سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        فراوانی عشق

        شعری از

        علی سلطانی نژاد

        از دفتر سلطان ۱ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۴۳ شماره ثبت ۸۸۸۰۴
          بازدید : ۴۴۵   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی سلطانی نژاد

        هفت قرن‌ هست،احساست بمن جانی نداشت
        این همه سر در گمی، غیر از پشیمانی نداشت
         
        هفت قرنی میشودهرشب هوایش ابری است
        آه،یوسف!_عشق_ چیزی جز فراوانی نداشت!
         
        هر شب آشوب دلم را، شعر می کردم،،ولی
        دردهایم،،، ارزش یک‌ دفعه روخوانی نداشت؟
         
        ظلمت آمونیان، دنیایمان را قبضه کرد
        گوییا این مصر دیگر،،، مرد کنعانی نداشت
         
        لشکر غم پشت دیوار دلم،، اردو زده
        "'این جواهر خانه ی خالی،،، نگهبانی نداشت'"
         
        هر خدایی، جز خدا را، می پرستیدیم و دل 
        اعتقادش، رنگ و بویی از مسلمانی نداشت
         
        چون خدا را، در درون خویشتن گم کرده ایم
        هفتصدسال‌ست،دل،جز خوی شیطانی نداشت
         
                           ✍️ علی سلطان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۱۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر معنی است
        دستمریزاد خندانک
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۵۵
        درود بر شما شاعر گرانقدر 🌹
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۵
        زیبا ودلنوازوبامحتوا سرودی بود
        قلمتون سبز
        پایدارواستوارباشید
        شاعر گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۴۴
        خندانک خندانک زیبا و پر محتوا خندانک خندانک
        لایک شد شعرتون👍🌹
        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۲۶
        درود بر شما بزرگوار
        غزل زیبا و دلنشینی سرودید
        دست مریزاد خندانک
        🌷🌷🌷
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۱۰
        سلام شاعر خندانک
        هر شب آشوب دلم را، شعر می کردم،،ولی
        دردهایم،،، ارزش یک‌ دفعه روخوانی نداشت؟
        بنظرم شاه بیت غزلتونه هرچند تموم ابیات زیباست و حرفی برای گفتن دارهخندانک خندانک خندانک
        غزلی زیبا و لذتبخش خندانک
        جسارتاً:
        بنظرم مصرع اول ایراد وزنی داره:
        هفت قرن هست احساست به من جانی نداشت
        هفت قرنی هست احساست به من جانی نداشت
        (قرن) در اینجا یه هجای کشیده ست، یعنی در تقطیع یه هجای بلند به اضافه ی یه هجای کوتاه. و هجای کوتاهش در این نقطه باید طبق وزن شعرتون بلند باشه، و پتانسیل استفاده از اختیار زبانی، و بلند خوندن هم نداره، پس ساده ترین راه اصلاح وزن در این نقطه اینه که قرن بشه قرنی.
        البته اینا رو برای دوستان تازه کار گفتم وگرنه شما که غزلسرایی کهنه کار و باتجربه هستید و حتماً سهواً در تایپ خطایی پیش اومده.
        ممنون بخاطر غزل زیباتون خندانک
        تندرست و شاد باشید خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8