سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
به حقیقت سوگند
به خرامیدن بانوی طبیعت سوگند
وبه شب بو و شقایق
که شکفتند ز جای قدم و بر سر راهت ای دوست
که تورا دوست تر از جان دارم
و به باران سوگند
که حکایت کند از راز دل خسته ی ابر
در عبور تن عریان درخت پاییز
به سرود لب باد
و غزلخوانی آن داروگ عاشق مست
در دلم یاد تو هست
و تورا دوست تر از جان دارم
و به پاییز و به مهر
و به آن لحظه ی آخر سوگند
نرود یاد من آن لحظه ی دیدار تو در کوچه ی تنگ
پشت آن بوته ی یاس زیر نور مهتاب
غبطه میخورد دلم
به شکاف لب سرمازده ات.....
و از آن لحظه ی دیدار به بعد
قلب من هرگز از آن کوچه ی تاریک نرفت
آری ای دوست به این غم سوگند
و به باران و به اشک پاییز
و به این دفتر خیس
تا جهان هست و غمت هست
من و تنهایی و آن کوچه ی بن بست
که به دل این غم پنهان دارم
و تو را دوست تر از جان دارم