سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
با شعری خوب از دوست خوبمان آقای اسماعیلی روبرو هستیم «مفعولُ/ فاعلاتُ/مفاعیلُ / فاعلن
مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف»
خیلی زمان برای دلم کم گذاشتم
_ هر جا رسید غصه ی عالم گذاشتم
یعنی (خیلی زمان کم گذاشتم ) در اینجا پارادوکس خوبی در ابتدای غزل وجود دارد که ذهن را در گیر میکند و در مصراع دوم (هر جا رسید)ابهام شیرینیست که آیا من رسیدم یا دل رسید و این ابهام به زیبایی شعر انجامیده است.
فرصت نشد برای دلم زندگی کنم
تا شد ، هزار واژه ی مبهم گذاشتم
در بیت دوم اگر ربط دهندهی قویتری بود صد البته بهتر بود انگار دومصراع سازی جداگانه میزنند به جای «تا شد» ؛ جا دارد که شاعر خودش به آن بیندیشد.
شاید اگر مصراع آخر که تکرار قافیه هم دارد با این مصراع عوض میشد تا حدودی کمک میکرد. و ردالقافیه هم ایجاد می شد اینجاست فقدان استاد اقتداری (ره) مشهود است تا راه گشا باشد.
در کلِ شعر احساس و عاطفهی قوی وجود دارد تا فقدان آرایهها جبران شود.
بقیهی شعر زیبا بود و حس خوبی داشت
و من الله توفیق
علیرضا حکیم ۱۴۰۰/۲/۱۶