چهارشنبه ۲۸ آذر
نما و نمو سبک زلال
ارسال شده توسط فردوس اعظم در تاریخ : دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۴۴
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۶۱۵ | نظرات : ۱۲
|
|
از آن روزی، که شعر زلال به عالم ادبیات معاصر فارسی وارد شد، چند مدّت گذشت. سبک شعر زلال در عرصة ادبیات هواداران و پیروانش را پیدا کرد. امروز برملا است، که شاعران پارسی گو از ممالک ایران و افغانستان، تاجیکستان، آذاربایجان، عربستان و سایر دولتها در این سبک ایجاد میکنند.
همچنین باید خاطر نشان شد ، که ماجرای زلال هم در این فرصت به میان آمد و چنین بحث هایی نیز مطرح شد، که سبک شعر زلال درخور ادبیات معاصر نمی باشد و اگر قابل قبول هست، چیزی بیش از قالب نیست.
مطرح شدن سبک زلال درجهان ادبیات از جانب بیشتر محقّقان ایرانی مورد انتقاد شدید قرار گرفت. و یکی از مخالفان بر این سبک ، شاعر و منتقدها سیّد سیلمان پور ارومی بود، که ضمن یک نقد شدید سبک نوظهور زلال را در "سامانة شاعران پارسیزبان" قابل قبول ندانست و اندیشهها و قواعد بر این سبک اختصاص یافته را لغو کرد. این شاعر ایرانی ادّعا دارد، که حدوداً بیست و چند سال پیش این ابتکار توسط شاعری به نام محمّد فردین (1315-- 1389 هجری) در برخی انجمن¬های ادبی مطرح شده است، که گویا بعداً توضیح های خود را در کتابی با نام "آهنگ عشق پویا" منتشر ساخته است. محقّق ارومی این قالب را یک سبک جدید نپذیرفته، ادّعا دارد، قالبی را، که ابوالفضل دادا "زلال" نامیده است، محمّد فردین با نام "اهنگ" قبلاً سروده بود.
سیّد سیلمان پور تأکید بر آن دارد، که «هر قالب قدیمی یا جدید، که محتوای ضعیف و تکراری را در زبان ، ضعیف ارائه دهد، راه به جایی نمیبرد». کاملاً درست است. بدون در نظر گرفتن آن که در کدام قالب شعر(غزل، قصیده، رباعی، شعر سپید و نیمایی، همزمان زلال) ایجاد میشود،اگر محتوای غنی و زبان ناب و عالی نداشته باشد، هیچ گاه ره به دل خواننده نمییابد و درخور نیازهایش نیز نمیتواند باشد. آن بحثی، که در ابتدا پیرامون پذیرفته شدن و یا نشدن سبک تازه ادبیات شعر زلال به میان آمد، محقّقین را به دو گروه تقسیم کرد، این هم موافقان و مخالفان سبک جدید بودند. مخالفان ، سبک تازه شعر زلال معتقداً، که زلال در خوشبینانترین حالت ابتدا یک قالب است نه ایجاد یک سبک.
و امّا موافقان امید و باور بر آینده درخشان زلال دارند، این سبک نوقابل رشد ،توسعه و آموزش است. منجمله، بنیانگذار سبک جهانی "زلال" ابوالفضل دادا بر این انتقاد اصولی جناب سیّدسلیمانپور پاسخ داده ، و درستی و صحیحی این سبک را با استدلال های علمی به اثبات رسانداست ، دادا معتقد است که اگر در جهان سبک ادبی ارائه شود، که بیشتر از سه نفر (دانشمندان) عملاً از آن سبک حمایت کنند، پس آن سبک موفق است.
دادا قید میکند، که از ابتدا باید به چنین سبک جدید افتخار کرد و نباید با آن مخالفت کرد.
