دوشنبه ۳ دی
بخشیده شو شعری از احسان ولی
از دفتر مترسک نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۱۴ شماره ثبت ۹۷۷۰۱
بازدید : ۱۷۰ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب احسان ولی
|
بخشیده شو ای تو که جون با عشق بخشیدی
بخشیده شو که مرگ و با زندگی سنجیدی
وخشیده شو وقتی که میبخشیدی دنیارو
دنیایی که قلبتو بُرد به قلب سرخ آب و
سرخ آبی که از آتش خشم جهان بوده
بخشش بود؟ آره!! ولی توی دهان بوده
واسه حفاظت از سیاهی اما زیاد کوشید
مثل خودش تَن دلش رخت سیاه پوشید
شب کرده دنیای یکی رو با نفرت وجودش
تا روز بشه دنیای خود ، از مرگ بشه زندگی جونش
بخشیده شو به ضخامت طناب دار و
بخشیده شو که غیرتت شد تو چشمت خار و
بخشیده شو به مادرت به اون که جون میدی
بخشیده شو به مردمت که بخششو خودت نشون میدی
ما کارگرانی نقد و حقو نسیه میخواهیم
حقوقمان را همیشه از هم طلب داریم
شب ها خدا دوست هستیم و روزها گدای هم
هیچوقت هم نمیشنویم ما ناله های هم
هرچی ببخشد باز به مال اون نظر داریم
از دود کام میگیریم به زندگی طرفداریم
گاهی نمیدانیم از این زندگی چه میخواهیم
بخشش و میدانیم ولی بخشیدن نمیدانیم
بخشیده شو به جون بخشیدن به عدالت
بخشیده شو به روح برچیدن از اسارت
"تقدیم که کسانی که برای نفسهایشان محتاج بخشش هستند"
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنشین و زیبا بود