جمعه ۹ آذر
|
دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم
|
پنجرهای رو به تاریکی
شکمهای گرسنه
پدری شرمنده
غمِ نانِ مادری تنها
امیدهای کودکانِ کار!
اشک و خون
ضجههای کودکانِ جنگ
مادر!
صورتت خونیست!
... انفجاری دیگر!
نوری در تاریکی...؟
صدای حق طلبی...
روباهها میخندند!
لالههای پرپر
جای شلّاق بر پیکر عریانِ حقیقت
گلِ زبان در قفا!
دشتِ سرخِ شقایق
سرِ سبزِ بهار را...
چیست در دستِ باد؟
چهرهای دیگر
"شامِ آخر"
سُفرههای آنچنانی
سَفَرهای اینچنینی!
سِفْرِ عشق
مجنون!
خوابی یا بیدار؟
برخیز!
پیمانهای پُر میشود...
پایانِ زندگی ...
آغازِ سَفری دور و دراز..........
مقصدی نامعلوم
راستی...
ناکجا آباد کجاست؟
محمدعلی سليماني مقدم ۲۵-۱۱-۱۳۹۹
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض ادب به امید روزهایی که چنین مشکلاتی نباشد 🙏⚘🙏 | |
|
سلام و درود شماراباغزلیات ناب می شناسیم استادسلیمانی ارجمند شعر آزاد نخستین باراست می خوانم از قلم شریفتان - به جای (صورتت خونی ست) ، (صورتت سرخ است ) به نظرتان بهتر نبود؟ - و به جای ( جای شلاق ....) هم ( ردّ شلاق ) بهترنبود؟ بسیار غمگین بود و رئال نگر سلامت باشید و سرافراز | |
|
درود و عرض ادب سپاس از مهر حضور و نظرات کارشناسیتان 🙏⚘🙏 در مورد رد شلاق، کاملا با شما موافقم. این دلنوشته (نه به نیت شعر) را با حس غریب و قریبی نوشتم. بعد از پست کردن که دوباره آن راخواندم، دیدم رد شلاق (هر چند فی نفسه زشت است اما اینجا) زیباتر است. شما هم لطف کردید و اشاره فرمودید. 🙏 اما خونی (نه سرخ) بودنِ روی مادر را آگاهانه نوشتم، که بسیاری از کودکان جنگ، متاسفانه شاهد چنین صحنههایی بودهاند و با (رنگ) خون بیگانه نیستند. 🙏 باز هم سپاس که به مهر خواندید. در نسخهء نزد خودم، نظرات صائب شما را ثبت کردم | |
|
درود و عرض ادب، استاد ارجمندم سپاس از نگاه شاگرد نوازانهء شما تندرست و بهروز باشید ⚘⚘⚘ | |
|
درود و عرض ادب مهربانوی ادیب به امید روزهای روشن 🙏⚘🙏 | |
|
درود و سپاس از همراهی شما دوست ادیبم 🙏⚘🙏 | |
|
درود و عرض ادب دوست صاحب دلم تندرست و شادکام باشید 🙏⚘🙏 | |
|
درود و سپاس از لطف حضور و مهر سرشارتان 🙏⚘🙏 | |
|
درود بر مهربانوی فرهیخته نظر لطف شماست که به مهر میخوانید دلگفته هایم را 🙏⚘🙏 | |
|
درود و عرض ادب زیبا نگاهید، دوست ارجمند سپاسگزارم 🙏⚘🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود