قسمت هشتم >>>اگر شعر نبود به به به‌به چقدر زیبا نوشتيد استاد عزیزم جناب انصاری بزرگوار وگرامی وگرانقدر بسیار زیبا بود وپرمفهوم احسنت برشما خداقوت بهتون میگم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️ قسمت نهم >>>درمورد تصویر بسیار زیباست احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هست در گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود ....... قسمت دهم>>>صورخیال ،دوستان عزیزم ❤️🌹استاد بانو گرامی وگرانقدر سرکارخانم عجم بزرگوار ❤️🌹و سرکارخانم زند بزرگوار ❤️🌹محسن جان عزیزم❤️🌹 سرکارخانم بهرامی بزرگوار❤️🌹 علی جان عزیزم سرکارخانم تیر بزرگوار ❤️🌹 بسیار زیبا نوشتيد❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️ واینکه رحیم جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ممنونم که صورخیال منو هم به تصویر کشیدی......❤️🌹❤️❤️❤️🌹❤️❤️🌹🌹❤️ قسمت يازدهم >>>شعرنو بسیار زیبا بود احسن برشما جناب استاد عزیزم جناب ناظمی بزرگوار وگرامی وگرانقدر بسیار زیبا بود وپرمفهوم وعالی بود احسنت برشما خداقوت بهتون میگم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️🌹❤️🌹🌹❤️🌹❤️🌹❤️ قسمت دوازدهم >>>تصویر بسیار غمگین هست سیم خاردار دستانم را زخم کرد کاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها..... قسمت سیزدهم >>>تعبیر تصویر مجله شماره ۵ بسیار عالی نوشتيد استاد بانو نسترن طالب زاده گرامی وگرانقدر بسیار حرف دل را نوشتید احسنت برشما استاد بانو مهربان و عزیز....❤️🌹❤️🌹❤️ قسمت چهاردهم >>>درودبرشما استاد عزیزم جناب محمدرضا جان آزاد بخت عزیزم بسیار عالی وپرمفهوم قلم زدید احسن برشما استاد عزیزم خداقوت عزیزدل دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم قلمتان همیشه سبز ونویسا باشدعزیزدل ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️❤️🌹❤️🌹🌹❤️❤️❤️🌹 قسمت پانزدهم >>>شوخی وطنز بسیار عالی وپرمفهوم نوشتيد لذت بردم احسن برشما مسعود جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم بيست دلاری خوب آمدی نوشتید 👌👌👌👌😂😂😂👌👌🖋👌👌👌👌👌😂 🌹❤️😂❤️🌹😂🌹❤️😂❤️❤️😂🌹❤️🌹 قسمت شانزدهم >>>هرچه می خواهی ازدل تنگت بگو بسیار عالی بود مسعود جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم بسیار عالی نوشتيد شکرگذاری بسیار مهم است متاسفانه درجامعه الان کمتر وکم رنگ شده است ..... 👌🖋🌹❤️🖋❤️🌹🖋🖋👌👌👌🌹🌹❤️🌹 قسمت هفدهم >>>بسیار ترانه زیبایی بود روح استاد عزیزم جناب هوشنگ ابتهاج عزیزم شاد باشد خدارحمتش کند هی جایش خالی هست ولی نوشته هایش مثل خورشید می درخشد ...... 🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤️❤️ قسمت آخر هجدهم>>>بسیار مبارک دوستان عزیزم درشعرناب واساتید بزرگوار وگرامی وگرانقدر باشد تندیس شعرناب واینکه بسیار ممنونم رحیم جان عزیزمممممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم که بنده را لایق دانستید که من را هم جز دوستان عزیزم قرار دادید سپاسگزارم عزیزدل دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم جات توقلبمه عزیزدلم همیشه بدرخشید مثل خورشید دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️ واینکه منو ببخشید بابت این همه نوشتن و بازهم منو ببخشید دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم همیشه آروزمیکنم هم شمارو وهم دوستان عزیزم درشعرناب را درقله افتخار ببینم وروز به روز پرافتخار تراز قبل به درخشیدن ببینم وآروزی سلامتی وشادی را براتون دارم دوستتتتتان دارم ❤️❤️❤️🌹🌹❤️🌹❤️ کوچک همه شما 🖋جوادکاظمی نیک 🖋 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۳۴
تقدیم با احترام
سه شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۵۶
قربونت عزیزدلمممم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم عزیزدلم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐 ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۲۲
تقدیم با احترام
چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۴۹
درود استاد جان تعبیر و تفسیر: این تصویر بنده رو یاد مسئله ای انداخت که بارها عمیقا بهش فکر کردم! گناه فرزندانی که در فقر و فلاکت و بدبختی و خلاف و... به دنیا می آیند چیست و آیندشون چرا باید از قبل نوشته شده باشه!؟؟؟ در همه شهرها به وفور پیدا میشه اما در عسلویه سر چهارراه ها در اوج گرما زنی که باور نمی کنم مادر بچه باشد نوزاد در بغل گدایی می کند و من دلم برای آن بچه آتش می گیرد که ناخواسته در فقر به دنیا می آید و در فقر می میرد مگر معجزه ای رخ دهد. یه جریانی رو هم بگم: روزی از یک پسر کم سن وسال و مهربانی که از زندان آزاد شده بود پرسیدم؟ تو پسر خوبی هستی چرا خلاف می کنی؟گفت: مادر من مواد فروش است پدرو برادرم هم همینطور،انتظار داشتی من چه کاره شوم؟ گفتم فاز نصیحت برندارم بهتر است زدم یک کانال دیگر چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۱۶
احساسم به تصویر:فقط بگم که دلم لک زده برای این فضا حیاطش شبیه حیاط خونه قدیمی ما هست عصر که می شد حیاط رو آب پاشی می کردیم و می نشستیم تو ایوون رو به باغچه و معمولا با ضبط دو کاست قدیمی که داشتیم از بانو هایده گوش می کردیم خونه ما همیشه شلوغ بود و فامیل می گفتند: خونه عمو غریب با صفاست. بابام هم عاشق میهمان بود وذوق می کرد از دیدنشون ما هم که طبیعتا لذت می بردیم از اون فضا یادش بخیر: نگو نگو نمیام امید پر دادن دیگه سخته برام حالا که دست گلدون به ساق گل رسید حالا که عطر آشتی تو خونمون پیچیده حالا که خوب میدونی دلم هواتو کرده حالا که بغض و کینه پاشو کنار کشیده آلاله غنچه کرده کاش بودی و میدیدی کبوتر بچه کرده کاش بودی و میدیدی گلا چشم انتظارن تا از در برسی تو گلا غرق بهارن کاش بودی و میدیدی میگن وقتی قاصدک رو دوش گل سواره خوشبختی میاره کاش بودی و می دیدی قمری توی ایوون داره لونه میزاره میگن اومده کاره کاش بودی و می دیدی چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۴۵
خوبه آقا ما نوکر این چنین احساس لطیف و شاعرانه هستیمدمتان گرم محسن جان نازنین
چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۳۷
درود بیکران استاد تعبیر تصویر پشت سر دود و آتش پیش رو میدان مین باید میانبُر بزنیم به آسمان برین...
 چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۰
سلام و درودها جناب استاد فخوری بزرگوار خدا قوت ...واقعا این شماره خیلی عالی است از کیفیت نوشتاری و خواندن مطالب هم خواندم همه را هنوز نه ولی بیشتر را خواندم و بقیه را هم می خوانم ولی خیلی پر بار و عالی بود برای تصویر هم دوباره برمیگردم و مینویسم اگر عمری بود موفق و سرافراز باشید چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۰
سیم خاردار دستانم را زخم کردکاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻 💙💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵 💐💐💐💐💐💐 🌼🌼🌼🌼 💟💟💟 ❤️❤️ ❤️ چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۴۱
احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هستدر گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود .......🌺🌺🌺🌺 🌼🌼🌼 🏵🏵 💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮  چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۱۲
درود جناب فخوری گرامی "مردی برای تمام فصول " بسیار جای خوشوقتی ست که استادی چون شما فعال خوش مشرب و هنرمند را در جمع نابیان داریم که با نگاه وسیع و پر مهر و پدرانه اشان در حال ساختن دوره ای درخشان در تاریخ هنر می شود. بدرخشید در آسمان ادب و خورشید را به شب خفتگان اهدا کنید.
 چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۲۰
درود و عرض ادب و تبریک به شما استاد گرامی ،استاد احمدی ،و همه ی دوستان واساتید روح پدو مادر گرامیتان و همچنین تمام درگذشتگان (که البته مرگ تولد است و مرگی نیست )لبریز از نورو سرور باد مطالب نیز همه زیبا و عالی بودند 💚💙🤍❤💛💜و همراهی با شعر جناب ناظمی قبله ام قلب من است مهر نمازم آفتاب از رود حضور وضومی گیرم عشق را به زبان نبضم بی هول و هراس از بهشت یا دوزخ رو به مهرش می خوانم صورت آیینه را باید شست روبه تجلی برویم چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۳:۳۰
احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هستدر گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود .......🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮سیم خاردار دستانم را زخم کرد کاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙 چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۵۵
درودی دیگر استاد عزیز تصویربعدی کفترها دور و بَرَم را گرفته اند فضای مجازی بازارشان را کساد کرده است به تو می اندیشم بی آنکه نامه ای بنویسم...  چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۲
درود استاد فخوری بزرگوار سپاس از مجله خوب وتمام وکاملتان وزحمات شما که بر عزیزان واستادان سایت پوشیده نیست همواره موفق و موید سلامت وپاینده باشید
چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۱۷
بوسه می زدندبر تن پاکت ملائک ای شهید وطن آن زمان که پل شدی زخم خارها را به جان خریدی تا هم رزمانت از تو رد شوند وسد محکمی باشند در برابر دشمن تا هیچ گاه کودکان مظلوم سرزمینم در پشت سیم خاردار های ظلم نظاره گر غربت وطن نباشند به یاد شهید(( حسین بخشنده )) دلنوشته ادبی برای تصویر کودکان پشت سیم خار دار
چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۵
به تصویر قاب عکسمخیره می شوم آنقدر که از دیدنش سیر نمی شوم دلتنگم برای خانه ی پدری آن همه زیبایی با در و دیوار کاه گلی بر بال خیال سفر می کنم نگاه به لبان پر لبخند پدر می کنم کبوتر سفیدم کنارم نشسته است بر روی فرش قرمز تمام ذهنم به خواب رفته است نگاهم مدام دنبال مادر است واما مادرم مشغول شانه زدن موهای بلند خواهر است خلاصه با تمام وجود غرق دریای افکار می شوم با صدای مادر گفتن کودکم ناگهان از خواب ذهن بیدار می شوم دلنوشته ای برای تصویر دخترک میان حیاط  چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۹
