سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

جمعه ۳۱ فروردين

صفحه رسمی شاعر نوید خوشنام


نوید خوشنام

نوید خوشنام



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۷۴

برج تولد:

برج حمل

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴

شغل

:
علوم سیاسی خوانده ای شبیه شاعرها

محل سکونت

:
مسیرِ طهران-قم

علاقه مندی ها

:
زندگی کردن

امتیاز

:
۱۲۹
تا کنون 49 کاربر 177 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
گاه گاهی ز درد می غزلم...

لیست دفاتر شعر


۱


اشعار ارسال شده

بیست سال بعد شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

نمی­دانم جایم را چه کسی خواهد گرفت و نمی­دانم آیا برایت شعر خواهد گفت یا نه ...
این شعر را ۱۲ شاعر ۱۲۱ بار خوانده اند.
کیمیاطولابی ، ابراهیم آروین ، محمد باقر انصاری دزفولی ، عباسعلی استکی(چشمه) ، ابوالحسن انصاری (الف رها) ، مرتضی سلیمی ، فروغ فرشیدفر و ۴شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۸۳۸۱۳ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۲۰    نظرات: ۶
عاشق خواهم شد شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

آن زمان که نتواند درست راه برود دوباره عاشق میشوم ...
ثبت شده با شماره ۸۳۷۰۰ در تاریخ يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۳۸    نظرات: ۳
شمع در باد شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

قسم به نور آینه‌هام چشم‌های تواَند ...
ثبت شده با شماره ۸۳۶۳۸ در تاریخ شنبه ۱۶ فروردين ۱۳۹۹ ۰۵:۰۱    نظرات: ۴
تعریفِ خاص شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

سکوت انفجارِ مهیبی‌ست با بسامدِ هزارها هرتز ...
ثبت شده با شماره ۸۳۵۸۷ در تاریخ جمعه ۱۵ فروردين ۱۳۹۹ ۰۳:۳۴    نظرات: ۵
استخاره شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

تسبیح هم تسبیح های قدیم ...
ثبت شده با شماره ۸۳۴۹۲ در تاریخ چهارشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۱۵    نظرات: ۳

مجموع ۳۴ پست فعال در ۷ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر نوید خوشنام


روی نیمکت چمباتمه زده بود داشت توی خیالش دختربچه‌ای را با موهای لَـختِ صافِ مشکیِ بلند که دورِ تاب و الاکلنگ­ها می­چرخد، زمین می­خورد، بلند می­شود، دامنش را بالا می­زند، زانوه
چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۰۴    نظرات: ۰

رسید بالای سرش داد زد گفت: “نصفه‌شبی تنها تنها چرا نشسته‌ای کنار دریا؟ نمیگی موج می­زند می­برد قورتت می­دهد یک دیوانه اَزَمان کم می­شود؟" مرد گفت: "باز چه می­خواهی
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۰۷    نظرات: ۰

گفت: "گوشی را بردار کباب‌سوخته شدم این گوشه از اتاق که عدْل دورافتاده‌ترین نقطهٔ خانه است و نه دستِ پنکه بش میرسد و نه زورِ کولر. خورشید هم که خوش‌انصاف آمده ایستاده کنارِ پنجره اینجا ش
جمعه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۲۸    نظرات: ۰

هیژده‌ساله بود که از «او» خوشش آمده بود. چند کلاس آنورتر درس می­خواند. آنوقت‌ها آن‌قدیم‌ها مثلِ حالا نبود بشود بروی جلوش را بگیـری اقرار کنی بگویی "عاشـقت شده‌
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۳۱    نظرات: ۰

او که گذاشته رفته رسیده بود به زندگیِ خودش و مرد را تنها کنارِ خودش گذاشته بود، مرد نقاش شده بود؛ تصویرِ زوج‌هایی که می‌آمدند برای ثبتِ رنگی‌رنگیِ جوانی‌هاشان را نقش می­زد. می&
يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۴:۴۲    نظرات: ۰
مجموع ۲۷ پست فعال در ۶ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1