سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      امیرهوشنگ گراوند شاعر و منتقد لرستانی
      ارسال شده توسط

      لیلا طیبی (رها)

      در تاریخ : دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۲۴
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۸۴ | نظرات : ۰

      استاد "امیر هوشنگ گراوند"، شاعر، نویسنده و  منتقد ادبی لرستانی، زاده‌ی ۲۹ مرداد ماه سال ۱۳۴۶ خورشیدی، در دهستان "اشتره گل گل" کوهدشت و هم‌اکنون ساکن آنجاست.
      پدر و مادرش کشاورز است و تنها تا پایه‌ی دوم راهنمایی فرصت و امکان تحصیل داشت. گراوند علت ترک تحصیل‌اش را چنین بیان می‌کند: در سال ۱۳۵۹ از بد یک حادثه و آسیب دیدگی و ضایعه‌ی نخاعی و پیامد آن هفتاد درصد بدنم دچار معلولیت جسمی / حرکتی شد و سی درصد بقیه‌ام دچار تخیل. 
      ایشان از جمله راه يافته‌گان يه دومين جايزه شعر ادبيات پيشرو ايران آوانگارد و  تجليل شده به عنوان شاعر و منتقد در ششمين دوره جايزه ادبيات مستقل فارسى (ليراو) هستند.
      کتاب طرح مجموعه اشعار ایشان است که در سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات افلاک چاپ و منتشر شد.
      مجموعه شعر دیگر ایشان با عنوان "كسى روى صورت امير دال‌ها خط مى‌اندازد" برگزيده كتاب نخستين جشن شعر هرمز است.
       
      ▪نمونه‌ی شعر:
      (۱)
      همانطور که از زمان و از مکان
      از کوره در می‌رود و
      گیس لیلی‌اش را می‌بُرّد امّا 
      گیس لیل به دورش، پیچان
      نهارش را نچشیده
      میم خود را می‌خورد و
      جنون‌اش، ته مانده‌ی سفره‌ی دل،
      مانده‌ای از عهد آدم
      که زد و شکست عهدنامه را
      ـ دل خدایش را
      آن که حوایش داشت 
      نامه‌اش طولانی‌ست 
      طول‌اش که به عرض این و آن
                     می‌رسد:
      واه           این که خود دیوانه‌اش است که!
      از هفت دولت…
      طاغی می‌شود
      می‌زند به کوه            به کوه نمی‌رسد 
      گل می‌کند سر کوه
      و دسته گل است که به دیدارش می‌رود
      آن سوی دیوانگی 
      سوی شکستن تیک تیک دیواری که 
      رشته‌ی افکار را تیک می‌زند 
      ـ شکستن پایه‌ی ساعت 
      ـ شکستن خط سیر خود
      تا فرارَوی از مرز
      و سردرآوردن از خارج:
      واه                این همان کله سیاه‌ست!
      بالاتر از سیاهی            پرچم‌اش
      بر بام باد
      و در بازی کلاغ پَر 
      برق از کله‌اش می‌پرّد و
      همه جا تاریک!
      درک تاریکی           روشنائی وآزادی‌ست:
      مجالی برای بالا رفتن از دیوارِ «حیات» همسایه!…

      (۲)
      دار
      بر دار
      یکی قالی می‌بافد 
      یکی، حلقه و طناب
      یکی… چو من 
      بی‌دار و قالی و حلقه 
      تار و پود گسسته‌ام را
      بر بالای بلندت به دار کشیده‌ام
      چنگ می‌زنم 
      شانه می‌کشم 
      نقش می‌ریزم
      گره می‌زنم 
      می‌بافم:
      مویت را
      که وجودم همه 
      به تارئی از آن
      بند است!.

      (۳)
      نمی‌بينم 
      احساس می‌كنم: ماشينی از پيش  
      آذين بسته، خنده 
      ماشينی از پس 
      آذين بسته، گريه 
      و مسافر 
      زير بار آمد – رفتی 
      چنين سنگين 
      چنان در هم 
      تلخ خند بر لب 
      مانده است 
      بر گذرگاه تاريك 
      سرگردان.

      (۴)
      با نیمه‌ای از حس 
      با نیمه‌ای از لمس 
      تجربه می‌کنم 
      تمام قد 
      مرگ و زندگی را…

      (۵)
      با جوهری از اشک 
      و کلکی از ترکه 
      ورق می‌خورد مشق امشب.

      (۶)
      لب‌های پرتگاه لبخند می‌زند 
      لب‌های تو زهرخند 
      می‌روم تا بر لب پرتگاه
      بوسه‌ای نشانم.

      (۷)
      نمی‌خورم هیچ 
      و سرشارم از اشیاع؛
      عشقه یک عشق 
      بر دل و رودم
      چنگ انداخته.

      (۸)
      قامت استقامت کوه
      فراز که رفت سوی اوج
      فرود فرود چتربازان برف را به خود می‌خواند.
       
      گردآوری و نگارش:
      #لیلا_طیبی (رها) 

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۱۸۷ در تاریخ دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۲۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

      جلال شهنازی(ارمیا(

      ،

      امين آزادبخت

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1