سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

يکشنبه ۲ دی

صفحه رسمی شاعر نوید خوشنام


نوید خوشنام

نوید خوشنام



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۳۷۴

برج تولد:

برج حمل

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۴

شغل

:
علوم سیاسی خوانده ای شبیه شاعرها

محل سکونت

:
مسیرِ طهران-قم

علاقه مندی ها

:
زندگی کردن

امتیاز

:
۱۲۹
تا کنون 49 کاربر 177 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
گاه گاهی ز درد می غزلم...

لیست دفاتر شعر


۱


اشعار ارسال شده

تعبیرِ فاجـعه شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

دارد دلم به پای غمت پیر میشود... ...
ثبت شده با شماره ۵۳۵۵۵ در تاریخ شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۲۳    نظرات: ۷

زخـم‌هایم مرا به‌هم میزد... ...
ثبت شده با شماره ۵۳۴۲۱ در تاریخ دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۰۱:۲۰    نظرات: ۴
ردیفِ چشم‌ها شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

چشم‌هایم ردیفِ یک شعرند... ...
ثبت شده با شماره ۵۱۵۴۲ در تاریخ جمعه ۲۱ آبان ۱۳۹۵ ۱۹:۳۱    نظرات: ۵
راز اعطیـناک شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

با همه گویید این مستِ خـراب عاشـق و مدهوشِ آن پژواک شد ...
ثبت شده با شماره ۵۱۱۳۸ در تاریخ چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۴:۰۸    نظرات: ۱۸
کودکِ پائیز شعری از نوید خوشنام از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

پائیـز و بارانی که می‌بارد به آرامـی... ...
این شعر را ۲۱ شاعر ۷۵ بار خوانده اند.
اله یار خادمیان(صادق) ، شریف شریفیان ، وحید سلیمی بنی ، نوید خوشنام ، مهدی صادقی مود ، مسعود احمدی ، خدابخش صفادل و ۱۳شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۴۹۸۳۱ در تاریخ سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۵۰    نظرات: ۱۹

مجموع ۳۴ پست فعال در ۷ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر نوید خوشنام


روی نیمکت چمباتمه زده بود داشت توی خیالش دختربچه‌ای را با موهای لَـختِ صافِ مشکیِ بلند که دورِ تاب و الاکلنگ­ها می­چرخد، زمین می­خورد، بلند می­شود، دامنش را بالا می­زند، زانوه
چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۰۴    نظرات: ۰

رسید بالای سرش داد زد گفت: “نصفه‌شبی تنها تنها چرا نشسته‌ای کنار دریا؟ نمیگی موج می­زند می­برد قورتت می­دهد یک دیوانه اَزَمان کم می­شود؟" مرد گفت: "باز چه می­خواهی
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۴:۰۷    نظرات: ۰

گفت: "گوشی را بردار کباب‌سوخته شدم این گوشه از اتاق که عدْل دورافتاده‌ترین نقطهٔ خانه است و نه دستِ پنکه بش میرسد و نه زورِ کولر. خورشید هم که خوش‌انصاف آمده ایستاده کنارِ پنجره اینجا ش
جمعه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۲۸    نظرات: ۰

هیژده‌ساله بود که از «او» خوشش آمده بود. چند کلاس آنورتر درس می­خواند. آنوقت‌ها آن‌قدیم‌ها مثلِ حالا نبود بشود بروی جلوش را بگیـری اقرار کنی بگویی "عاشـقت شده‌
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۲:۳۱    نظرات: ۰

او که گذاشته رفته رسیده بود به زندگیِ خودش و مرد را تنها کنارِ خودش گذاشته بود، مرد نقاش شده بود؛ تصویرِ زوج‌هایی که می‌آمدند برای ثبتِ رنگی‌رنگیِ جوانی‌هاشان را نقش می­زد. می&
يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۴:۴۲    نظرات: ۰
مجموع ۲۷ پست فعال در ۶ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
7