امروز تعداد زلال سرایان و شاعرانی که بر این سبک شعر مینویسند، در حال افزایش است و بتدریج زلال سرایان افغانی و ایرانی و تاجیک در حال ظهور کردنند. امروز در جهان بیش از 200 نفر با این سبک شعر میسرایند. ابوالفضل دادا بلویردی، مرزیه خدیر، یزدان صلاحی، مهد گوران عوریمی، طاهره (میت را) عرب، محمّدرسول باوندپور، الیریزا عظیمی، مسعود جعفرزاده، گیته تاجپخش، محمّد جهانگیری، سیّد میرتالیبی، بهزاد چهارتنگی، مرزیه اوجی، مهد یوسفینژاد (لولیوش)، حمید حمیدزاده (ایران)، سیّد مصطفی ساییس ، فخیم آرین، کریم حیدرزاده (سالک )، سیّدزاهیر موسّوی (افغانستان)، اعظم خجسته، بهروز ذبیحالله، ظفر صوفی فرغانی، عبدالواحد زیور، فردوس اعظم، اندر خراسانی، اکرام پولادی، فرزانة زرافشانی شاعرانی هستند، که سبک جدید را خوش پذیرفتند و با کمال هنروری زلال های ناب ایجاد میکنند.
پس، این دو سال به زلال چه داد؟ به موافقان و مخالفانش برای بودن و نبودنش ،این سبک شعری چه دلایلی به بار آورد؟
میخواهیم، این جا تنها به یک ادّعا تکیه کنیم و به این پرسش پاسخ بگوییم، که آیا سبک زلال میتواند محتوا و زبان ناب داشته باشد، یعنی خویش را از چنین گفته ها، که «هر قالب قدیمی یا جدید، که محتوای ضعیف و تکراری را در زبان ارائه دهد راه به جایی نمیبرد» دفاع کرد.
با جستجو در این مورد ، به اشعار زلال گویان ایران و افغانستان و تاجیکستان توجّه نمودیم.
اکثر اهل تحقیق بر این نظرند، که شعر نو از شعر سنّتی، که امروز در ادبیات معاصر چون سبک های معمولی شعری شناخته شده است، با ویژگی های زبانی، فکری و ادبی خویش تفاوت دارد. سبک زلال چه؟
موافقان و زلال سرایان خصایص کلّی سبک جدید «زلال» را بدین گونه میشناسند و چنین تعریف کردهاند: «شعریست، با طول وزن زینه به زینه، که به طور مساوی از کم شروع شده و در کم نیز به اتمام میرسد. این نوع شعر دارای 5 الی 11 سطر میباشد. از لحاظ وزن به طولانیترین سطر، که سطر میانه یا قلب شعر میباشد، «سطر مادر» و سطرهای اطراف آن را «سطرهای قرینه» میگویند. زلال دارای دو نوع (عروض و آزاد) است، که هر کدام برای خود اصول و تعریف های خاص دارند. به طور کلّی «زلال» را به چهار نوع تقسیم کردهاند، که : الف) زلال عروض قافیهدار، ب) زلال عروض بدون قافیه، ج) زلال آزاد، د) زلال پیوسته.
زلال شناسان تأکید بر آن دارند، که در هر چهار نوع فوق قانون کلّی زلال رعایت میشود، لیکن بین هم تفاوت دارند و این تفاوت ها را بدین گونه شرح دادهاند:
در زلال عروض قافیهدار، وزن با آهنگ موسیقی های روان عروضی پیش میرود و از قافیه به طوری حساب شده استفاده میشود. بدین ترتیب، که دو سطر اوّل و دو سطر آخر دارای قافیه و بقیة سطرها یکی درمیان دارای قافیه میباشند.
در زلال عروض بدون قافیه ، وزن با آهنگ موسیقی های روان عروض پیش میرود، امّا شاعر مقیّد به قافیه نیست، میتواند، یا اصلاً از قافیه استفاده نکند و یا در دو و سه سطر به عنوان آرای ادبی جهت زیبایی به کار ببرد.
در زلال آزاد از آهنگ روان عروضی برای سطرها استفاده نمیشود و مسلّماً ردیف و قافیه¬ایی هم درکار نیست.
