دوشنبه ۳ دی
تَنِ جنگل شعری از ابوالفضل زارعی
از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳ شماره ثبت ۹۱۳۸۴
بازدید : ۴۹۵ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب ابوالفضل زارعی
|
تمام روح و جانم دوزخِ سبز
به لبخندِ درختستان اسیرم
همه سیسنبران خوشبو و عطرند
پُر از شاپاپکان گشته مسیرم
چیالَک ها چه زیبایند و وحشی
سَراپا هَرزه اند و تن فروشند
برای سوسکان معشوقه هستند
به کِیف و لذّتی هِی می خروشند
تَنِ چیتان و اَفراهای والا
برای مرغِ شب گشته ست خانه
همه شبیازه ها در روز خوابند
دعاهامان بَراشان مثل دانه
وَلیکِ رنگِ خون از پشتِ هر برگ
تَنِ خود را به مَردم می نماید
به سُرخیِ خود و با خلعتِ برگ
فقط از مردمان دل می رُباید
نگاهِ پُر حریصِ قرصِ زَرّین
به روی پیکرِ جنگل دَوان است
پُر از روزن نماید سِترِ او را
برای لُختیِ او شادمان است
لباسِ سبزِ جنگل را پَیاپی
به تیغش می دَرَد خورشیدِ تن باز
که می گوید که خورشیدست خانم؟
بدان مَرد است او و گشته زن باز!
تابستان 1384.گنبدکاووس
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
موفق باشید