اربعین است وجهان شورو نوایی دارد
دل بیچاره ی من حال و هوایی دارد
آروزیی است که هرسال شوم شیدایی
و خدا بهر بشر کرب و بلایی دارد
جابرآن عاشق وشیدا به سر کوی حبیب
با دل غمزده بین، چه ماجرایی دارد
کو نشانی ز تو ای گل به گلستان رسول
اندر این وادی چرا جسم تو جایی دارد
کی فکنده چنین جسم تو عریان این جا
رأس تو در چه سرا قصه سرایی دارد
زینب زارحزین آمده باز سوی حسین
بر قتیل عبرات نوحه سرایی دارد
آمدم یاور زینب که سلامت بکنم
قصه از شام بگویم که نوایی دارد
رفتم از کوی تو ای جان برادر نگو
دشمن آنجا به اسیران چه جفایی دارد
روی نی دیدن رأس تو گل باغ نبی
خواندن آیه ی قرآن چه بهایی دارد
وای آن دم که به دیدم چشم حیران تورا
معجر خاکی دختر چه عزایی دارد
هلهله بر لب بام و زدن سنگ به سر
خیزران بر لب و دندان چه صدایی دارد
آه این خواهر محزون تو ای نور دوعین
با رقیه به خرابه همنوایی دارد
کاخ جور دیدم و هم خنده ی آن قوم لعین
دشمن آن جا نه مروت نه حیایی دارد
قصدشان بود که تا نور تو خاموش شود
لیک این زینب تو چه خطبه هایی دارد
یادگار تو علی پرده ی ظلمت بدرید
همچو بابش بنگر شور و نوایی دارد
مانده مبهوت یزید و نگران از ستمش
که هنوز هم حسین چند فدایی دارد
دانم ای پورعلی بعد از این کرب و بلا
کوی عشاق شود وه که صفایی دارد
حَرَمت کعبه ی آمال شهیدان خداست
نینوای تو در این جا چه نمایی دارد
به خدا می سپرم جسم شریفت، حسین
اربعین در همه سال رنگ خدایی دارد
بده توفیق مزینانی عاشق ، اخا
همه دم بهر حرم ذکر و ثنایی دارد
آیینی بسیار زیبا و با شکوه بود
اجرتان با بی بی دوعالم
خدا قسمت کند دسته جمعی مشرف شویم
جسارتا اشتباه تایپی ندارد؟