سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        قصه لوطی و بازرگان(دو)
        ارسال شده توسط

        حسن نوروزنیا

        در تاریخ : دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ ۰۴:۲۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۹۰ | نظرات : ۲

        قصه لوطی و بازرگان(دو)


        گفت می‌شاید که من در اشتیاق
        جان دهم اینجا بمیرم در فراق
        این روا باشد که من تحریم سخت
        گه شما بر دنس گاهی مست مست

        این چنین باشد وفای دوستان
        من درین حبس و شما در گلستان
        یاد آرید ای مهان زین حال زار
        یک صبوحی درمیان مرغزار

        یاد یاران یار را میمون بود
        خاصه کان لیلی و این مجنون بود
        ای رفیقان با تن  موزون خود
        من قدحها می‌خورم پر خون خود

        یک قدح می‌نوش کن بر یاد من
        گر نمی‌خواهی که بدهی داد من
        یا بیاد این فتادهٔ خاک‌ بیز
        چونک خوردی جرعه‌ای بر خاک ریز

        ای عجب آن عهد و آن سوگند کو
        وعده‌های آن لب چون قند کو
        گر فراق بنده از آزادگیست
        چون تو با من می کنی از بندگیست

         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۵۱۱ در تاریخ دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ ۰۴:۲۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۰۹
        این روا باشد که من در بند سخت
        گه شما بر سبزه گاهی بر درخت
        این روا باشد که من ار اشتیاق
        جان دهم اینجا بمیرم از فراق
        نام شاعر چه بود؟؟؟؟؟؟
        حسن نوروزنیا
        دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۲۱
        این شعر برگرفته شده از قصه طوطی وبازرگان مثنوی مولانا بوده است
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2