سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 آذر 1403
    5 جمادى الثانية 1446
      Thursday 5 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱۵ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        من و نوشتن
        ارسال شده توسط

        ژینا

        در تاریخ : جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۰۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۵۶ | نظرات : ۸

        از کدامین درد بگویم؟! وجودم، شرحه شرحه  از دردهای بی‌شمار است. به هر جا که قدم می‌گذارم، پاهایم به طور مهیبی فلج می‌شوند، می‌لنگم و واژگون می‌شوم. قلبم، سراسر تیر می‌کشد، انگار خنجری در آن فرو می‌رود و جالب اینجاست که من هنوز زنده‌ام؛ برای درد کشیدن، اشک ریختن و هزاران بار مُردن. نوشته‌هایم، بویِ مرگ می‌دهند، به مانند این مفهومِ خون‌آلود شده‌اند،  وقتی دست از نوشتن برمی‌دارم،  از انگشتانم خون جاری می‌شود،  قلم نوشتنم گریه می‌کند؛  و من به تکرار نامعقول جمله‌ها در ذهنم می‌اندیشم که تکاپویی خستگی ناپذیر دارند. نزدیکی های صبح،  خمار از نوشتن، بی‌هوش می‌شوم  و رویای زیستن با واژه‌ها را می‌بینم. دوست دارم بمیرم،  خیلی زود و به آرامی،  طوری‌که هیچ کس نفهمد؛  نه زمین، نه زمان و نه دیگران.  قطرهٔ اشک آسمان شوم  و در روح اقیانوس فرو بروم...

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۲۳۰ در تاریخ جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۰۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        یدالله عوضپور    آصف
        جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
        درود بانوی گرامی
        حتما شنیده اید که گفته اند
        هرکه بامش بیش، برفش بیشتر.
        کاه را در کاهدان می ریزند
        عقل را در کاسۀ مغز دار
        درد را در دلهای بیدار..
        این موهبتی ست که میتوانی معدن درد باشی
        خوش باش که کاهدان نیستی.
        پایا باشید و پویا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ژینا
        ژینا
        شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۰۲
        سپاسِ فراوان، واژه‌های شما، یک به یک رنگِ امید داره، ژینا کوچولو براتون آرزوی بهترین ها رو داره 💞💞💞
        ارسال پاسخ
        پرستو پورقربان (آنه)
        جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۲۱
        درود خندانک

        درد را زیستن، خون را گریستن
        و آشیانه در موج طوفان کاشتن،روزمرگی های ماست!
        آمده ایم رنج را بچشیم و نشاط پیشه کنیم!
        غم سر بکشیم و شادی فریاد کنیم !
        تلخ باشد و شیرین بمانیم ...


        اما

        همچنان زیباست زندگی
        به قداست لحظات بی تکرار سوگند؛
        میتوان به زمزمه ای در گوش یار قانع بود
        به دست نوازشی بر سر کودک
        به رهایی پروانه ای از پیله
        به نفس هایی که همه باهم در یک هوا باز دم می کنیم !
        قشنگ نیست؟
        تولد و مرگ هزارباره ی درختان به دست چرخش فلک؟
        یا تپش های به شمار نیامدنی قلب های زنده؟
        و کلک های بی حساب و کتاب سرنوشت؟
        نمیدانم شاید کافی نباشد
        شاید هم
        اما
        زندگی را زندگی باید کرد... خندانک
        ژینا
        ژینا
        شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۰۴
        آنه جان، حتما زندگی را زندگی خواهم کرد 😉😉😉
        ارسال پاسخ
        نسرین علی وردی زاده
        جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۳۸
        بانو ژینای عزیز امیدوادم همواره پابرجا باشید
        قلمتان جاوید باد🌹🌺
        ژینا
        ژینا
        شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۰۰
        سپاس از شما بانو نسرین گرامی 😍😍😍
        ارسال پاسخ
        مرغ آمین
        جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        درودها
        چقدر شاهکارید شما
        چه عکس پروفایل زیبایی خندانک
        چه نوشته ی منحصر به فردی به گمانم در شهر رویاها آلونکی از شکوفه های ارغوان دارید خندانک خندانک خندانک خندانک
        منم خیلی خستم😔
        ولی میگن آدم وقتی ته خط میرسه باید نقطه بزاره بیاد سر خط



        دوست دارم بمیرم، خیلی زود و به آرامی، طوری‌که هیچ کس نفهمد؛ نه زمین، نه زمان و نه دیگران. قطرهٔ اشک آسمان شوم و در روح اقیانوس فرو بروم...👌👌👌👌👌👌
        ژینا
        ژینا
        شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۵۸
        ممنون، باعث می‌شید احساس کنم هنوز نوشته‌هام قشنگن، واقعا سپاسگزارم؛ با تک تک ذرات وجودم خوشحالم از خوندن نظرتون 💞💞💞
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1