يکشنبه ۲ دی
من پشت پلک های خدا هر شب می گریم! شعری از دانیال فریادی
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۹ ۰۰:۲۷ شماره ثبت ۸۷۹۴۷
بازدید : ۲۹۸ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب دانیال فریادی
|
من در کنار پنجره
هر شب
کوچ پرستوها ی عاشق را
جشن می گیرم
من از شکوه ی خاطرات
تلخ و شیرین
عمریست
ساز می سازم
من پشت پلک های خدا
هر شب می گريم
من از زمین تا کهکشان را
با صدای محزون عشق
سالها پیمودم
شاید مرا
در چهار چوب خسته ی قابي
خواهی یافت
شاید مرا
در دفتر کهنه ی عشقی نافرجام
خواهی جوست
شاید تمام
پنجره های غبار آلود
از هجرتم
مایوس آنه اشک می ريزند!
شاید صدایم
سال ها
پشت آن در های بسته
فال گوش مانده
دیگر نمی بینم
دیگر نمی بینم
دیگر کلام شعر
در واژه هایم رنگ می بازد
دیگر نگاه حزن آلودم
پیغام شادی را
به گوش دروازه های شهر
نخواهد خواند!
با تشکر
دانیال فریادی
با سلام به دوستان گرامی این حزن غم آلود که اکنون گریبان بیشتر جوانان را گرفته از کجا منشاي می گیرد این سوال من از بزرگان سایت می باشد?
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد شریف ممنون از نظر لطف شما پاینده باشید و سلامت : | |
|
سلام استاد مهربان ممنون از شما سلامت بمانيد | |
|
سلام ممنون از شما سلامت باشيد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد