يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ مشرق خیال شاعر نگار سید عباسی
|
|
وقتی فکر از ترس ،
حادثه؛
به کما می رود!
شهامت
معنا می شود!
هبوط می کند اندیشه،
در فرق حقیقت!
|
|
|
|
|
حقیقت
در نهان خفته است!
چندیست
دریچه کشف
به سمت نابودی
باز است!
جزر حقیقت
و مد جهل است!
|
|
|
|
|
فهم آدمی
در بن بست نگاهش
زندانیست!
قضاوت
از چشمانش
جاریست!
|
|
|
|
|
اتفاقها
درست زمان تمام خوش باوریهایت
میافتد!!!
وقتی ج
|
|
|
|
|
جنین اتفاق شکل گرفت!!
دفتر زندگی بازاست و شعر جاریست!!
غزل برای ترانه آواز میخواند!
طنین انتظار
|
|
|
|
|
حضور را تحریم کن!
تنهایی را معنا ببخش!
بگذار نقطه عطف اندیشه ات قوت بگیرد...
|
|
|
|
|
در فراسوی بعد کاذب زمان
راوی ناشناسی، آبستن حماقتی سن
|
|
|
|
|
ضریب همبستگی می تواند شکنجه پنهان سکوت ات را آشکار کند!!
سکوتی مملو از احتمال !!
|
|
|
|
|
نفس میکشم در هوای شرجی این شعر
همسفر با ایل درد!!
|
|
|
|
|
وقتی پاییز می آید تا راز درخت باغچه را بر ملا کند
وقتی مست میشوی در تلالو وحشی رنگش و.....
|
|
|
|
|
نطفه مهر تو به بار نشست...
|
|
|
|
|
منی که بازمانده
کودتاییست از جسمی که تحریم بود....
|
|
|