پنجشنبه ۱۸ ارديبهشت
اشعار دفتر شعرِ سیاه مشق شاعر سید علی موسوی فرد آذر
|
|
هر سو نظر می افکنم، آتش زبانه می کشد
دل هر مسیری می رود،گم گشته ناله می کشد
|
|
|
|
|
برده دل را در میان جنگ و خون
رو به هر سو می وزد باد جنون
|
|
|
|
|
مستانه روان شد، تن داد به دریا
رست از غم دیروز، دل بست به فردا
|
|
|
|
|
با تو هستم، ای که تنها، سر به بالا میروی
اندکی آهستهتر، زان سو شتابان میروی
|
|
|
|
|
مبینید مبینید سری که خون تپیده
نخوانید نخوانید جانِ دلش رهیده
|
|
|
|
|
نمی دانی چه می خواهم کجایم
سوا ماندم تو می جویم نرانم
|
|
|
|
|
قران ز بر ندانم حتی به یک روایت
اما به زندگانی می دارمش اطاعت
|
|
|
|
|
دوباره دل شده پر از یاد یار
آدینه رفت اما نیامد بهار
|
|
|
|
|
دختر است یار پدر بعد کوچ مادر
فاطمه بود اما مادری بهر پدر
|
|
|
|
|
دمی به سوی من آور آن نگاه روحانی
که آنچه سخت نماید، شود به آسانی
|
|
|
|
|
صبحی نو و مشغولم به رسیدن
با گام هایی تهی
همچون تپش قلب
|
|
|
|
|
صبری نما جانانان من
بی من مرو ای جان من
از مهر تو بر جان رسید
جان من ای جانان من
این قصه
|
|
|