يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ مجموعه اشعار پریسکه شاعر سعید فلاحی
|
|
زیباترین سمفونی دنیاست!
خنده های تو
کنسرت لبهایت
مدام باد!
|
|
|
|
|
نوستالوژی غمگینی ست
رفتن تو
فوران دلتنگی
در اضطراب شهری سیمانی
|
|
|
|
|
زخم بسیار
بر تن این کوچه، نشسته!
مرهم قدم های تو را
می خواهد.
|
|
|
|
|
در شب های نبودنت
هیچ ماهی
روشن نمی کند
کوچه های تاریک خیالم را
|
|
|
|
|
پر از عنکبوت هایی است
خیالم
تار می تنند
تنهایی بی پایان را
|
|
|
|
|
باد و طوفان غمت
ابر چشمان مرا باران کرد
ای که از نم نم یادت
باغ دلم سرسبز است.
|
|
|
|
|
تو روح القدوس عمر منی،
به نگاهت
مریم دلم را
آبستن می کنی!.
|
|
|
|
|
خورشید چکاره است!
آنجا که تو نباشی
تاریکترین
نقطه ی دنیاست.
|
|
|
|
|
و هیچ پرنده ای
لا به لای میله های قفس
به یاد نمی آورد
شکوهِ پرواز را...
|
|
|
|
|
لبخندت
بهار دارد
شکوفه ها می دهد دهانت،
و گیلاس لب هایت چیدنی!.
|
|
|
|
|
لحظه هایم
بی تو،
عجیب سرد است!
آتش دیدارت را بیفروز!
|
|
|
|
|
کوچه ای متروکم
پر از حس آمدنت...
|
|
|