سه شنبه ۴ دی
خیال هرشبم حالا شعری از سارا (س.سکوت)
از دفتر از جنس فریاد نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۴۴ شماره ثبت ۹۹۴۳۶
بازدید : ۶۷۲ | نظرات : ۵۷
|
آخرین اشعار ناب سارا (س.سکوت)
|
شبم شعر و
به دامانش هزاران کهکشان جاری و
پاشید آسمان نوری
از چشمان مهتابش
به روی موج موی من
وموهایم به خود لرزید
با دست نسیمی که میان گیسویم پیچید
وآرام موج نرم گیسوان من
به روی شانه اش غلطید
وبا دستان روی او
گره ای پیچکانه خورد
وبر کنج لبش خوابید
نوازشهای گیسویم
به همراه سلیس مو
دل من هم کمی لرزید سوی او
ومن مشتاق سیل ازدحام صد نگاه بی پناه او
به روی ساحل رویم
دلم سر می کشد باران امواجِ نگاهش را
به جام چشم های سرکش مستم
چه مشتاقانه می میرم
به روی دستهای او
شده این تابلوی زیبا؛
من ودریای چشمانش!
خیال هرشبم حالا....
سارارحیمی
۱۰خرداد۱۴۰۰
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.