"اومبرتو اکابال" شاعر سرخ پوست گواتمالایی است، که او را در عرصهی ادبیات گواتمالا مهمترین حادثهی ادبی میدانند.
او مهمترین جایزه ادبی گواتمالا که به نام "میگل آنخل استوریاس" است را رد میکند و میگوید: اصلن برایم افتخار آمیز نیست جایزهای را ببرم که نام شخصی را برخود دارد که به ملتم اهانت کرده است.
▪نمونه شعر:
(۱)
در زمان ولادتم
اشکی چکاندند در چشمانم
تا
دیدگانم
به گنجایش رنج ملتم باشد...
(۲)
در کلیسا
هیچ به گوش نمیرسد
جز صدای درخت
که اکنون صندلی شده است.
(۳)
سایه،
شبی کوچک است
زیر پای درخت.
(۴)
برگها
صدا را رنگ آمیزی میکنند
برای همین
آواز گنجشکها
سبز است.
(۵)
سنگ
لال نیست
فقط ساکت است.
(۶)
منتظرم بود!
آن گوشه
روی سنگی
نشسته بود
نامت.
(۷)
از امروز فاصله آغاز میشود
فردا نوبت اشک است
و آه و نام
بعد از آن
آه و نام
و بعد
فقط نام است
که میماند.
(۸)
همه میرقصیم
بر لبهی سکهها
فقیر به فقرش
میلغزد و
میافتد
دیگران، همه
میافتند
بر او.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
منابع
- شعر قرن بیستم امریکای لاتین به کوشش آیلن استاوانس
- مجلهی الکرمل، ولید السویرکی
و...