سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

تقویم روز

دوشنبه 3 مهر 1402
    12 ربيع الأول 1445
    • ميلاد حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله به روايت اهل سنت - آغاز هفتة وحدت
    Monday 25 Sep 2023

      پر نشاط ترین اشعار

      کانال تلگرام شعرناب

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      بنویس تا زنده بمانی ،هر که نوشت پادشاه می شود. فکری احمدی زاده(ملحق)

      دوشنبه ۳ مهر

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      ایران
      ارسال شده توسط

      زیبا خدادادی ارپناهی

      در تاریخ : سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱ ۰۸:۴۴
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۷ | نظرات : ۰

      امروز ایران تب دار است نه از این تب های شربتی،نه! تبش از غربتی است.. آن زمان ها من نبودم ولی میگن ایران قبلاً هم به این صورت تب کرده بود حتی تب دار تر... دیگه به این تب ها عادت کرده،ایرانی که بدونه پرستار از بستر بلند شده الآن که بزرگ شده دیگه نیازی به دکتر نخواهد داشت..این تب هم از سر می‌رود،دوباره بر پا می‌شود شور و خیال کودکی هرگز فراموش نمی‌شود.. ایران پرستار نداشت ولی پدر بسیار.. پدرانی برای فرزند تب دارشان جان دادند برای بیداری ایران آرام خوابیدند.. آن زمان من نبودم.. اما می‌دانم فرزند ایرانم،پدرانی بودند برای من و ایران جان را بر دست گرفتند و در جبهه با عشق  خاک کردند.. امروز پدر ایران نیست و ایران تب دار است ایران بچه نیست که دایه بخواهد..وظیفه منه فرزند هست که برای پر پا نگهداشتنش اعصا شوم ،خم شوم اگه نیاز بود خودم بر کُولش کنم..وظیفه منه فرزند است مراقبش باشم..ایران دایه نمی‌خواهد!
      «به امید حال خوب برای ایران»
      #هفته دفاع مقدس
      زیبا خدادادی آرپناهی

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۴۹۹ در تاریخ سه شنبه ۵ مهر ۱۴۰۱ ۰۸:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      جواد کاظمی نیک

      تابهشت را نزدیکی است جهنم را فراموش نکنید
      احسان فلاح رمضانی

      من آدمی به جمالت نه دیدم و نه شنیدم ااا اگر گلی به حقیقت عجین آب حیاتی ااا شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد ااا و قد تفتّش عین الحیوه فی الظلمات ااا فکم تمرّر عیشی و انت حامل شهد ااا جواب تلخ بدیع است از آن دهان نباتی ااا نه پنج روزه عمر است عشق روی تو ما را ااا وجدت رائحه الود ان شممت رفاتی ااا وصفت کل ملیح کما یحب و یرضی ااا محامد تو چه گویم که ماورای صفاتی ااا اخاف منک و ارجو و استغیث و ادنو ااا که هم کمند بلایی و هم کلید نجاتی ااا ز چشم دوست فتادم به کامه دل دشمن ااا احبتی هجرونی کما تشا عداتی ااا فراقنامه سعدی عجب که در تو نگیرد ااا و ان شکوت الی الطیر نحن فی الوکنات
      ساسان نجفی

      می سپارم دل خویش به درگاه حضرت عشق آرام جانم
      محمد حسنی

      یا رحمن یا رحیم ااا اسم اعظم پیش ما باشد قدیم یعنی بسم الله الرحمن الرحیم
      منیژه قشقایی

      تو را سپاس ای مهربانترین مهربانان درهرنفس با هرنفس و برای هرنفس درود برنابیان عزیز امروزتان لبریز از عشق ونور و زیبایی الهیییییی

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0