پنجشنبه ۶ دی
پدر
ارسال شده توسط آذر مهتدی در تاریخ : يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۲۰
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۴۹ | نظرات : ۲۵
|
|
پدرم استعدادی بود که حرام شد. کسی کشفش نکرد نقاش بود بی قلم مو و رنگ شاعر بود بی کاغذ و قلم ادیب بود بی دفتر و کتاب....
پدرم را کسی کشف نکرد
هنرمندی بود شاد... غمگین... دلتنگ...
از عالم و آدم آزاد
حقش روزمرگی نبود
پس بیشتر روزها را چشم می بست
تاب معمولی بودن نداشت
افسردگی نه شاخ دارد نه دم
به عالم رویا پناه می برد
من نیز فرزند خلفش شدم
با آن که خلاف نظرش
خط خطی هایم را با عشق می خواند
رنگهای درهم و نقش های
نقش بسته دفترم را
با ذوقی وصف ناشدنی زیبا می دید
او در کنارم بود و من ندیدمش
پدری مگر غیر از این است
دست حمایت را در نگاهش دیدم
صدای تحسینش را از برق چشمانش
پدر سالهاست که از دیارمان کوچ کرده
و به رویاهای دست نیافتنی اش
شاید دست یافته
دلتنگی
از دلم دست برنمی دارد
پدر....
28شهریور1400
آذر.م
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۱۶۱۱ در تاریخ يکشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۰ ۱۳:۲۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
درود بر شما سپاس از مهرتان روح رفتگانتان شا | |
|
درود بر شما مهربانو سپاس از شعر زیبایتان حضور سبزتان روح رفتگان شاد | |
|
درود آلادای عزیز سپاس از حضورسبزت به مهر خواندی | |
|
درود بر شما مهربانوفروغ عزیز بسیار لطف کردی با قلم رنجه ات از غمم کاستی زیبا خواندی شرمنده که غمگین شدید در پناه خدا | |
|
درود بر شما بهاره بانو جان بسیار سپاس از مهر حضورت زیبا خواندی | |
|
درود بر شما سپاس از مهر نگاهت خدا رفتگانتون و بیامرزه | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
روح پدر عزیزتان شاد و یادشان گرامی
برایشان بامعنی قرآن بخوانید و زیارت عاشورا
در رحمت واسعه ی الهی قراریاب