سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        با لباس هایم رابطه ی عاطفی ندارم

        شعری از

        فاطمه مرادی(ساراآزاده)

        از دفتر اسکلتِ سایه ام نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۱۶ شماره ثبت ۸۹۰۷۲
          بازدید : ۳۴۳   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاطمه مرادی(ساراآزاده)

        دلنوشته
         

        دیگر رنگ به روی گلهای دامنم نمانده وهرچه بیشتر از رنگ و رو می افتند، پاکی ام کم رنگ تر می شود. منبعد هیچ کس حق ندارد دست به دامنم بشود.

        چه بیخود آویزان شده ام به لباس هایم، وقتی که دیگر حوصله ام را ندارند ، اصلا با لباس هایم رابطه ی عاطفی ندارم.

        از پشت سر، نگاهی به خودم می اندازم، دارم از خودم دور می شوم و حتی از راه دور با خودم خداحافظی نکردم.

        از کفشم بیرون می آیم و جفت پایم را توی کفشی می کنم که چند سایز از انسانیت زنانه ام کوچکتر است.لازم نیست راه بروم. راه رفتن فقط مال مردهاست.

        آفتاب و مهتابی که ندیده ام، چشمانم را پاک کرده اند و دست به دامن، دامنی شده ام که همه وجود مرا پاک کرد. من اینگونه پاکدامن بوده ام.

        ف.م 《سارا آزاده》
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۰
        درود بانو
        بسیار زیبا و جالب بودند
        مردهای زن ذلیل بیچاره
        اولی شان خودم خندانک
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۰
        درودها بر شما حضرت شاعر گرانقدر
        شما که تاج سر هستید و محق هستید به همه ی ما نوآموزان.
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۲۲
        خندانک خندانک
        درودبرشما
        زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۱
        سلام وعرض ادب بانو جانم
        سپاس از نگاه زیبایتان ❤❤❤
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۶
        بسیار زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۱
        عرض ادب جناب اخباری گرانقدر
        بی نهایت ممنونم از حضور ارزشمندتون
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۰۱
        باعرض سلام
        قلم توانای شما همیشه نویسا
        در پنای حق
        شاعربزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۸
        بی نهایت ممنونم شاعر بزرگوار
        شاعر نیستم، کمترینم
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۵۲
        سلام و درود بانو. بند اول به مراتب زیباتر بود و به تنهایی هم می توانست یک شعر باشد. اما بانو آنقدر پاک هستند که به آفتاب و مهتاب متوسل شوند. بنابراین بند آخر هم دوست داشتنی بود و قابل ستایش. به وضوح باید فضای این دو بند پر می شد از این جهت بندهای میانی قابل توجیه هستند و عبارات قابل توجهی دارند مثل آویزان شدن به لباس ها، خداحافظی نکردن با خود و راه رفتن فقط مال مردهاست

        خندانک
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۹
        عرض ادب جناب محمدی
        متشکرم از اظهار لطف و نظرتون
        شاد بمانید🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۴
        چقدر عاااااااااااااالی بود بانو
        بند بندش را حس کردم
        دستمریزاد
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۰
        عرض ادب مهربانوی ادیب
        به لطف خوانده اید. خوشحالم از اینکه مورد توجه شما قرار گرفت.
        سربلند بمانید الهی❤
        ارسال پاسخ
        بهروز ابراهیمیان
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۳۷
        درودهاشاعرگرانمهربسیارزیباسرودید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۱
        عرض ادب جناب ابراهیمیان بزرگوار
        بسیار ممنونم
        شاعر نیستم، کمترینم
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۲۳
        سلام خانوم مرادی گرامی خندانک
        شعر جالبی بود خندانک خندانک خندانک
        بنظرم از دلنوشته فراتر بود
        فکر میکنم میشه شعرتون رو در قالب شعر حجم گنجوند خندانک
        این سبک شعری رو دنبال کنید کاملاً مستعد اونید خندانک
        تندرست و شاد باشید خندانک
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۷
        عرض ادب جناب زارع بزرگوار
        بسیار ممنونم از حضور عالیقدر حضرتتان
        حقیقتا دوست تر دارم که در جمع شاعران باشم و به عنوان شاعر شناخته بشوم، اما وقتی که با چندتا اینتر زدن، یک متن شاعرانه تبدیل به یک شعر می شود، پس حق شاعرانی که به سختی یک معنا را در وزن پرداخت می کنند چه می شود؟ من ترجیح می دهم در جایگاه ادبی خودم محکم بایستم و با زور و ترفند وارد عرصه ای که متعلق به من نیست ، نشوم. در همین جایگاه هم می توانم اعلامِ موجودیت بکنم.
        خیلی از اظهار لطف شما خوشحال شدم و بابتش قدردانی میکنم.
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۱۴
        چقدر زیبا بود
        همیشه از آثار ماندگارت لذت می‌برم عزیزترینم ⁦♥️⁩🌹
        قلمت نویسا ناب‌ترینم⁦♥️⁩
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        فاطمه مرادی(ساراآزاده)
        چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۲
        آرزوی نازنینم
        بسیار ممنونم از حضور همیشه دلنشین ات رفیقم.
        وجودت باقی الهی❤❤❤
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6