کارتان بسیار زیباست درود بر شما 🌹🌹🌹🌹🌹  چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۱۱
درودتان باد جناب استاد فخوری ادیب گرانقدر 🌞عذر تقصیر دیر متوجه شدم تعجب کردم از بی دقتی خودم بسیار وزین و ستودنی است صمیمانه سپاسگزارم از شما استاد گرامی و فرهیختگان جان و مدیر محترم سایت وزین ناب جناب احمدی زاده ی گرانقدر. نویسا مانید وسبز وسرفراز و هماره درخشان ☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️ چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۲۵
در مورد کاریکاتور ، هر که ظلمش بیش دل مردمانی زیر پایش ریشتر 🥀 پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۴۳
سیم خاردار دستانم را زخم کردکاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هست در گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود .......💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮 پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۵۷
درود بیکران بداهه ای برای تصویر زیبایتان مهربانو کبوتر های صلح در کنارت آب و دانه خورده اند زن نماد عشق و مهر و زندگی ست تا چنین قلبش تهی از بردگی ست بال پرواز ترا کی چیده اند آه بانو بال تو بریّده اند مهربانو تاج فخرت برده اند در عوض زنجیر و بندت داده اند بند دل وابستگی مهرمدام این همان بند ست که بر دل بافتند مهربانو روزگارت سادگی ست آن حیاط سبز و آن ایوان ز کیست گر بیابان ها شود ماوای تو قصر فردوس می شود معنا زتو در بیابان و کویر بر پا شود آتش مهر تو بی همتا شود با دلت آرامش خود را بساز گر قفس زرین و زنجیری به پاست حس خوبت با تو پیوند خداست دلخوش ار باشد در آتش هم صفاست ۱۸مرداد ۱۴۰۲ آذر.م پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۰۵
💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 سیم خاردار دستانم را زخم کرد کاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هست در گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود .......💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙  پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۳۶
سلام و عرض ادب استاد فخوری عزیز و گرامی هنرمند گرانقدر.. درود صد احسنت بر شما..خدا قوت .. مثله همیشه هنر آفریدید.. چند حرف ناقابل تقدیم به نگاه تصویرتان.. نوشیدن یک فنجان قهوه با طعم تلخ تنهایی به شیرینی یادت میارزد.. پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۵۷
درود ها استاد دوباره خوندیم ابن دفعه با دقت بیشتر
پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۳۱
درود استاددر مورد کاریکاتور در شلنگی مملو از باد هوی ا آب هم لب تشنه می میرد چرا !؟ پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۱:۰۶
💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 سیم خاردار دستانم را زخم کرد کاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هست در گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود .......💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙 جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۱۰
شب‌آشیان شبزدهچکاوک شکسته پر رسیده‌ام به ناکجا مرا به خانه‌ام ببر کسی به یاد عشق نیست کسی به فکر ما شدن از آن تبار خود شکن تو مانده‌ای و بغض من از این چراغ مُردگی از این بر آب سوختن از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن چگونه گریه سر کنم که یار غمگسار نیست مرا به خانه‌ام ببر که شهر، شهر یار نیست مرا به خانه‌ام ببر ستاره دلنواز نیست سکوت نعره میزند که شب ترانه‌ساز نیست مرا به خانه‌ام ببر که عشق در میانه نیست مرا به خانه‌ام ببر اگر چه خانه خانه نیست جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۳۶
