دوشنبه ۳ دی
بدون چشمانت شعری از اکبرامرایی
از دفتر ستاره ی خاموش نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۵۸ شماره ثبت ۸۹۰۲۱
بازدید : ۴۰۵ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب اکبرامرایی
|
درقفس ام
ابر سیاهی به سقف نشسته است
که نه می بارد
و نه می رود
آنقدر دلتنگم
که گر قفسم بگشایند
شور پروازم نیست
چون شکوفه هایی که در زمستان
به دنیا می آیند
چون ماهیانی که در بیابان آخرین
شعرهای سپید خود را می سرایند
چگونه پرواز کنم
وقتی که دستان خورشیدت را
دست سیاه شب گرفته است
چگونه بخندم
وقتی چشمان تو را ندارم
بال را چه سود
وقتی که من آسمانم را ندارم
اکبرامرایی1399/05/23
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و سپاس از همراهی پرمهرتان | |
|
سپاس بانوی فرهیخته همراهی و خوانش شما بسی مایه فخر و مباهات بنده است سپاس | |
|
درود وسپاس از همراهی تان | |
|
درود بانوی عزیز و فرهیخته زیبا نگاه هستید سپاس از همراهی پر مهرت | |
|
سپاس از نگاه پرمهرتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و سرشار از احساس بود
دستمریزاد