شنبه ۳ آذر
صبح یعنی شعری از میترا ملک محمدی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۳ شماره ثبت ۹۹۸۷۹
بازدید : ۳۶۰۴ | نظرات : ۱۵
|
دفاتر شعر میترا ملک محمدی
آخرین اشعار ناب میترا ملک محمدی
|
کیست از در برسد نور تعارف بکند
پرده بردارد و مغرور تعارف بکند،
ناگهان در وسط وادی سرگردانی
با چراغی به تو از دور تعارف بکند
بدمد از نفسش در تن بیروح گِلی
بهتو از بادهی مستور تعارف بکند
چشم در چشم توبا دست خود از جام الست
به تو این خاکی مخمور تعارف بکند
خاک باشی بشوی اشرف مخلوقاتش
به تو بیواسطه انگور تعارف بکند
صبح یعنی وسط قصهی تردید شما
کسی از در برسد نور تعارف بکند
|
نقدها و نظرات
|
سلام عزیزم بیت اخر شعر من هست که سالهاست معروف شده و همه جا هست و این غزل کامل من هست | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بیت آخر شعر تضمین نیست ؟ !