يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ گلی شاعر گلی
|
|
از باغ دلم عطر خدا می چینم در ناز نگاه تو صفا می چینم دستم اگر از زلف تو کوتاه بوَد
|
|
|
|
|
اشک هم امشب برایم ناز کرد درد تا قاف دلم پرواز کرد در میان هرزه های دلفریب باز
|
|
|
|
|
خانه ام خالی
بی آرمان
همچون همزیستی گربه و ماهی در حوض
|
|
|
|
|
سرودِ درد می خوانم سحرگاهان به یادِ باوری دیرین سقوط نفس میخواهم در این برزخ سرم بر شانه ی
|
|
|
|
|
چه کسی می داند رازِ گلسنگ ها را؟ فکرِ سرماست یا درد؟ خوابِ گلبرگ هامان؟ چه کسی می داند
|
|
|
|
|
خانه ای داشته ام روزگاران غریب که در آن آگاهی می تراوید ز سنگ.. عشق را در بیابانِ جنو
|
|
|
|
|
ببار رویا
بتاب توهم
بارور کن هذیان
مرهم دردهای بی درم
|
|
|
|
|
نجوایی به گوش می رسد مناجاتِ صوفیانه ای سفیرِ ملکوت،صفیرِ حق را اذان می کند شاهد شهید می شو
|
|
|
|
|
کابوس است و صدای ناقوس عطرِ تلخِ تریاک نشئه ی لذت ب
|
|
|