پنجشنبه ۱ آذر
شب فرسوده شعری از منصور دادمند
از دفتر سپیدار نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۴۲ شماره ثبت ۹۳۰۹۷
بازدید : ۲۴۲ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب منصور دادمند
|
رنگ خاموشی
می کشم بر لب خفته به غم
رخنه ای نیست در این دیده چشم
ویرانه غم
زلف شب گیسوی سحر ناز کند
تن غم باره به خنده لب باز کند
....
شب فرسوده میگذرد
به نقش اندوه کشیده
به رخم در دامن یار
کوه خاموش تنم
زیر پیشانی
دو گود کبود
می خزد اشک روان
در پی آنکه تراود زلبم
قصه رنگ غروب
لحظه ام پر شده از لذت غم
دلم افسرده در این دامن وهم
فکر تاریکی و بیخبری
آمد بر دل ویرانه گذر
آنچه پنداشت مرده زخاک
حسرت بیهوده رفته به غبار
هوس لبخندی
آمد ازتن خسته غبار
دل مجنون قفسی دیده به یار
کو چراغی که فروزد دل ما
برتن کلبه ما
نشیند بلبل خرم باغ
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود