دوست عزیز و گرامی جناب اخباری سلام و درود بر شما
اولا اینجانب به هیچ وجه از نقد حتی بی رحمانه ترینش ناراحت نمی شوم بلکه استقبال می کنم.
ثانیا: استحضار باید داشته باشید که به قول استاد شفیعی کدکنی اگر شاعری با مهارت و استادی آرکائیسم را در اشعارش به کار گیرد علاوه بر تشخص بخشیدن به شعر به برجستگی شعرش نیز افزوده است. باستانگرایی در شعر امروز، نوعی هنجارگریزی از نرم عادی زبان است که آن را هنجارگریزی زبانی مینامند. روزمرّه نبودن کلام، یکی از شیوه هایی است که گاه ادیبان با کاربرد آن به کلام خود گیرایی می بخشند و باصطلاح آشنایی زدایی می کنند. آرکائیسم یکی از شگردهای آشنایی زدایی برای گیراییِ ذهن شنونده در مکتب نقد ادبی ِصورت گرای روس است
شاید پس از وزن و قافیه، معروفترین و پرتاثیرترین راههای تشخص دادن ِ زبان کاربرد آرکائیک زبان باشد. اینکه زبان شعر همیشه زبانی ممتاز از زبان کوچه و بازار بوده است، یکی از علل آن همین آرکائیک یا باستانگرایی است. احیای واژههایی که در دسترس عامه نیست سبب تشخّص زبان میشود. کما اینکه اگر ساخت نحوی کهنهٔ زبان، جانشین ساخت نحوی معمولی و روزمره شود خود از عوامل تشخص زبان است.
البته از این نکته نباید غفلت ورزید که شناخت هر شاعر نسبت به فرهنگ و ادب و تاریخ ، در کنار انس و تعلق خاطرش به زبان دری و گویش مردم و نیز احساسات و عواطف او و همچنین علاقه ی شاعر به مایه های فرهنگی و اسطوره های پیشین در توجه به باستانگرایی وگرایشش به کهنگرایی بی تأثیر نیست.
و این امر در مثنوی و غزل و قصیده توفیر چندانی ندارد . هر چند زبان اینجانب در غالب قالب های شعری که در آنها طبع آزموده ام اعم از مثنوی ، غزل، قصیده، رباعی و دوبیتی و چهارپاره و نو و نیمایی زبان فاخر و آرکائیک شاعران سبک خراسانی است امّا اگر قصائد اینجانب را دیده باشید شاید اذعان کنید که اتفاقا در قصیده تا حدودی عمدا برعکس غزل عمل کرده ام.
بسیار ناب است و بشکوه و من همیشه سعی میکنم از چشمه سار ذوق سرشار تان بهره مند شوم سروده های تان را مدام دنبال میکنم ولی از آنجا که اجازه نقد داده اید در کمال ادب و احترام نکته ای را عارضم
وآن اینکه سروده هایتان بیشتر فخامت و شکوه یک قصیده ی سبک خراسانی را دارد تا لطافت یک غزل را و یادآور غزلیات بشکوه ناصر خسرو است
وحال آنکه شما از بنده بیشتر واقفید که درقصیده فخامت لفظ و شکوه وزن حرف اول را میزند
و در غزل احساس و عاطفه و خوش آهنگی و لطافت
و واژگانی چونان ( شکوهیدن و شوییدن و شوخیدن) از بار لطافت غزل میکاهد
ببخشید چون اجازه نقد دادید بعرض رسید و بقول سعدی علی الرحمه
" گاه باشد که کودکی نادان // به خطا بر هدف زند تیری)
امید وارم عرایض این حقیر خاطر خطیر را مکدر نکرده باشد
دست و قلمتان را به احترام شخص و شخصیت تان می بوسم
با آرزوی بهترینها برای شما و با احترام