درود استاد دوباره تمام مطالب را خواندم عالی و متنوع بودند سپاس جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۴۹
💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 سیم خاردار دستانم را زخم کرد کاش دراین دنیا نبودم دنیایی پراز ظلم است دنیای پراز سختی های بی رحم کاش ظلم ها ازبین رود به امید نابودی ظلم ها.....🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮احساساتم درمورد تصویر این‌گونه هست در گوشه حیاطی نشسته ام در فکر فور رفته ام یاد بچگی ام افتادم لبخندی برلبم زدم کاش بچگی ام تمام نمیشد کاش همان بچگی ام بود .......💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙💙💙💙💙💙💙 🩵🩵🩵🩵🩵 🩵💙💙💙 💙💙💙 🩵🩵 💙 جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۵۴
(تقدیم به مجله ناب)برای تصویر دوم: صلح دلقک غمگینی‌ست که جهان را می‌خنداند خود اما در ضیافت جنگ‌های آینده رقص‌کنان می‌گرید! (امیرحسین علامیان) تا کی لالاییِ جان‌پریششان صدای ناقوسِ مرگ باشد؟ تا کی با اشک‌ودرد آمیخته شوند و خون‌وار چکه‌چکه چکه کنند بر سیم خاردارهای کذایی؟ آهای ای اربابانِ جنگ ، ای دیوانگانِ منگ تا کی کیو کیو بنگ بنگ؟ تا کی آه و نفرین و ننگ تا کی همش جنگ و جنگ و جنگ! {لعنت به جنگ / لعنت به تیر و تفنگ} بیچاره کودکان مظلوم این طفلکی‌ها که هنوز تصویر و تفسیری از جنگ ندارند... بجای بازی با اسباب‌بازی یا دیدن برنامه کودک باید بمب و موشک و خمپاره ببینند و جنگ‌بازی کنند! آخر چرا و به کدامین گناه؟ (( ای تشنگان قدرت ، جمع کنید بساط ظلمتان را )) این خط‌خطی‌ها، اشکی بود که از قلمم چکید... به امید نابودی جنگ و فقر
جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۰۱
درود استاد جانآدینه تان پرشکوه
 جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۶
سلام استاد جان اینکه هنوز شماره مجله به ۱۰ نرسیده اقدام به نشر ویژه نامه کردید ، متهورانه و قابل تحسین هست تضارب آراء هم اتفاق مبارکی بود . جمع تک صدایی ملال آور است . ممنونم به خاطر این همه وقت و انرژی که میگذارید و از دوستان دست اندکار هم سپاسگزارم زنده باشید
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||||||||||||
_zcpx.jpg)
_8v21.jpg)
_aqdx.jpg)
ارسال پیام خصوصی
مهرداد مانا
ابراهیم هداوند
محمد رضا خوشرو (مریخ)
فریباایازی روزبهانی 
داود تیموری 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
خدا قوت و بسیار دستمریزاد..
انگاری واقعنی انتقاد وارده..
راستش از دلم نمی‌اد انتقاد کنم.. با خودم میگم دختر همین که دست‌تنها.. بدون هیچ چشم داشتی.. همچین کار بزرگی می‌کنه.. خودش دنیا می‌ارزه..
خواستم بگم ما همه‌جوره مجله رو می‌پسندیم چون هر چی هست و نیست با عشق طراحی و تنظیم میشه..
برسیم به مجله..
روح جناب ابتهاج شاد..
نظر سیدهادی شعر در مورد ایشون باحال بود و خواندنی.. 👏👏👏فقط یه چیزکی بپرسیم از سیدهادی شعر.. پس منی که موسوقووو نمی‌دونم ول معطلم دیگععع..
حالا چه وارده دلمون کنیم..
ولی تمام سعی‌مون رو می‌کنیم اتصال ذهن و قلب
چاکریم..😎
و اما نظر استاد عزیزیان عزیز..
از صراحت کلام‌شان لذت بردم.. و بیگ لایکی نثار این نظر زیبا می‌کنیم..
شعر بااانو کوهواره خواهر مهربانم هم.. زیبا بود و همینطور نظر جناب حاجی‌پوری استاد مردمی..
شعر ناتاشا خااانوم هم قشنگ بود..
داستانک قاضی جذاب بود برام و حتما دنبال میکنم..
اشعاری که دوستان در صور خیال نوشته بودند یکی از یکی باحال‌تر بود.. تبریک میگم به همشون.. ذهن باز و خلاقی دارند..
شعر پدر مهربانم جناب انصاری هم که از همه عالی‌تر..
تقدیمی جناب آزادبخت هم زیبا بود..
جام زرین جهان‌بین هم که سنگ تمام این مجله بود..
دمتان گرم..
بقیع مجله هم زیبایی و جذابیت خاص خود را داشتند..
و تفسیر بااانو طالب‌زاده مهربان 👏👏👏
و شعر بسیار زیبای مذهب پدر بزرگوارم..👏👏
برای تمام زحماتی که می‌کشید سپاسگزاریم..
شاد.. سلامت و ثروتمند باشید