سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        جهنم +من
        ارسال شده توسط

        علی ناب

        در تاریخ : شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۵۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۰۷ | نظرات : ۰

        سهم من از روزگار
        درد وغم انتظار 
        سهم من از زندگی 
        شلاق و حبس انفرادی 
        روزگار با ما چها کرد روزگار 
        عمر ما را بس تباه کرد روزگار 
        خدایی که قبل از وجود من اگاه بود 
        مگر از گناه کار ی من اگاه نبود 
        خدایا خداوندا ای خدای مهربان و بزرگ تو که 
        قبل از اینکه مرا خلق کنی از اینده من اگاه بود ی
         برای چی من گناه کار را 
        خلق کردی تو که میدانستی من به هیچ وجه ادم خوبی نمیشوم 
        برای جهنم مرا خلق کردی ای خدای من تو که آگاه بودی 
        من گناه کار میشوم چرا مرا آفریدی جهنم پر کن میخواستی 
        ای بهترین بهترینها تو که میدانستی من چگونه گناه کار میشوم
        فدای بزرگواریت یا مرا خلق نمیکردی  یا کاری میکردی به گناه 
        الوده نشوم..ای خداوند متعال توکه خوب میدانی من چگونه گناه کار 
        شدم واقعا گناه من انقدر بزرگ بود که من یک نوجوان ساده بی آلایش 
        ۱۷ سال از بهترین دوران عمروجوانی خود را در زندان ودر زندانهای مختلف وسلولهای انفرادی بگذرد ایا واقعا گناه من انقدر بزرگ بود که 
        ۱۷ سال از بهترین دوران عمرم و تمام دوران جوانی من در زندانها 
        والوده شدن به انواع بیماری ها باشم ایا واقعا گناه من انقدر بزرگ بود 
        که من به حبس ابد وتحمل ۱۷سال از بهترین سالهای جوانی در زندان شوم
        آیا گناه من چه بود. ایا کسی را کشته بودم. ایا گاوصندوق کسی را خالی کرده بودم. ایا به ناموس کسی تجاوز کرده بودم .ایا با دختر کسی فرار کرده بودم. ایا زندگی کسی را اتش زده بود دم ایا بچه کوچکی را اغفال 
        کرده بودم. ایا اختلاص کرده بودم. گناه من چه بود که یک نوجوان ساده 
        راهی زندان شود وبعد از ۱۷سال تحمل بدترین مجازات ها به یک ادم 
        بد  عوضی  و شرور تبدیل شود ای خدای بزرگ بقربان وجودت ای خدای مهربان ایا واقعا گناه من انقدر بزرگ بود که ماه ها در سلول انفرادی 
        در سرمای زیر صفر و گرمای بالای ۴۸درجه تحمل نمایم واقعا احتیاج بود مرا خلق کنی والان چیزی از من باقی مانده بجز یک روح تکه تکه شده 
        ویک بدن پوسیده که روزانه باید حدود ۲۵ .۶ تا قرص بخورم که این زندگی الکی و خالی از روح را تحمل کنم تا مرگ به سراغم بیاید ایا 
        واقعا اعصابی برای من باقی مانده تا با کسی صحبت کنم حرف بزنم 
        آیا واقعا چیزی از وجود من باقی مانده ۱۷سال عمر یک انسان است 
        واقعا کسی تحمل دارد .خدایا چه گویم که تو خود اگاهی تا انتها 
        ایا واقعا احتیاج بود مرا خلق کنی فدای بزرگواریت تو که آگاه بودی قبل ازخلق من 
        من چکاره میشوم گناه کار میشوم بیگناه میشوم .پس چرا مرا آفریدی 
        مرا خلق کردی که در این دنیا اینهمه مجازات و بد بختی را تحمل کنم و هم آن دنیا در جهنم جایم باشد توکه خوب میدانی بهترین دوران عمرم در حسرت یک ساعت خواب آرام یک فنجان چای یک ساعت نشستن راحت 
        یک لیوان آب یک خواب  راحت یک ساعت آزادی که با خیال راحت بخندم گریه کنم شعر بنویسم نقاشی کنم در حسرت یک همصحبت خوب و بی
        ریا در حسرت یک ادم خوب برای درد و دل وووودر حسرت چه چیزای
        ساده و عادی ایا واقعا گناه من انقدر بزرگ بود که ۱۷ سال بیهوده و
        بیخود مجازات قانون الکی را تحمل کنم ایا واقعا گناه من انقدر بزرگ بود 
        نمیدانم کسی از کار خدا اگاه نیست بجز خودش این دنیای من جهنم ان دنیا هم جهنم واقعا احتیاج بود مرا خلق کنی فدای بزرگواریت ای خدا 
        چه گویم ای مهربان ترین مهربانان تو که سالها قبل از وجود من اگاه بودی
        برای چی مرا خلق کردی برای گناه برای جهنم اگر من و امثال مرا نمی افریدی بهتر نبود فدای دانییت شوم تو که خوب میدانستی من گناه کار میشوم آیا واقعا احتیاج بود مرا خلق کنی فدای بزرگواریت ای خدا 
        تو که قبل از وجود من اگاه بودی که من چکاره میشوم گناه کار میشوم بیگناه میشوم چرا مرا آفریدی ای خدای من خدای دانا وتوانای من 
        اگر امثال مرا نمی افریدی هم گناه کار نبود هم جهنم احتیاج نبود 
        نمیدانم کسی از کار خدا اگاه نیست بجز خودش این دنیای من جهنم ان دنیا هم جهنم واقعا احتیاج است، خلق امثال من 
        ای خدای بزرگ بقربان وجودت ای خدای مهربان تنها امید درماندگان 
        فقط یک نکته در مغز من مانده که 
        خدایی که قبل از وجود من اگاه بود 
        مگر از گناه کار ی من اگاه نبود 
        چرا پس برای چی مرا افرید 
        اگر امثال مرا نمی افریدی بهتر نبود 
        .......
        ای دوصد لعنت بر این دنیا ی زشت 
        ای دوصد لعنت بر انسوی بهشت 
         
        جهنم +من 
         
        علی ناب اراک 

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۸۵۳ در تاریخ شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۰ ۱۲:۵۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0