يکشنبه ۴ آذر
فصل دی شعری از سیده شهربانو حاتمی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۲۲ شماره ثبت ۸۸۸۷۰
بازدید : ۴۹۹ | نظرات : ۵
|
دفاتر شعر سیده شهربانو حاتمی
آخرین اشعار ناب سیده شهربانو حاتمی
|
چند روزی ست خبری از طبع شعرم به میان نیست که نیست.......موهایم چه پریشان ومرا شانه زدن حوصله ای نیست که نیست..دست هایم مات ومبهوت به من آویز شده...ودوپایم زمن ودل نکند راه سوا...جسم و روحم هذیان کرده سفر...جیغی درعمق گلو دارم وفریاد توان نیست که نیست....تب سختی به تمام بدنم می لرزد.....حس بویایی من راخبری نیست که نیست...........دگراز بارش گرما خبری نیست که نیست.....ولی انگار که بو می آید....بوی سوپ مادرم می آید..فقط این بوست که من حس میکنم می آید.....دخترم باز که سرما خوردی. زمزمه ی مادرمن دربر من....برف وباد وسوز وسرما شده است....گرچه سوغات یخ وبی حالی ست....ولی از آمدن آدم برفی خبری می آرد...فصل دی نام قشنگی ست به آن میگویند...فصل دی آمده است........این همان حس قشنگی است که در عمق تبم میسوزد....آری این گرمی تب را زدل دامن یلدا به بهار می سپارم....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.