در زلال پیوسته دو یا چند زلال پشت سر هم در یک مضمون نوشته میشوند. به عبارتی، اگر در موضوعی دو یا چند زلال در یک نوع تعریف شده را زیر هم قرار دهیم، آن را زلال پیوسته میگویند. در این هم تمام سطرهای قرینه و سطرهای مادر با جفت های همترازشان در یک وزن و آهنگ و یا در یک اندازة هجایی بوده، این خود سه نوع میباشد:
الف) زلال پیوستة عروض قافیهدار
ب) زلال پیوستة عروض بدون قافیه
ج) زلال پیوستة آزاد
این مهمترین ویژگی است، که باید شاعر زلالگو در ایجاد زلال رعایت بکند.
شاعران زلالگو تلاش دارند، که این سبک تازه در ادبیات معاصر اصالت واقعی شعر را به جا آورد. و پیروان این سبک شعری ناوابسته از بحثهای اهل نظر، در این سبک نو ایجاد میکنند و اکثراً زیبا هم ایجاد کردهاند. چنانچه، شاعر تاجیک بهروز ذبیحالله میگوید:
زلال را درود
خروش چشمة گلاب را درود
فروغ شیر عاشقان آفتاب را درود
کمال منی و فصاحت و بلاغت سخن توراست
به شیر شاعر زمانه، انقلاب را درود
زلال ساده، بینقاب را درود
زلال ناب را درود
جنبههای هنری و ویژگی های سبکی شعر زلال و برد و باخت هایش در طی دو سال اخیر در عرصة ادبیات پارسی توجّه ما را بیشتر به خود کشید.
آموزش ما نیز در گام مقدّماتی برای شناخت واقعی این سبک و جستجوی زیباییها و مهارت هنری شاعران بود.
دادا بیلوردی قید میکند، که شعری، که زلال باشد، از دور مشخّص است و معلوم میشود، که نه از سبک های کلاسّیک است و نه نو. این از آن است، که شیر زلال دارای نوشتار خاص، بیان و زبان خاص و دارای ریتم
موسیقی ایی خاص و منحصر به فرد میباشد. به ادّعای این شاعر ایرانی «آن چه زلال را از دیگر شعرهای معاصر جدا میکند، داشتن قالب بینظیر و قانونمند بودن آن است، و، حتّی بررسی قالبش از ساختار بیرونی و نظم نیز از دیگر شعرها فرق میکند. بنابراین شعر زلال نمیتواند زیرمجموعة سبک¬های دیگر قرار گیرد. و سبکی هست کامل و تعریف شده» (چشمة زلال)
پس شاعران زلال نویس از این سبکی، که زبان خاص و نوشتار ویژه را تقاضا دارد، چه گونه هنروری نمودهاند؟ در این پژوهش بیشتر دنبال همین پرسش بودیم، که « زلال در عرصة ادبیات امروز چه دستاوردی را در پی آورد و چه کاستی هایی داشت؟ »
امروزهای زلال های ابوالفضل دادا بیلوردی از نمونة بهترین این سبک تازه شناخته شده است. شاعر تازگو در زلال «غریب تر بجوش» چنین تصویرهای معنی دار با اندیشههای شاعرانه به قلم میکشد:
ستاره شو
به شعرم استعاره شو
کمی ز پردة کنایه دور باش
به یادم، ای دل شکسته، چون هزارپاره شو
گذار گوبتههای خرد به زیر ابروانت آبشارها
لبالب عاشقانه باش، از این خیال واژگون به اوج ها سواره شو
غریب تر بجوش، تا مذاب سنگ جوش را روانه کن
غریب تر بسوز، تا شب بشر شراره شو
و باز کن دهان سرد باغ را
برای لاله چاره شو
بهاره شو
در این زلال نخستین پدیدهای، که خواننده را متوجّه، میکند موسیقیّت کلام است، که در نتیجة رعایت قوانین سبکی ارائه شده است. همین موسیقیت خواننده را به سوی معنی شعر میکشد و به وسیلة شکل ظاهری خواننده به شکل ذهنی نوشتار توجّه میکند. آشنایی خوب با قوانین سبکی و موسیقیّت کلام، که شاعر با آن خوب مصلّح است، از انتخاب واژهها در زلال فوق روشن است. میتوان گفت، حرف «ش» زنجیرة پیوست کنندة موسیقیت این زلال است.
