يکشنبه ۲ دی
رفت...! شعری از غلام الله حافظی
از دفتر پاییز نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۰ شماره ثبت ۹۳۱۹۱
بازدید : ۵۰۲ | نظرات : ۱۵
|
دفاتر شعر غلام الله حافظی
آخرین اشعار ناب غلام الله حافظی
|
تا خدا حافظی گر هست،تو داری میری
جاده ها خون شده از درد،تو داری میری
روح مجنونی من سر زده از دل به فریب
گریه ام بعد تو دَر زد،تو داری میری
سردی دست مرا دست تو می داند و بس
مثل پائیز چه دل سرد،تو داری میری
چه هوای شده در شهر که غم بر سر غم
حال شاعر شده یک مرد،تو داری میری
رفتی و دیده و دل خون شده از حسرت تو
هرچه گفتم که برگرد، تو داری میری
✍: غلام الله حافظی
|
نقدها و نظرات
|
لطف نمودید فکری عزیز درود های متقابل مرا نیز پذیرا شوید | |
|
درود و ارادت شاعر عزیز نقد خیلی دقیق و بجا و خیلی خرسندم که در جمع دوستانم دارم تان | |
|
لطف تان است برادر عزیزم همچنان سلام ها و درود های متقابل مرا نیز پذیرا شوید !
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود
مزین به نقد نافذ جناب لاهیجی عزیز