صفحه رسمی شاعر نوید خوشنام
|
نوید خوشنام
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۷۴ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴ | شغل: | علوم سیاسی خوانده ای شبیه شاعرها |
محل سکونت: | مسیرِ طهران-قم |
علاقه مندی ها: | زندگی کردن |
امتیاز : | ۱۲۹ |
تا کنون 49 کاربر 177 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: گاه گاهی ز درد می غزلم... |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
تنهایی، همیشگی ست. اما عصرهای جمعه به استخوان میزند! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۲۵۴۴ در تاریخ پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ ۰۳:۱۶
نظرات: ۱۰
|
|
تو بالا ، روی کرسی، پای بر پایت نهاده، نرد بازی میکنی، با مهره ی مخلوق کت بسته؟ ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۲۴۸۳ در تاریخ سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۲۲:۲۲
نظرات: ۱۲
|
|
من از ابتدای شروعت که ابتدای پایانم بود میترسیدم. من، بی تو –ای خاطرهی خوبِ قدیمی- شعر خواهم نوشت. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۲۳۶۳ در تاریخ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۴۶
نظرات: ۱۰
|
|
باید، کویر شد با کائنات ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۲۳۱۲ در تاریخ جمعه ۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۱۳
نظرات: ۲
|
|
میخواستم ننویسم، تا تو نخوانی. ...
|
|
ثبت شده با شماره ۸۲۲۶۱ در تاریخ پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ ۰۳:۱۹
نظرات: ۵
مجموع ۳۴ پست فعال در ۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر نوید خوشنام
|
|
روی نیمکت چمباتمه زده بود داشت توی خیالش دختربچهای را با موهای لَـختِ صافِ مشکیِ بلند که دورِ تاب و الاکلنگها میچرخد، زمین میخورد، بلند میشود، دامنش را بالا میزند، زانوه
|
|
چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۰۴
نظرات: ۰
|
|
رسید بالای سرش داد زد گفت: “نصفهشبی تنها تنها چرا نشستهای کنار دریا؟ نمیگی موج میزند میبرد قورتت میدهد یک دیوانه اَزَمان کم میشود؟" مرد گفت: "باز چه میخواهی
|
|
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۰۷
نظرات: ۰
|
|
گفت: "گوشی را بردار کبابسوخته شدم این گوشه از اتاق که عدْل دورافتادهترین نقطهٔ خانه است و نه دستِ پنکه بش میرسد و نه زورِ کولر. خورشید هم که خوشانصاف آمده ایستاده کنارِ پنجره اینجا ش
|
|
جمعه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۲۸
نظرات: ۰
|
|
هیژدهساله بود که از «او» خوشش آمده بود. چند کلاس آنورتر درس میخواند. آنوقتها آنقدیمها مثلِ حالا نبود بشود بروی جلوش را بگیـری اقرار کنی بگویی "عاشـقت شده
|
|
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۳۱
نظرات: ۰
|
|
او که گذاشته رفته رسیده بود به زندگیِ خودش و مرد را تنها کنارِ خودش گذاشته بود، مرد نقاش شده بود؛ تصویرِ زوجهایی که میآمدند برای ثبتِ رنگیرنگیِ جوانیهاشان را نقش میزد. می&
|
|
يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۴:۴۲
نظرات: ۰
مجموع ۲۷ پست فعال در ۶ صفحه |