مسلّم است، که بدیعیت شعر، جنبه های هنری آن سبک بدیعی، قانون های ژانری، ریتم و آهنگ، نمادین سخن بدیعی است. تحقیق و بررسی جنبه های هنری شعر زلال کاوش های عمیق و دقیق را تقاضا دارد، زیرا اساس رشد و تکامل زلال با نیرومند شدن جنبه های هنری شعر توأم میباشد. ضمناً باید گفت، که برای آفرینش شعر تنها مضمون عالی کفایت نمیکند، هر چند اساس شعر معنی است، بیان زیبا و تاثیر محتوای شعر ضروری است. این ضرورت شعری، پیش از همه، تصویر خیال و زبان شعر است. البتّه، توجّه به بدیعیت شعر در ادبیاتشناسی معاصر بیسابقه نبود و این هنر از ادبیات چند هزارسال ما آب میخورد.
و سبک تازه ایجاد زلال نیز از این جنبه مستثنی نیست، زلال دادا بیلوردی این کاربرد هنری را گسترش داده، معنی بکر را در تصویر ناب گنجایش میدهد و میگوید: «گذار غبتههای خرد به زیر ابروانت آبشارها؛ لبالب عاشقانه باش، از این خیال واژگون به اوج ها سواره شو». به این وسیلة تصویر خواننده از گذار گوبتههای تصویر شاعر لبالب عاشقانه میشود، که هدفهای واقعی شاعر از ترنم این زلال در بهارانه نمودن اطرافیان است. ترکیب های، واقعاً شاعرانة «گذار گوبتههای خرد»، «به زیر ابروانت آبشارها»، «دهان سرد باغ»، «برای لاله چاره شو» در تأمین بدیعیت سروده سهم بارز دارند.
رعایت مشخّصات سبکی برای بیان محتوا و کاربرد هنرمندانه از وسایل تصویرساز صنعت های بدیعی خللی ایجاد نکرده است. یعنی محتوا در قفس قالب زندانی نیست، بلکه سازش زیبای شکل ذهنی و ظاهری سروده احساس میشود.
در زلالی دیگر، به عنوان «خاک را بچین» (زلال عروض پیوستة قافیهدار) دادا خیلی شاعرانه میگوید:
ای باغبان
برخیز از خواب گران
آب از گلوی نهر میریزد به چاه
رحمی برای غنچههای عاشق شیرینزبان
اینک تو بیل عشق را بر دست گیر
بازوی دل کن امتحان
برخیز، هان!
در این زلال علاوة بر آن که شاعر مشخّصات سبکی و ادبی را رعایت نموده است، به بررسی موضوع اجتماع میپردازد و خلاصههای خویش را شاعرانه بازگو میشود: «بازوی دل کن امتحان؛ برخیز، هان!» «بیل عشق»، «بازوی دل» تصویرهای تازه و نابند و تأمین گر شعر مدرن هستند.
ضمناً نقد زلال های زلالسرایان سه کشور همزبان ما را بر آن اندیشه نزدیک برد، که ادّعای بعضی از منقّدان «که در چنین نگاشتهها عمومی گویی، سخن ساده زیاد بوده، آنها زمان معیّن ندارند و شاعرانی، که دراین قالب شعر می گویند ، سخنورند و شاعر محسوب نمی شوند. البتّه زلال هایی که چندان درخور نیازهای خواننده و ادبیات نمی باشند نیز هست و شاعر در ایجاد زلال پابند قفس قوانین سبکی میگردد، امّا این دلیل نمیتواند بر حضور سبک زلال خط بطلان کشد، زیرا چگونگی آفرینش در سبک های گوناگون شعری به مهارت هنری شاعران علاقهمند است، نه به رعایت قانون مطرح شده. و همچنین ما نمیتوانیم به علّت خوب سروده نشدن چند زلال آموزشی ،
زلال های واقعاً شاعرانه و درخور ذوق اهل نظر را از مدّ نظر دور سازیم.
