سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        منوچهر رضایی
        ارسال شده توسط

        لیلا طیبی (رها)

        در تاریخ : شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۹۹ | نظرات : ۰

        منوچهر رضایی
        منوچهر رضایی، در ۲۱ مهر ماه سال ۱۳۱۹ خورشیدی در محله سرخواجه شهر گرگان زاده شد. پدرش، علی، و مادرش، رقیه سعادت، نام داشتند.
        پس از طی دوره متوسطه تحصیل در دبیرستان فخرالدین اسعد گرگانی، در دانشسرای مقدماتی، دوره آموزش معلمی را به اتمام رساند و در روستای "قرق" به شغل معلمی مشغول شد. بعدها به شهر گرگان انتقال یافت.
        "پرویز رضایی"، نقاش، مترجم و دبیر سرشناس گرگانی برادر بزرگ او و "اسماعیل رضایی"، شاعر و فعال فرهنگی گرگان، متخلص به "روستایی" که در تیر ماه سال ۱۳۹۵ خورشیدی درگذشت؛ برادر کوچکتر اوست.
        منوچهر رضایی از پیشگامان شعر نو نیمایی در گرگان بود که از فعال‌ترین و شاخص‌ترین چهره‌های شعر معاصر گرگان در دهه‌های ۳۰ تا ۵۰ به شمار می‌رفت.
        مضمون اشعارش اکثرا اجتماعی-سیاسی بود که در نشریات مشهور سراسری وقت از جمله خوشه و فردوسی بچاپ رسیدند.
        او با "نرگس علیمی" ازدواج کرد که حاصل ازدواج آنها دختری به نام "ریحانه"، شد.
        سرانجام منوچهر رضایی پس از معالجه سرطان حنجره در بیمارستان فلسفی گرگان، چند ماهی در کما به‌سر برد و نهایتا در ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۵، درگذشت. آرامگاه وی در جانب شرقی آرامستان امام‌زاده عبدالله گرگان، حوالی غسالخانه قرار دارد.
        - نمونه شعر:
        (۱)
        یک نگاه اگر در صلابت گلوله‌ای باشد
        قلب من هدفی‌ست،
        یک دست اگر در لطافت شکوفه‌ای باشد
        تن من باغیست.
        بیا عزیزم!
        در صلابت گلوله
                  و لطافت شکوفه
                             آماج هم شویم.
        (۲)
        اينك
        بلند سبز صنوبر را
        بنگر كه باغ
        تا دل ديوار برده است
        با سينه‌سرخ كوچك تنها
        نگفته‌ايم
        آن راز سر به مهر كه دلدار گفته است.
         
        جمع‌آوری و نگارش:
        #لیلا_طیبی (رها)
        ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
        برگرفته از جستاری به قلم علی بایزیدی و عبدالرحمن فرقانی‌فر منتشر شده در کانال تلگرامی:
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۴۳۷ در تاریخ شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6