حقيقت را همان نيكو شجر داشت
كه آدم را به دانش، غوطه ور داشت
هر آنکس پارسایی زندگی کرد
از آن اسرار اللّه ، او خبر داشت
٭٭٭
به راه حق ،هرآنكس پاي بگذاشت
در آن ره ، دشمنان كينه ور داشت
به هـر اندازه آن ره را بـپيمود
همان اندازه بر مالش ضرر داشت
٭٭٭
داد از آن كار تبهكار زشت
كاش نبود آن گِل و بُد خاك و خشت
ما همه را همره شيطان نمود
تا بكنيم مثل همان كار زشت
٭٭٭
جانورانـي كه ندارند بهشت
طعنه به ما مي زنن و حرف زشت
گفته اَن آن آدم دانا چرا
كرد خطا ، نزد خدا در بهشت
٭٭٭
بيا اي هنرمنـد نيكو سرشت
برو سوي كعبه ،نه سوي كِنشت
به كار خود و رأي خود ساختن
نـشايد كه رفتن به سوي بهشت
٭٭٭
آن گِل آدم ،كه ملايك سرشت
معصيت حق ، به كجايش نوشت
معصيت حق ، كه به گِل ياد داد
تا بكند معصيت آن در بهشت
٭٭٭
به راه آن حقيقت ، هر كه ره رفت
به سوي بُعد حق ، در درسگه رفت
خداوندي كه درس از خود بيان كرد
هر آنكس درك كرد،آن بي گنه رفت
٭٭٭
حسن مصطفایی دهنوی
زنده یاد استاد دهنوی عزیز (نورباران رحمت حق باشد جایگاه و زندگی ابدی شان الهی آمین ) به نکته ای بسیار ظریف و تامل برانگیز درمیان مصاریع دوبیتی ها اشاره فرمودند و آن (معصیت دربهشت ) است که محل نیکی و خیرِ محض است و بس و به نظر می رسد منظور خدا درقرآن از بهشت هم بهره مندیِ کامل و اغنا باشد . که جای تعجب دارد باوجودِ این نعمت تمام و اکمل ؛ واقعا چرا انسان فریفته شد به دلیلِ دارانبودن از اندیشه ی درست در لحظه ی تصمیمِ آنی و این یعنی هرکجا و هرزمان که اختیارتام به آدمی رسید ؛ ندانست که چطور ازآن استفاده کند و این کشمکش نمیدانم از سوی جهل برنده تر بودیا از قِبَلِ تقدیر که در هرصورت جز پشیمانی ارمغانی نداشت .
آموزنده بود و غمگین
به قول حضرت محمد(ص) :
(( اللّهُمَّ وَ لا تَکلِنی الی نَفسی طُرفَةُ عَین )) :
خدایا مرا حتی به اندازه ی لحظه ای
به حال و اختیارِ خودم وانگذار ....
و امام موسی بن جعفرکاظم
باب الحوائج اباالرضا (ع) فرمود:
(( يا سَيِّدی ، أنقِذ عَبدَكَ الغَريقَ فی بَحرِ الخَطايا )) :
ای سرورم ! خدایا این بنده ی غرق در دریای خطاها را
خودت نجات ببخش .....
از کتاب مصباح المتهجّد صفحه307
سلامت باشید و سربلند به دعای مستجاب پدر