هِی، جو !
( نامهای به جو بایدِن )
هِی جو !
تو دیگر خیلی مواظب باش !
مست نگردی و پاتیل همچون ،
یک خمره ی شکم گنده ، پُر از آبجو
ندیدی که آن قبلیها، همچون درازگوشی
چگونه چریدند و غلتیدند و رسوا شدند
در مزرعه ی دنیا
مزرعه ای که پر از نعمت بود
ازهمه چیز گرفته ، تا یونجه و جو؟
آخر چند روزه ی دنیا
به رسوایی ا ش نمی ارزد
بهتر نیست که اذهان عمومی
ارج ات نهند در احترامی دوطرفه
با واژه ی " شما " ، نه با واژه ی " تو" ؟
بگذار به واقعیتی ،
خدایت " یکی " باشد
نه به تثلیثی " سه "
نه به شرکی " دو"
تنها راهِ سعادت ابدی
فقط و فقط ، راه مستقیم است و بس
بقیه بیراهه
اگر سعادت خواهی ، از آنجا رُو
اگر نخواهی هم
به جهنم
ازآنجا نرو
خلوص برای خدا
تنها راهِ رسیدن به خداست
باقی اش فریبکاری است و، اجرای شُو
رئیس جمهورهای نژادپرست
خودشان را با آن شیوه های قدیمی
بدجوری ضایع کردند
نژادپرستی کیلویی چنده ؟
همه مردم برابرند
راهی زیبا باید درپیش گرفت
با شیوه ای ، تماماً نو
مطمئن باش
اگر تو هم تعلل کنی و ظلم
تاریخ میکند تو را هم
همچون آن ترامپِ دلقک ، هُو
بهمن بیدقی 99/10/4
بجا و زیباست
سک زرد برادر شغال است