پنجشنبه ۶ دی
|
آخرین اشعار ناب مهرداد عزیزیان
|
هر چه نابود،ز اعجازِ وجودت شده بود
شاعرِ مرده ز نو زاده و اینگونه سرود....
" جاده را شوقِ تو هموار کند ور نه عزیز
تا تو مقصود نباشی نشود ره پیمود"
******
بس نکُن دوریِ خود را که بسی راه ،خوش است
در رهت چاه زیاد است و مرا چاه،خوش است
ردّ ِ پای تو اگر یک سرِ سوزن باشد
در پی اش گشتنِ انبارِ پر از کاه،خوش است
*****
شامِ طولانی و مَه تار و هزاران عیّار.....
گر نباشد، به چه سنجی تو عیار از من یار؟
نه شکایت کنم از جاده ی پر اوج و حضیض
نه رضایت بدهم جز تو ببینم به قرار
*****
گر چه مقصود زمینیست،هوایت به سر است
هر که این حال و هوا نیست،ز خود بی خبر است
گاه بیدارم و گه خواب،ولی در هر حال
بزمِ موزون و غزل ریزِ رُخت در نظر است
*****
جاده را شوقِ تو هموار کند شورَت دور
که مسیرِ تو همان است که ما را منظور!
گرچه وصلت به سر آرد غمِ تنهایی را
راضیم در خَمِ این جاده بمانم پر شور
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس از حضورتان سرکار خانم عمارتی🌺🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عارفانه و عاشقانه
شورانگیز و زیبا
در وصف سلوک