شاعر تاجیک اعظم خجسته از اوّلین نفرانی است، که پس از دادا بیلوردی به استقبال زلال گام نهاد. این شاعر تاجیک زیاد تلاش دارد، که در قالب زلال اندیش هایش را به تصویر هنرمندانه و شاعرانه به قلم دهد، تا زلال نیز رسالت شعر را به جا آورد. او میگوید:
شاعر شعر زلالم
حرفها و واژههایم شرح حالم
مصرع هایم آبشاران، هر هجا چون موج آب
بیت های زینه زینه هم وجودم هم زوال و هم کمالم
نیک بنگر، شعر من چون عکس دل یا قطره است
یعنی من دور از فضای قیل و قالم
پاسخ صدها سؤالم
اعظم خجسته کوشش دارد در اجرای رسالت واقعی سبک جدید باشد. او در شمار شاعرانی است، که توانسته در شعر زلالش حس و اندیشة شاعرانه را سازش زیبا و خوب دهد.
واقعاً، اگر متوجّه شویم شعر نوشتن در قالب زلال و نوع عروضی کار چندان آسان نیست و دید و نظر و استعداد جداگانه را تقاضا میکند، که:
گریهها خنده شدند
اشکها اختر رخشنده شدند
چین پیشانی اتو شد ز نسیم نگه ات
هرچی آژنگ به رخسار جبین بود، همه رنده شدند
آری، آری، ز قدم های تو در عالم عشق
آرزوهای دلم زنده شدند
مه تابنده شدند
در زلال مذکور اندیشة معمول با دید مدرنی آمیزش یافته، شاعر تصویرهای ناب را ایجاد میکند. واقعاً، در ادبیات کلاسّیک و معاصر تصویر «گریهها خنده شدند» زیاد به چشم میخورد، امّا اعظم خجسته در کارگاه خیال این تصویر را جلای مدرنی بخشیده، ادا متن میگوید: «چین پیشانی اتو شد ز نسیم نگهت//هرچی آژنگ به رخسار جبین بود، همه رنده شدند» و آن گونه تخیّل و آفرینش تصویر بشارت از دید نو شاعر است. این دو مصرع، را مصرع کلیدی تصویر در زلال مذکور لازم است شناخت. محور تصویر زلال ،اندیشة تازه در مصرع های «چین پیشانی اتو شد ز نسیم نگهت//هرچی آژنگ به رخسار جبین بود، همه رنده شدند» گنجایش یافته است.
شعریّت شعر، یعنی، سازش حس و اندیشه، پیش از همه برد این زلال است. قید گردیدکه چگونگی جنبه های هنری شعر پیش از همه به اقتدار هنری هر شاعر سخت مربوط است. و زلال زیر با نام «قند میخواهم» از همین دید و جهان هنری شاعر بازگو است:
لبت کو؟ قند میخواهم
غمینم، نازنین، لبخند میخواهم
زبانت را مکن چون برگ استهزا عروسک وار
که من بهر تماس با قلب تو سیم کارت هوشمند میخواهم
مزن قیچی به گیسویت، که گر جبر تو بالا شد
برای کُشتن خود بند میخواهم
و با پیوند میخواهم
این زلال با آن که همة خسیسههای سبکی را رعایت میکند، برخورد ویژهای از هنر نگارندگی شاعر و دید مدرنی او گرفته شده است. صوت و شعر سرودة مذکور نیز ذهن خواننده را نوازش میکند. شکل ظاهری و ذهنی محتوا پیوست زیبا یافته است. سطر مادر نیز از تصویر مدرن سیراب است. «که من بهر تماس با قلب تو سیم کارت هوشمند میخواهم». « سیم کارت هوشمند» معمولترین سیم کارتی است، که در ایران مورد استفاده قرار دارد. و پیداست، که سیم کارت را جامعه برای تماس استفاده میکند و همین فناوری زمان را شاعر معاصر به تصویر زلال خویش میکشد و میگوید «بهر تماس با قلب تو سیم کارت هوشمند میخواهم». این تصویر محتوای شعر را مؤثر جلوه داده است.
همینگونه تصویر جالب و در ذهن ماندنی در زلال «ارتش قلب» شاعر ایرانی محمّدرسول باوندپور خواننده را با جاذبه تصویریاش جلب میکند:
تا که شدم مست تو
جام محبّت زدم از دست تو
شمس خجل گشت و پریشان و نگاهت نمود
ماهی و بس مفتخیرم، گر بشوم چاکر دربست تو
دیدمت و ارتش قلبم، عجبا، گشته به تسخیر دو پلک کبود
جبهة عشق آمدهام، تا که کنم بود و نبودم به فدای همة هست تو
دلکشی و مهوشی و باغچة نیشکر اندر دهنت بر سجود
کُشته شدم با خم ابروی گهی فوق و گهی پشت تو
لعل یمن طلعتش از گوهر رویت ربود
ترکش جادو رود از شصت تو
باعث پیوست تو
تصاویر دلپذیر این زلال، بیمحابا میتوانند، از توانمندی سبک جدید دفاع کنند. اگر به این زلال توجّه کنیم، به این باور می رسیم، که به آیندة نیک این سبک حدس زنیم. فقط همین مصرع «دلکشی و مهوشی و باغچة نیشکر اندر دهنت بر سجود» میتواند بازگو پهنا و امکانات هنروری در این قوانین تازة شعری باشد.
یکی از زلالهای جناب مهدی یوسفینژاد (لولیوش) به نام "شاعرم کردی" نیز نمونة شیرین ترین زلال است:
فضای ذهن آشوب است
نگاه منتظر به جاده مصلوب است
ترک نشسته است بر ستون صبر من بانو
چه فکر کردهای، که صبر ایوب است؟
برس، که بودنت خوب است
غزل غزل دعا کردم
زلال شیر نذر لحظهها کردم
سپید تا سپیده رخ به رخ دخیل شد بر ماه
ببین کبوترا نوش چهها کردم
به شیر اقتدا کردم
این زلال در ساختار هیجگونه مشکلی ندارد، در ریتم یکنواخت و دلنشین ایجاد شده، محتوایش نیز شایستة تقدیر است. اگر تنها بر سطور مادر نظر دوزیم از دید و هنر و استعداد شاعر آگاه خواهیم شد: «ترک نشسته است بر ستون صبر من بانو»، «سپید تا سپیده رخ به رخ دهیل شد بر ما». گفته میشود، که مفهوم در سطور مادری زلال به اوج خود میرسد. سطور مادری زلال مذکور با تصاویر ادبی پیرای کمنظیر یافته است. ترکیب "گام چشم" یک استعارة زلال است و مدرن و شاعرانه است، «نگاه منتظر»، «غزل غزل دعا کردم»، «کبوترا نوش»، «اقتدا بر شعر»، «به قفس نشستن هوس»، «درون آسمان شعر» از ترکیبهایی هستند، که زلال شاعر را به اصالت شعر پیوند میزند.
همین گونه تصویر عالی را، که در رشد شعر معاصر ادبیات فارسی تأثیرگذار بوده میتواند، به دلیل زیاد پشت سرهم میتوان چید، امّا با آوردن چند مصرع ها اکتفا میکنیم:«الا دهقان بیا، بر دشت و صحرا، تا ز دست خاک زر گیریم؛ زمستان رفت و گرما چشم سرمست درختان را دوباره میکُشاید، آه» (فهیم آرین، شاعر افغان)، «فرصتی ده، تا که با یک بوسه از نو نو شوم»، «با شکوه یک هماغوش سزاوارم نما» (یزدان صالحی، شاعر ایرانی)، «امان از این دل سنگت، که بیمهر است و بیاتش»، «چو اسپندم، که در آتش فتادستم» (بهزاد چهارتنگی)، «رخ را عیان کی میکنی، بیپرده گو پوسیده جان؛ کی؟ یوسفا گشتی زن در مصر جان» (محمّد جهانگیری، شاعر ایرانی)، «منم تا شب به جشنی در رخت مستانه خوش بودم و گریاندیده خندیدم» (محمّدرسول باوندپور، شاعر ایرانی)، «تو میچرخی و تنهایی، ز باغ دامنت گلها به فرش خانه میپاشد»، «کلام عاشقانه را، نگاه شاعرانه را، صدای چون ترانه را؛ تجسم و طراوتی ز باغ استخاره آمدی، سلام»، «و از طنین او پیالة وجود من پُر از شراب»، «سالن یادهای من؛ از قاب عکس عشق سبز تو پُر است» (اعظم خجسته، شاعر تاجیک). این سلسله مصرع های ناب با کثرت حضورشان سبک زلال را جان و روان بخشیدهاند.
