يکشنبه ۵ اسفند
اشعار دفتر شعرِ پاییز شاعر مهناز حسینی(آناهید)
|
|
برای تو می نویسم مادر
برای تو
که در تلاوت مداوم واژه های شعر من
تکرار می شوی...
|
|
|
|
|
می خواهم چتری باشم
برای اشک هایت
زیر باران
تا اشک هایت
در هوای دلتنگی چشمانت
محو وصال باران
|
|
|
|
|
تو را آنگونه می خواهم
که خاک تشنه
باران را....
|
|
|
|
|
دلم را داده ای پیوند
با یک عشق شیدایی
که مجنون تر ز فرهاد است و
شیرین تر ز لیلی ...
|
|
|
|
|
روبرویم بنشین
نگاهت را به چشمانم بیاویز
می خواهم در عمق بی انتهای نگاهت
خود را پیدا کنم...
|
|
|
|
|
حرفهایت
آیه های ایمانند
که از ورای اندیشه ای بی تکرار
شکوه عشق را
به قلبهای بی باور
ارزانی می
|
|
|
|
|
بگذار میعادمان سحرگاهان باشد
در میان سکوت شب
و عطر شب بوها...
|
|
|
|
|
باران می بارد
گونه های زمین خیس است
از گریه ی آسمان
و هوا پر شده از
بوی خاک باران خورده..
|
|
|
|
|
برای تو امشب
غزلی سرودم
از جادوی سیاه چشمانت
و عطر نگاهت
در شب هایی دور
و رویاهایی نزدیک...
|
|
|
|
|
در گذرگاه چهل سالگی ام
ایستاده ام
چونان برگ بیمار پاییزی
در لحظات رقصان احتضار
چهل سالگی ام:
ب
|
|
|