پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر پرستو پورقربان (آنه)
آخرین اشعار ناب پرستو پورقربان (آنه)
|
سقفی سرهم کرده ام
از بال های کبود پرستو ها،
نشسته ام
در پهنای باران خون؛
می چکد،
خواب می روم...
می چکد،
خواب می روم...
دستان دلم
گره خورده اند به هم !
از ریشه ی جان
تا رگ گردن
می سوزد ...
لب هایم دوخته و
پلکانم پرپر
دانه های اشکم
رسیده اند به سرازیری چانه...
نقاب ها ذوب میشوند
تنهایی ام رو می شود .
فرو می ریزند لحظاتم
قیامتم به پاست
جای خدا خالی!
رسیده وقت قصاص
پای صلیبم باش
ریزش عشق تو را در من ببین
ذره ذره هیچ شو
دامن دنیا بگیر ...
چشم حسودانت کور
مردی ای مردترین!
.
.
می چکد ،
بیدار می شوم !
تیزی استخان هایم باقی است
به زحمت میان خرده پرستوهایم
دارمت هنوز
شکر خدا !
پ.ن
آنقدر در منی
که در نبودم پیداتری ...!
|
|
نقدها و نظرات
|
نگاهتان زیبانگر است ممنونم | |
|
درود استاد عزیز متشکرم | |
|
طاهره بانوجانم ممنون بخاطر حضور لبریز از مهربانی و لطف بی کرانت راستی داخل پرانتز بگم که بهترین رفیق من هم نام شماست و اینطور که پیداست همه ی شما طاهره ها بهترینید سپاس | |
|
زنده باشی مهربانم ممنونم ازت | |
|
خوش آمدید بانوی ادیب متشکرم | |
|
خوش آمدید | |
|
درود استادم من بی نهااایت خوش حال و سپاسگزارم که با نعمت حضورتان سربلندم می کنید سپاس سپاس سپاااس | |
|
سلام استاد سلیمانی گرامی از این که کلبه ی شعر این حقیر را لایق حضور دانستید سپاسگزارم شاد باشید | |
|
درود بر استاد والا مقام شعر ناب متشکرم از توجه و همراهی شما بزرگوار | |
|
سلام خوش آمدید دوست گرامی | |
|
سلام ممنونم از همراهی شما دوست عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید