از علی ناموز اخلاص عمل

از علی ناموز اخلاص عمل
یا علی برگو و سر کن با دغل
با علی بودن چو جُرم محرز است
سوی او رفتن که خط قرمز است
صادقان و راستان در حبس دین
عمروعاصان، حکم کردی اینچنین
چون مدار آدمی بر جهل بود
آتش  آمد، سوخت چشم خلق دود
حق بگویی، جمله بر حلقت زنند
سوی حق رفتی، دو پایت برکنند
. 
. 
گر پرستی  ایزد یکتا، صمد
گر بگویی قل هولله احد
گر مسلمانی کنی چون مصطفا
آن نبی پاک، آن نور خدا
گر به فکر  محشر و  روزحساب
نفس را بندی  به آیین و کتاب
میشوی همچون علی مرتضا
میروی راهی که حق گردد رضا
دست پاک و دیده پاک و ذات پاک
دل منور، روی از حق تابناک
ذات تو گردد به راه حق مقیم
دست تو گردد به پاکی مستقیم
شیعه گردی، شیعه ی خاص علی
حضرت مولا، خدا را او ولی
َ
. 
گر چه پاکی و شرافت اصل هست
لیک چوبت میزند گردون پست
حب  دنیا دشمن حب علیست
نکته ای گفتم  که میبینی جلیست 
. 
.
اینهمه گفتیم و گفتنها چه سود
پند گویم، پند را باید شنود
گر که خواهی کام گیری از جهان
صاحب قدرت بگردی در زمان
پول و زورت  در زمان افزون شود
حق به پیش ناحقت  وارون شود
"  پیروی کن از همه الا علی
گر  نمودی پیروی ول معطلی"