اگر از درد می نویسی ، مراقب کبودی استخوانهایت باش
اگر از گریه می نویسی ، مراقب اطرافت باش
اگر از گرسنگی می نویسی ، مراقب غذایت باش
اگر از فریاد می نویسی ، مراقب گوشهایت باش
اگر از زخم می نویسی ، مراقب خونابه هایت باش
اگر از قصه می نویسی ، مراقب پریشانی خواب هایت باش
اگر از نان می نویسی ، مراقب کودکان همسایه ات باش
اگر از غصه می نویسی ، مراقب ناله هایت باش
اگر از انزوا می نویسی ، مراقب مویه هایت باش
اگر از ناله می نویسی ، مراقب پوزخند و استهزا باش
اگر از زیبایی می نویسی ، مراقب کِبر و منیّتَت باش
اگر از شیطان می نویسی ، مراقب فرشته ات باش
اگر از دین و مذهب می نویسی ، مراقب تزویرت باش
اگر از هوس می نویسی ، مراقب اَمیالَت باش
اگر از سبز می نویسی ، مراقب شاخ و برگت باش
و اگر احیانا می خواهی از « حق » بنویسی
مراقب باش
آهسته . . .
آرام . . . .
که :
دلِ قَلَمت نَگیرد !!
جانِ قَلَمت نَسوزد !!
نوکِ قَلَمت نَشکَند !!
چرا که بد جوری آه قلم می گیرد .
باقر رمزی باصر
بسیار زیبا و جالب بود