خدای ناکرده (طنز)
بعد از قریب به یکسال
از آمدنِ این ویروسِ منحوس
که پایش بشکند به حق علی
که اینگونه به جانمان افتاده و،
شده با ریه هایمان مأنوس
کرورکرور تازه رمق و،
دوباره جان و ناگرفته ویروس
آمده اند ، چو لشکری تازه نفس ،
همگی هم تا دندان مسلح و،
رنگ عوض کرده
همچون ورزشکارانِ پرش ازارتفاع
با آن چوبهای دراز ، به جهشی
با یک پرش
همگی ازمانع های بلند ، عبورکرده
نکند که لنگرشان را بیاندازد و،
حالاحالاها نروند
خدای ناکرده
نکند با اینهمه تنبلی ها و،
درس خواندن نخواندن های مجازی
پروفسورهای آینده
بجای دانش
فقط ریشِ بزی اش را داشته باشند و بس
خدای ناکرده
سفرهای استانی
که متوقف شده مدتیست
به شکرانه ی الله
نکند آنهمه فک و فامیل
دپرس شده باشند
از خانه نشینی
خدای ناکرده
فعلاً پروژه های استانی
با تماشای آنهمه تلویزیون افتتاح میشود
جل الخالق
علیٰ برکة الله
تعجبم چرا باز اینهمه ،
بدبختی ، هنوزهم همه جا میلولد
فکر میکنم یا کلنگش خرابست ،
یا فقط کلنگِ پروژه را برسرِ پروژه میزنند ،
تمام شدنش معوق به زمانِ ظهورِ امام زمان
تا نکند افتخارِ شروعش برسد به دیگری
خدای ناکرده
اما دراین میانه من ، نگرانم که ،
نکند زخم بستر بگیرد ،
رئیس جمهور محبوب ایران
با اینهمه نشستن و دورکاری ، خدای ناکرده
راستی دسته کلید رؤیایی چه شد عزیز؟
نکند گم شده باشد دراین هیر و ویری ،
خدای ناکرده
نکند وقتی کرونا رفت ، کمرهای بادخورده
دوست داشته باشند که بازهم ،
همچنان تاهمیشه ، بخوابند
دیگر با هرگونه کارغریبه شوند
آنوقت که کار میکردند، چه گُلی به سرمان زدند
که حالا یکروز درمیان هم شده اند ،
نکند خسته شوند ، خدای ناکرده
ظاهراً فقط دزدهایند که دورکاری ندارند
نکند از ازدحامشان و رعایت نکردنِ فاصله ها
کرونا بگیرند خدای ناکرده
لااقل مراعات کنند برای سرقتهای میلیاردی ،
ماسک بزنند ، دلم شور میزند که از کارهای ،
مخلصانه و مردمی شان ، بازبمانند
خدای ناکرده
نکند اجناس احتکاری آفت بزند
تاریخش که مهم نیست ،
به طرفة العینی درست میشود
مردم هم که باز، جزوِ باقالی ها
نکند ضررکنند آنهمه مورچه و موشِ محتکر
خدای ناکرده
نکند ارزانی جای گرانی را بگیرد
قسم ها دوتا بشود
تا مردم نفَسِ راحتی بکشند ،
درمیان اینهمه هوای آلوده
نکند پاها از روی خِرخره ی جیبها ،
به کناری برود ، جیبها ازخفگی نجات یابند
خدای ناکرده
رفتم جنسی بخرم
دودقیقه قبل ، قیمتش گران شده بود
باید دیگر هیچگاه نخوابم ،
نکند باز خواب بمانم
دو دقیقه دیر برسم ، خدای ناکرده
همه چیز لحظه به لحظه روبه گرانی
ولی بورس
لحظه به لحظه روبه ارزانی
تازه فهمیدم
یکسری هم قسم شده اند که گرانی ،
دائم بمانَد چون ،
همانوقت که دستم بسوی آسمان بود ،
بهرِ ختمِ دعای ارزانی
یکسری دستشان بسوی زمین بود که از قافله جا نمانند
زیرلب میگفتند : خدایا هرچه این گفت را برعکس کن
میگفتند : خدا نیاورد آنروز را ،
که چیزی ارزان بشود خدای ناکرده
دیگر باید بگریزم از اینجا ، " کفشهایم کو ؟ "
نکند کسی، آزرده شده باشد ازاینهمه حق گویی
وِردی بخوانَد سنگ بشوم ، خدای ناکرده
بهمن بیدقی 99/11/9
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
دستمریزاد