لمس بنفشای زمین

سرویست در آیینه ام ،پیرایه اش ماه ی چمان
آوای راد آسمان ، رویای این ،افسوس آن
دُرسای و سوزان- اختری ، جان آفرینی شیدسو
آزرم سیماب رخش ،لرزانده ایوان کیان
زرمانِ گیسو ،آفتاب ، از انگبینش مهر ناب
یشمی به چشم افروخته ، افسانه ی منداییان
آغوش او دیبای چین ، لمس بنفشای زمین
عطر ختن بر آستین ، افسون سرخ بی امان
آتشفش سوزنده ای ، دانش فراز و نیک دان
صد زاغ بی حکمت نگر ،بر منزل او پاسبان
مفتون شده بر ریشه اش ، بیجاده هایی شادورد
رنج علف، زنجیر خس، ‌آن شاخسار ارغوان
آواز داوودی او ، مسخ پری در بامداد
خاموش باید بیش ازین ،پتک شب آهنگران
در دشت شارون سوسنش، پرتاک بادا دامنش
پردیس را باید دهی، بر بوسه هایش رایگان ..