دوشنبه ۱۸ اسفند
|
دفاتر شعر علی قاسمیان ( باغبان )
آخرین اشعار ناب علی قاسمیان ( باغبان )
|
زیر تیغت پرچم صلح سفید افراشتیم
ما که حتی حقه ی عشق تو بر جان کاشتیم
او که حرفش دائما جز عشق ما چیزی نبود
از تمام عشق او تنها غمی برداشتیم
جرم ما با عشق ورزیدن به او آغاز شد
آنقدر در عشق او رفتیم و جرم انباشتیم
با تو در یک روز بارانی دوتا فنجانِ چای
ما چه رویایی به سر با عشق تو انگاشتیم
عشق او بودم زمانی که کسی دورش نبود
ما غلط بازیِ او را عشق می پنداشتیم
چشم گیرایت مثال قهوه ی قاجار بود
ما فقط یک قهوه تا مردن مسافت داشتیم
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد در عصری به سر میبریم که گاهی عشق انقدر به انسان نزدیک میشود که واژه ی تو به کار میبریم و گاهی انقدر دور میشود و از تو به او میرسد خواستم نزدیکی و دوری را در این شعر با این دو واژه به نمایش بگذارم
ممنون از این نکته بینی شما 🌹🌹 | |
|
درود بر شما ممنونم از حضورتان🌹 | |
|
درود بر شما به مهر خواندید 🌹🌹🌹 | |
|
درود بر شما ممنونم لطف دارید 🌹 | |
|
ممنونم از شما لطف دارید 🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
جسارتا گاهی تو
و زمانی او
به کار برده میشود؟