گوش آسمان را پیچانده باد

بسیار زیبا و شورانگیز بود
مزین به نقد نافذ جناب عسکرزاده عزیز
دستمریزاد
عاشورای حسینی تسلیت
عزاداری ها قبول
التماس دعا دارم

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)

ایام سوگواری و عزاداری و شهادت آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیت حضرت و یاران وفادارشان تسلیت باد

.............


درود بر شما گرامی

درود مینا جان
بسیار زیبا بود
قلمت نویسا عزیزم

سلام
قلمتان خوش‌خرام است؛ چنین‌تر باد.
زیبایی‌های کلام در این سرودۀ کوتاه کم نیست:
قلبِ ابرها، گوشِ آسمان، بارانِ سراسیمه‌یِ بازیگوش، دایه‌یِ زمین، پاییزِ زودرس، عطرِ لیمو، برگ‌برگِ لحظه‌ها، داغِ شهریور، شورِ مهر...

کلک شاعر در اینجا به استقبال خزان رفته است و خزانی زودرس را نمایانده است و این مفهوم می‌تواند گریزی از طبیعت به جامعه هم تلقی شود. اگر شاعر چنین اراده کرده باشد، زیباتر است زیرا ما نشان داریم که گاه خزان، تا بهار هم پیش آمده است!

اما با توجه به "سپید" بودن شعر، فهمیده نشد که چرا شاعر سطرها را تکه‌پاره کرده‌ است.
چرا به‌جایِ:
"قلب ابرها
تیره است"
ننوشته‌اید: قلب ابرها تیره است؟
همان‌طور که در یک سطر نوشته‌اید: "گوش‌های آسمان، کبود [است]..."
یا: چرا نوشته‌اید:
"دایه‌ی زمین
در جریان است
عطر لیمو
پیچیده در زمان
پاییزها
زودرس شده اند"
و چرا ننوشته‌اید:
دایه‌ی زمین در جریان است
عطر لیمو پیچیده در زمان
پاییزها زودرس شده‌اند"
...

یا مثلاً نوشته‌اید:
"به کجای دشت خواهد دوید؟
بارانِ سراسیمه‌ی بازیگوش!"
آن علامت سؤال اگر در پایان "بازیگوش" می‌نشست، درست‌تر نبود؟

نکتۀ دیگر اینکه به نظر من نشانه‌گذاری و تفکیک بندها می‌تواند در رساتر کردن کلام سروده‌ها مؤثر باشد؛ همین‌طور در پیشگیری از تشویش ذهن خواننده.

شعر، زیبا و با مفهومی زیباتر پایان یافته است:
"و این دوگانگی عجیب
سرآغاز سلطنتی عریان است."
امّا اگر شاعر شتاب نمی‌کرد و در واژه‌گزینی اندکی درنگ می‌کرد، این مفهوم قابلیت آن را داشت (و دارد) که زیباتر و باز زیباتر بیان شود.
در این یادداشت، تنها به برخی زیبایی‌ها و کوتاهی‌ها، به هردو نگاه کرده شد، نه به همه.

در آغاز عرض کردم که قلم این شاعر خوش‌خرام است و جز این نیست. اما اگر دقت و درنگ و باریک‌نگری به خوش‌خرامی کلکشان افزوده شود، گامی بلند است که به سوی پیرایش آفریده‌های خود برداشته است. در آن صورت هم خودشان از آفرینش خویش راضی‌تر خواهند شد و هم ما خوانندگان را بهره و لذتی مضاعف خواهند بخشید. و امیدوارم چنین شود که هدف این یادداشت جز تحقق همین آرزو نیست.

درود و عرض ادب سرکار خانم یارعلی‌زاده

اندیشه لطیفتون شکوفه ریز

قلمتان مانا و دل‌انگیز
🌺🌹
سپیده‌تان زیبایی بود و درخور لایک‌هاست