واقعاً، استعاره و تصویر بکر را به آسانی و با کمال هنروری میتوان در سبک زلال غنجانید، به همین دلایل زلال از آیندة این سبک جدید بشارت میدهد.
آموزش این سبک ما را به نتایجی نزدیک برد، که درونمای زلال از مضامین زیرین شکل دریافته است:
ا) عرفان و عشق خدا
ب) عشق، محبّت زمینی و سرچشمة زیباییها
و) اجتماع و حوادث روزگار
گ) تصاویر زیباییهای طبیعت
د) برخورد انسان با جهان
نکتة مهمی، که هنگام تحقیق چنین اشعار روشن گشت، آن است، که شعرا در بیان مضمون و محتوا اساساً به دو طرز بیان تکیه نمودهاند.
اوّلاً : برای انعکاس موضوع از بیان آشکارا و عریان اندیشه استفاده میشود.
دوّم : موردهایی نیز زیادند، که شعرا برای انعکاس موضوع از بیان سمبولی مدد جستهاند. هر دو طرز بیان موضوع و محتوا دارای خسایس خویش میباشند.
زلال در بازتاب حوادث و برای افادة مشخّص دردهای جامعه بیشتر از بیان سمبولی سود جسته است و محتوا با دید شاعرانة جدید و بدیعیت عالی پیشکش خواننده گشته است.
امّا ضمناً باید گفت، که باید حمایت کنندگان برای پایداری زلال ودر چنین موقعیت به عنوان تأثیرگذاران و بنیادگذاران سبک زلال تلاشی بیشتری داشته باشند، با ایجاد هنرمندانة چنین اشعار عرصة ادبیات امروز ما را با زلال های پرمعنا، که ساختارشان از تصاویر ناب و دلنشین شاداب است، گوهر بار کنند. یعنی، میتوان نتیجهگیری کرد با این وجود که سبک تازه ایجاد شده در این دو سال اخیر با مخالفت زیاد رو به رو شد، امروزه از طرف خوانندگان چون یک پدیدة تازة ادبی بیشتر پذیرفته میشود.
در نظرسنجی، که اخیراً در یکی از شبکههای اینترنتی صورت گرفت با این سؤال، که "ایا شما از سبک جدید "زلال" استقبال میکنید؟" تعداد اعظمی از خوانندگان و هواداران ادب و فرهنگ از این سبک به عنوان قالبی زنده و جدید یاد کرده و آن را اعتراف کردهاند.
در این نظرسنجی قریب 100 نفر شرکت نمود.
تعدادی از این نظردهندگان آشنایی و شناخت شان از زلال را توسط خواندن زلال های روان شاعر تاجیک اعظم خجسته میدانند.
همچنین لازم به ذکر است، که امروز در شبکههای مختلف اینترنتی صفحه های ویژة زلال عمل میکنند، که در آن پیرامون قواعد و قانون این سبک حرف میزنند. صفحه "شعر زلال"، که در صفحه face book موجود است، تعداد زیادی از زلالسرایان و هوادارانشان را گرد هم آورده و زلال ها و دیدگاههای ایشان را درج میکند.
این همه محبوبیت دلیل بر رواج و رونق و گسترش جغرافیایی این سبک جدید است.
پس در حال حاضر سبک زلال با گام های استوار در عرصة ادبیات برای فردای خویش راهی باز میکند و راهش سپید باد!
منابع:
اعظم ،خجسته. «چشمة زلال»، مشهد.-111 ص.
. اکبرزاد، یوسف. تحقیق شعر از دیدگاه نو. مقالهها.-دوشنبه:دیب، 2004.-198 ص.
. موحّد، ز. شعر و شناخت.-تهران: مروارید، 1377.-292 ص.
. شمیسا، سیروس. سبکشناسی شعر.-تهران، 1380.
.
.
.
.
ثریا حکیم آوا،
فردوس اعظم.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۱۷۷ در تاریخ دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۱ ۱۱:۴۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.