سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        سيب عشق

        شعری از

        عسل اسدیان

        از دفتر دلگیری ممتد نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۴۸ شماره ثبت ۸۸۰۹۰
          بازدید : ۵۹۴   |    نظرات : ۳۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        سيب عشق
        ************
         
        ای  کاش میتوانستم، از پشت این پنجره ها
        از حصار این ازدحام سیاه وسنگین
        و از قید انبوه آجرپاره های هنر بشریت
        رها می بودم...
        آنجا ورای همه ئ حصارهای پاگیر
        شهری است که تنها
        بیشه وکوهستان است
        و قلبش جویبار
        که مادری به میانش میشوید
        سیبهای سبد عشقش را
         
        تیر99
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۰۹
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۸
        درود وسپاس از لطف شما استاد فرهیخته
        ممنون که خواندید مرا
        قلمتان همواره نویسا
        پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۵۴
        سلام
        دختر گلم سعی کن از تصاویر قشنگی که میسازی بهتر استفاده کنی . مثلا فکر کنم دختر را به جای مادر میاوردی تناسب معنایی بیشتری با سبد عشق داشت خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۲
        دروود بر مانا ی عزیز
        سپاس که خواندید
        حق با شماست ،نمیدانم چرا با مادر ارتباط بهتری میگیرم خندانک
        در هر صورت ما پند های بابا را به گوش جان شنواییم
        پایدار باشی همیشه
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل زندیه شاهین
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۵۹
        درود بر شما
        زیبا بود خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۳
        درود برادر فرهیخته جناب شاهین
        سپاس از لطف شما
        قلمتان به مهر ماندگار و نویسا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجید اسکندری
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۰۶
        درود.زیبا بود..ماندگار‌باشید.. خندانک خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۴
        درود بر شما
        سپاس که خواندید
        پیوسته مانا باشید به مهر
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۱۹
        خندانک خندانک زیبا و دلچسب خندانک خندانک
        لایک شد شعرتون👍🌹
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۴
        درود جناب شریفی
        سپاس از لطف شما
        مانا به مهر باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۱۴
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        درد مارا شعرت
        مداوا می کند
        شورعشق را در دل
        نجوا می کند
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۴۰
        درود استاد دزفولی عزیز
        سپاس از لطفتان
        پایدار باشید
        قلمتان همواره نویسا
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرامرایی
        پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۳
        درود برشما خندانک
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۴۱
        درود
        سپاس از اینکه خواندید مرا
        قلمتان نویسا
        خندانک
        بهروز ابراهیمیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۰۴:۵۰
        بسیارزیبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
        سپاس و درود
        جناب ابراهیمیان بزرگوار
        پایدار باشید
        قلمتان نویسا
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۰
        بسیار زیبا خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۱۸
        درود استاد مهراوی عزیز
        سپاس که خواندید
        پایدار باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        درویش حسین ندری
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
        درود ها
        عالی بود
        🌹🌹🌹
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۱۹
        سپاس استاد
        مانا باشید به مهر
        خندانک
        بهنام حیدری فخر
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۴۴
        درود بر شما بانوی شاعر فرهیخته
        بسیار زیبا و دلنشین سرودید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۲۴
        درود بر شما دوست فرهیخته
        سپاس فراوان که خواندید
        مانا باشید به مهر
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۵۲
        سلام و عرض ادب
        زیبا و دلنشین همراه باتصویرسازی بسیار خوب
        خندانک خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۲۷
        سپاس استاد مزینانی گرامی
        درود بر شما
        مانا به مهر و عشق همواره
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا بنایی
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۱۶
        سلام و درود
        زیبا و سرشار از احساس خندانک
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۲۸
        شاعر فرهیخته جناب بنایی
        درود بر شما
        سپاس که خواندید
        پایدار باشید
        خندانک
        آرمین آرمیده
        سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۰۵
        درود برشما

        من از دیار کوه‌های سر برافراشته
        سیب را می شناسم ....

        در شهری از توابع اصفهان دیاری‌ست نشسته در پای کوه دنا؛ به نام سمیرم که مردمانی دارد بغایت مهربان که ماحصل زحمتشان سیب‌ست.
        شعر شما مرا برد به شبهای خوشی که درجمع عزیزانی در آن سامان سپری گردیم.

        سپاس که زنده‌کردید این خاطره‌ی شیرین را...
        قلمتان سبز.... خندانک خندانک
        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۹
        درود فراوان بر برادر نازنینم جناب آرمیده فرهیخته
        سپاس که خواندید
        و شادم که دلنوشته من خاطرات شیرینی را برایتان تداعی کردو درود بر شیرین سخنان دیار هنر پرور اصفهان به ویژه نازنینان سمیرم
        ابهت دنا و شیرینی سیب سمیرم تقدیمتان

        پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۵۴
        سلام

        اولین شعر شما بود که خوندم

        شهری است که تنها
        بیشه وکوهستان است
        و قلبش جویبار
        که مادری به میانش میشوید
        سیبهای سبد عشقش را

        تصویر سازی شما بی نظیر بود و خیلی حس خوبی پیدا کردم وقتی این قسمت رو خوندم. دقیقا رفتم توی اون فضایی که شما خلق کردید و احساس کردم اونجا هستم.
        خندانک خندانک خندانک



        عسل اسدیان
        عسل اسدیان
        جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۲۶
        درود بر جناب تهرانی فرهیخته
        سپاس که خواندید مرا
        مانا باشید به مهر
        باعث افتخار است
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4